هدف از بعثت پیامبران:
با دقت در دعای حضرت ابراهیم و اسماعیل این نکته به دست می آید که سه هدف کلی برای بعثت پیامبران وجود دارد:
1ـ آیات و نشانه های خداوند را بر مردم خوانده و در حقیقت آنان را از مجرای وحی به منبع فیض الهی متصل نمایند.
2ـ کتاب و حکمت را به آنان تعلیم نمایند. (مراد از تعلیم کتاب، بیان الفاظ و تفسیر معانی مشکل است و مراد از تعلیم حکمت، بیان معارف عالی و حقیقت واقعی قرآن و نیز علوم دیگر و اسرار عالم هستی می باشد).
3ـ به تزکیه و تربیت معنوی بندگان بپردازند. تزکیه در لغت، به معنای «رشد و نمو دادن» است. پیامبران، با بیدار نمودن فطرت انسانی و تزکیهی آنان، موجب رشد و تعالی بندگان می گردند.
این سه هدف اصلی در کنار اهداف فراوان دیگر، بیان گر ضرورت وجود حجت الهی در هر عصر و زمان نیز، می باشد.
تعلیم، مقدم است یا تزکیه؟
در چهار مورد از آیات قرآن کریم، تعلیم و تربیت به عنوان دو رسالت اصلی پیامبران ذکر شده است. از این موارد، در سه جا تزکیه بر تعلیم مقدم شده است. (بقره/151 ـ آل عمران/164 ـ جمعه/2) این مطلب، نشانهی اهمیت فراوان تربیت نسبت به تعلیم است. تنها در آیهی فوق و از زبان حضرت ابراهیم تعلیم بر تربیت مقدم شده است. دلیل این تقدم، آن است که تعلیم، مقدمهی تزکیه در مقام اجراست؛ زیرا اول باید اعمال نیک و اخلاق حسنه را خوب شناسایی کرد و سپس به آن ها عمل کرد.
پیام: دانش، زمانى نتیجه مىدهد كه همراه با حکمت و تزكیه باشد. «یُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَ الحِكمَةَ وَ یُزَكِّیهِم».
آیه 130 سوره بقره
وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهيمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَيْناهُ فِي الدُّنْيا وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحينَ
ترجمه: و كیست كه از آیین ابراهیم روی گردان شود، جز كسی كه خود را به نادانی و سبك مغزی زند؟ یقیناً ما ابراهیم را در دنیا [به امامت و رسالت] برگزیدیم، و قطعاً در آخرت از شایستگان است..
واژه: یَرغَبُ عَن: بیاعتنایی میکند، روی گردان می شود. (مادهی «رَغَبَ» هنگامی که با «عن» متعدی شود، معناى اعراض، كنارهگیرى و بىاعتنایى و هنگامی که با «فی» متعدی شود، معنای ضدّ آن؛ یعنی میل و رغبت؛ میدهد).
روی گردانی از دین ابراهیم سفاهت است:
یهودیان افتخار میکردند که به حضرت یعقوب منتسباند که نوادهی ابراهیم بود. مسیحیان نیز، به عیسی افتخار مینمودند که از طرف مادر به یعقوب علیهالسلام ـ نوادهی ابراهیم ـ میرسید. در این میان، نسب مشرکان عرب نیز از طریق «عَدنان» به اسماعیل ـ فرزند ابراهیم ـ می رسید و آنان خود را پیرو وی می دانستند. این سه گروه، همگی به ابراهیم علیهالسلام افتخار مینمودند، ولی به پیامبر اسلام که از نسل ابراهیم و مجری آیین اوست، کافر شدند. بنابراین، چه کسی سفیهتر است از آنکه به منشأ افتخار و عزّتش یعنی ابراهیم و آیین او کافر شود؟!
