ارادههایی که در قرآن شریف به خدا نسبت داده شده دو نوع است: نوع اول اراده تکوینی است، مقصود از اراده تکوینی این است که شی ء مراد در نظام تکوین و واقع تحقق پیدا کرده است، چنانکه در سوره رعد آیه 19 آمده است: «و اذا اراد الله بقومٍ سوءاً فلامردّ له» چون خدا برای گروهی بدی اراده کند جلوگیر ندارد. همچنین در سوره یس آیه 82 چنین آمده: «انّما امره اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون» امر خدا وقتی که اراده کند چیزی را به این است که به او فرمان میدهد باش، پس آن چیز وجود پیدا میکند. در اراده های تکوینی مراد هرگز تخلف پیدا نمیکند، اگر اراده خدا به چیزی تعلق گرفت وجود آن، حتمی و ضروری خواهد بود.
نوع دوم اراده تشریعی است، مقصود از اراده تشریعی این است که خداوند متعال از لحاظ تشریع و جعل قانون چیزی را اراده نموده است، یعنی چیزهایی را که میخواسته مردم انجام دهند طبق آنها قانون و حکم جعل نموده است. در سوره مائده آیه 6 آمده که: «ما یریدُ اللهُ لیجعلَ علیکم من حرجٍ ولکن یریدُ لیطهّرَکم ولیتمّ نعمتهُ علَیکم» خدا اراده نکرده شما را در حرج و سختی بیندازد بلکه اراده کرده که شما را پاک گرداند و نعمتش را بر شما تمام کند. در اراده تشریعی مراد حق تعالی در نظام تشریع و قانونگذاری تحقق پیدا کرده و طبق مراد و خواسته اش دستور نموده است. در آیه مذکور خدا میفرماید: در نظام تشریع عسر و حرج وجود ندارد بلکه طهارت و اتمام نعمت است.
اگر در آیه تطهیر اراده خداوند اراده تشریعی باشد معنای آیه چنین میشود: خدا در نظام تشریع و قانونگذاری مقرر فرموده که شما اهل بیت گناه نکنید یا مقرر فرموده که از نجاسات و پلیدی ها اجتناب کنید. یعنی احکام و قوانین جعل نموده که اگر بدان ها عمل کنید از گناه محفوظ میمانید. ولی با کمی دقت این معنی در شان این آیه نخواهد بود بلکه خداوند از همه مکلفین خواسته که با رعایت اصولی و قوانینی از انجام گناه به دور باشند. خداوند به هیچ کدام از بندگانش بدون دلیل و تلاش و جهاد او فضیلتی عطا نمیکند و او را مخصوص لطف خاص خود قرار نمی دهد. زیرا خدا نسبت به همه بندگان عنایت داشته و نسبت به اعمال آنها عادلانه رفتار میکند. پس این آیه را نمی توان بر اراده تشریعی حمل کرد بلکه بر معنای اراده تکوینی خداست. آن وقت معنای آیه چنین میشود: خداوند بزرگ اراده نموده و در نظام تکوینی و آفرینش موجودات چنین مقرر فرموده که شما اهل بیت از گناه و آلودگی باطنی پاک و منزه باشید. در چنین فضیلت بزرگی که مقام عصمت اهل بیت را اثبات میکند، منت نهادن خدا و اهتمام پیغمبر د رتعیین مصداق اهل بیت کار معقول و پسندیدهای شمرده میشود.
چنان که حضرت علی(ع) در باره این آیه میفرماید که فضایل اهل بیت زیاد است زیرا خداوند درباره آنان این آیه را نازل کرده پس خدا ما را از تمام بدیهای ظاهری و باطنی پاک نمود و بر طریقه حق قرار داد.
نظرات شما عزیزان: