شرط بهشت
خضرت صادق (ع) فرمود عده ای از انصار به خدمت پیغمبر (ص) آمده پس از سلام عرض کردند یا رسول الله حاجتی داریم، فرمود چیست حاجت شما گفتند میخواهیم برای ما بهشت را ضمانت بفرمائید پیغمبر (ص) سر به زیر انداخت و با چیزی بر روی زمین می کشید پس از لحظه ای سر برداشته فرمود ضمانت میکنم به شرطی که از احدی چیزی نخواهی و سوال نکنی پس از این شرط خود را مقید نموده که سؤال نکنند بطوری که در مسافرت هنگام سواری اگر شلاق یکی از آنها می افتاد از ترس سؤال و درخواست، به کسی نمی گفت آن را بدهد. پیاده میشد و بر میداشت حتی بر سر سفره آب میخواست یک نفر از او نزدیک تر نه آب بود نمیگفت آب را بده از جا حرکت کرده آب میخورد .