پیام: سفیه كسى است كه منطق، مكتب، رهبر و راه حقّ را نادیده گرفته و به دنبال هوسهاى خود یا دیگران رهسپار شود؛ نه آنکه تنها در امور مالی خود ناتوان باشد. «سَفِهَ نَفسَهُ»
آیه 131 سوره بقره
إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمينَ
ترجمه: [و یاد كنید] هنگامی كه پروردگارش به او فرمود: تسلیم باش. گفت: به پروردگار جهانیان تسلیم شدم. (131)
معنی و درجات اسلام:
اسلام به معنای «تسلیم مطلق در برابر دستورهای الهی» می باشد. این که انسان، خود را مالک هیچ چیزی نداند و خدا را مالک حقیقی همهی اشیاء ـ از جمله وجود خود ـ بداند. خواستِ او، همان خواست خداست و تمام تلاشش به دستآوردن رضایت اوست. این بالاترین درجهی اسلام است. پایینترین درجهی اسلام نیز، اقرار زبانی به یگانگی خداوند و نبوت پیامبر اسلام است که آن را «شهادتین» مینامیم. اسلام حضرت ابراهیم در چنین آیاتی، همان تسلیم مطلق وی در برابر خدا است.
مراتب اسلام (مطلب اضافی ویژه مطالعه)
اسلام مراتبي دارد كه نازلترين آن، اعتراف و اقرار به توحيد، معاد و نبوت است. در اين مرحله ممكن است اسلام هنوز در دل و روح فردِ مسلمان رسوخ نكرده باشد تا بتوان از آن به ايمان ياد كرد. برترين مرتبه اسلام نيز مقام تسليم است و بين آن مقام پاینن و ابتدایی و این مقام عالی مراحل متعددي وجود دارد. به يقين، اسلامي كه حضرت ابراهيم و اسماعيل(عليهماالسلام) در اين دعا خواهان آن بودهاند مرحله نازل اسلام نيست، اسلامي كه حضرت ابراهيم و اسماعيل(عليهماالسلام) براي خود و برخي از ذرّيه خويش از پيشگاه خداي منّان درخواست كردند، مرحله عالي عبوديت و تسليم است.
آیه 132 سوره بقره
وَ وَصَّى بِها إِبْراهيمُ بَنيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
ترجمه: و ابراهیم و یعقوب پسرانشان را به آیین اسلام سفارش كردند كه ای پسران من! به یقین خدا این دین را برای شما برگزیده، پس شما باید جز در حالی كه مسلمان باشید نمیرید.
واژه: فَلَا تَمُوتُنّ: از دنیا نروید (مَوت: مرگ)
عاقبت بخیری:
در این آیه به وصیت یعقوب خطاب به فرزندانش اشاره می شود که در آن لحظات حساس، آنان را به پیروی از دین حنیف پدرانش دعوت نموده و سفارش کرد که مسلمان بمیرند. این توصیه، در حقیقت اشاره به این مطلب دارد که ایمان خود را از حالت عاریه ای و امانتی به حالت دائمی و مستقر درآورید؛ یعنی دین و باور صحیح را ملکه قرار دهید تا با فشار مرگ از بین نرود.
پیام: عاقبت به خیری، مهمترین سفارش در زندگی است. «فَلا تَمُوتُنَّ اِلَّا وَ اَنتُم مُسلِمُونَ».
آیه 133 سوره بقره
أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنيهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدي قالُوا نَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ آبائِكَ إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ.
آیا شما [یهودیان كه ادعا میكنید یعقوب پسرانش را به آیین شما سفارش كرد] هنگامی كه یعقوب را مرگ در رسید [كنار بستر او] حاضر بودید؟ [به یقین حاضر نبودید] آنگاه كه به پسران خود گفت: پس از من چه چیزی را میپرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را كه خدای یگانه است میپرستیم، و ما تسلیم اوییم.
خطر بیدینی:
اعتقاد جمعى از يهود اين بود كه «يعقوب» به هنگام مرگ فرزندان خويش را به دينى كه هم اكنون يهود به آن معتقدند (با تمام تحريفاتش) توصيه كرد، خداوند در رد اعتقاد آنان اين آيه را نازل فرمود. از آيه بر مىآيد كه يعقوب به هنگام مرگ نگرانى از وضع آينده فرزندانش داشت و پرسيد: «فرزندانم بعد از من چه چيز را مىپرستيد؟» به خصوص گفت: «چه چيز» و نگفت: «چه کس را؟» چرا كه در محيط زندگى او گروهى بتپرست بودند كه در برابر اشيايى سجده مىكردند. ولی با پاسخ فرزندان آرامش خاطر يافت.
پیام: حتّى فرزندان انبیا در معرض خطر بىدینى هستند. «ما تَعبُدُونَ مِن بَعدِی».
آیه 134 سوره بقره
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ
آنان گروهی بودند كه درگذشتند، آنچه [از طاعت و معصیت] به دست آوردند برعهده خود آنان است، و آنچه شما به دست آوردید برعهده خود شماست؛ و شما در برابر آنچه آنان انجام میدادند، مسئول نیستید.
واژه: قَد خَلَت: به سر آمد، گذشت.
از فضل پدر تو را چه حاصل:
يهود روى افتخارات نياكانشان در پيشگاه خدا بسيار تكيه مىكردند و گمانشان اين بود كه اگر خودشان آلوده باشند در پرتو چنين نياكانى اهل نجاتند. ولی قرآن مىگويد: «آنها امتى بودند كه درگذشتند، و اعمالشان مربوط به خودشان است، و اعمال شما نيز مربوط به خود شما است». بنا بر اين در اصلاح عقيده و عمل خويش بكوشيد.
گر چه ظاهرا مخاطب در اين آيه يهود و اهل كتابند ولى پيدا است اين حكم مخصوص آنها نيست، ما مسلمانان نيز مشمول همين اصل اساسى هستيم.
پیام: هر که را بنگری ز دشمن و دوست/ قیمت او به قدر همّت اوست. «لَهَا مَا كَسَبَت وَ لَكُم مَّا كَسَبتُم»
سؤالات چهار گزینهای
1ـ در آیه «وَ وَصَّى بِها إِبْراهيمُ بَنيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ » متن عربی عبارت «از دنیا نروید» کدم است؟
الف) اصْطَفى لَكُمُ
ب) الدِّينَ فَلا
ج) فَلَا تَمُوتُنّ
د) تَمُوتُنَّ إِلاَّ
2ـ در کدام آیه این پیام موجود است که: «به كمالات امروز خود قانع نشوید و تكامل آن را از خدا بخواهید»؟
الف) وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّميعُ الْعَليمُ
ب) رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ
ج) وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهيمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَيْناهُ فِي الدُّنْيا وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحينَ
د) تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ
3ـ معنای توبه از سوي حضرت ابراهيم و اسماعيل عليهماالسلام در آیه 128 سوره بقره چیست؟
الف) به معنای عذرخواهی از عدم تلاش بیشتر است (زیرا هر قدر تلاش شود باز هم جای تلاش هست)
ب) به معنی توبه از ترک اولی است
ج) درخواست عنایت ابتدايي يا ترفيع درجه و بذل عنايت بیشتر است
د) الف و ب
4ـ هدف اصلی از بعثت انبیاء چیست؟
الف) کتاب و حکمت را به آنان تعلیم نمایند
ب) به تزکیه و تربیت معنوی بندگان بپردازند
ج) آیات و نشانه های خداوند را بر مردم خوانده و در حقیقت آنان را از مجرای وحی به منبع فیض الهی متصل نمایند
د) همه موارد
5ـ کدام ایه به این اشاره دارد که اصل و نسب انسان در قیامت به کار نمیآید؟
الف) رَبَّنا وَ ابْعَثْ فيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ
ب) إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمينَ
ج) وَ وَصَّى بِها إِبْراهيمُ بَنيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
د) تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ
سؤالات پژوهشی
1ـ حضرت ابراهیم در آیهی 128 چه معنایی از اسلام را برای خود و ذریهاش درخواست میکند؟ (المیزان)
2ـ با اینکه میدانیم اسماعیل عموی یعقوب است، چرا در آیة 133، فرزندان یعقوب، او را نیز در زمرة پدران وی نامیدند؟ (نمونه)
3ـ مراد از «أمّة مسلمة» چه کسانی هستند؟ آیا تمام مسلمانان از ذریهی ابراهیم بودهاند؟ (المیزان)
نظرات شما عزیزان: