ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

اميرالمومنين عليه السلام، نخستين مسلمان

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

اميرالمومنين عليه السلام، نخستين مسلمان


عجلي كوفي نيز اسم وي را در كتاب «معرفة الثقات» خود آورده است:   

 

الحارث بن عبد الله الأعور ...

العجلي، أبي الحسن أحمد بن عبد الله بن صالح (متوفاى261هـ)، معرفة الثقات من رجال أهل العلم والحديث ومن الضعفاء وذكر مذاهبهم وأخبارهم، ج1، ص278، تحقيق: عبد العليم عبد العظيم البستوي، ناشر: مكتبة الدار - المدينة المنورة - السعودية، الطبعة: الأولى، 1405 – 1985م.

به نقل جرجاني «يحيي بن معين» مي‌گويد آنچه را كه حارث از اميرمومنان نقل مي‌كند، صحيح است:

حدثنا محمد بن علي المروزي ثنا عثمان بن سعيد الدارمي قال سألت يحيى بن معين قلت أي شيء حال الحارث في علي قال ثقة.

عثمان بن سعيد دارمي مي‌گويد: از يحيي بن معين سؤال كردم روايات حارث علي چگونه است؟ گفت: ثقه است. يعني حارث در روايتش از علي عليه السلام ثقه است.

الجرجاني، عبدالله بن عدي بن عبدالله بن محمد أبو أحمد (متوفاي365 هـ)، الكامل في ضعفاء الرجال، ج 2، ص 186، تحقيق: يحيى مختار غزاوي، دار النشر: دار الفكر بيروت، الطبعة: الثالثة1409 – 1988

از ديدگاه ابن كثير نيز ايشان مورد اعتماد است. ابن كثير بعد از نقل يك روايت كه در آن حارث بن عبد الله قرار دارد، مي‌گويد: علماء در باره حارث سخن گفته اند اما او از نظر من حافظ فرائض بود و به واجبات و حساب اهتمام مي‌ورزيد.

 [ قلت ] لكن كان حافظا للفرائض معتنيا بها وبالحساب والله أعلم

ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاى774هـ)، تفسير القرآن العظيم، ج 1، ص460، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1401هـ.

7. اميرمومنان علي بن ابي طالب عليه السلام:

جايگاه آن حضرت در نزد اهل سنت حد اقل به عنوان خليفه و صحابه و در نزد شيعه به عنوان اولين امام معصوم روشن است.

مضمون دوم : «اقدم أمتي سلما» (ايوب بن الحز از ابو اسحاق از حارث از اميرمومنان)

ابن عساكر در كتاب «مدينة دمشق» اين روايت را با اندك تغيير در متن و سند از اميرمؤمنان عليه السلام به صورت «اقدم امتي سلما» نقل كرده است:

أخبرنا أبو القاسم بن السمرقندي أنا عاصم بن الحسن بن محمد بن عاصم أنا أبو عمر بن مهدي أنا أبو العباس بن عقدة نا الفضل بن يوسف الجعفي نا محمد بن عكاشة نا أبو المغراء وهو حميد بن المثنى عن يحيى بن طلحة النهدي عن أيوب بن الحز عن أبي إسحاق السبيعي عن الحارث عن علي قال إن فاطمة شكت إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم فقال ألا ترضين أني زوجتك أقدم أمتي سلما وأحلمهم حلما وأكثرهم علما أما ترضين أن تكوني سيدة نساء أهل الجنة إلا ما جعل الله لمريم ابنة عمران وأن ابنيك سيدا شباب أهل الجنة.

حارث از علي نقل مي‌كند كه فاطمه به رسول خدا شكايت كرد. آن حضرت فرمود: آيا راضي نيستي كه تو را به ازدواج كسي در آوردم كه در اسلام آوردن پيشگام ترين، و در ازنظر بردباري برد بار ترين و از نظر علم داناترين امت من است. آيا راضي نيسيت كه سرور زنان اهل بهشت باشيد...

ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاى571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 70، ص 113، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1995

مضمون سوم : «اقدمهم سلما» امام صادق (ع) از اميرمومنان (ع)

اين روايت با اندك تغيير در شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد نقل شده و رسول خدا تصريح مي‌كند كه ازدواج فاطمه زهرا با اميرمؤمنان عليهم السلام به دستور خداوند بوده است. متن روايت اين است:

وروى عبد السلام بن صالح، عن إسحاق الأزرق، عن جعفر بن محمد، عن آبائه، أن رسول الله صلى الله عليه وسلم لما زوج فاطمة، دخل النساء عليها، فقلن : يا بنت رسول الله، خطبك فلان وفلان، فردهم عنك، وزوجك فقيراً لا مال له، فلما دخل عليها أبوها صلى الله عليه وسلم رأى ذلك في وجهها، فسألها فذكرت له ذلك، فقال : يا فاطمة، إن الله أمرني فأنكحتك أقدمهم سلماً، وأكثرهم علماً، وأعظمهم حلماً وما زوجتك إلا بأمر من السماء، أما علمت أنه أخي في الدنيا والآخرة .

هنگامي‌كه رسول خدا صلي الله عليه وآله فاطمه را به ازدواج علي در آورد، زنان بر فاطمه وارد شدند و به ايشان گفتند: اي دختر رسول خدا! فلاني و فلاني از تو خواستگاري كردند، رسول خدا به آنها پاسخ رد داد و تو را به ازدواج مرد فقيري در آورد كه هيچ مالي ندارد. هنگامي كه رسول خدا نزد فاطمه آمد ناراحتي در ايشان ديد و از اين ناراحتي سؤال كرد، فاطمه زهرا اين قضيه را با حضرت گفت. رسول خدا فرمود: اي فاطمه ! خداوند به من دستور داد كه تو را به ازدواج پيشگام ترين مسلمان و كسي كه داراي بيشترين علم و با عظمت ترين مردم از نظر حلم است. اين ازدواج به دستور آسماني است. آيا نمي‌داني كه او برادر من در دنيا و آخرت است؟

إبن أبي‌الحديد المدائني المعتزلي، ابوحامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاى655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج13، ص 136، تحقيق: محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.

قاضي عياض در كتاب «مشارق الأنوار على صحاح الآثار»، جمله «اقدمهم سلما» را اين‌گونه معنا كرده است:

وقوله أقدمهم سلما أي إسلاما

اليحصبي السبتي المالكي، القاضي أبي الفضل عياض بن موسى بن عياض (متوفاي544هـ)، مشارق الأنوار على صحاح الآثار، ج 2، ص 217، دار النشر: المكتبة العتيقة ودار التراث. طبق برنامه الجامع الكبير.

2. از طريق حضرت زهرا سلام الله عليها (با سند معتبر)

فرمايش رسول خدا صلي الله عليه وآله درباره نخستين بودن اميرمؤمنان عليه السلام در ميان امت اسلامي از طريق حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها نيز با چند سند نقل شده است:

سند اول: عايشه از فاطمه زهرا (س) «اول المسلمين اسلاما» (معتبر)

راوي اين سند عايشه است كه مي‌گويد:

1030 حدثنا محمد بن عُثْمَانَ بن أبي شَيْبَةَ ثنا محمد بن عُبَيْدٍ الْمُحَارِبِيُّ ثنا عبد الْكَرِيمِ بن يَعْقُوبَ عن جَابِرٍ عن أبي الطُّفَيْلِ قال قالت عَائِشَةُ اشْتَكَى رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم في بَيْتِي فَأَتَتْهُ فَاطِمَةُ تَمْشِي وَالَّذِي نَفْسُ عَائِشَةَ بيده كَأَنَّ مِشْيَتَهَا مِشْيَةُ رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم فَسَارَّهَا رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم فَبَكَتْ ثُمَّ سَارَّهَا فَضَحِكَتْ فقلت ما رأيت كَالْيَوْمِ ضَحِكًا أَقْرَبَ من بُكَاءٍ فقلت يا فَاطِمَةُ أَخْبِرِينِي ما قال لَكِ قالت ما كنت افعل وقد رَأَى رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم مَكَانَكِ فلما تُوُفِّيَ رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم سَأَلَهَا فقالت أن رَسُولَ اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم قال إِنَّ جِبْرِيلَ كان يُعَارِضُنِي بِالْقُرْآنِ في كل سَنَةٍ مَرَّةً وقد عَارَضَنِي بِهِ الْعَامَ مَرَّتَيْنِ وَلا أُرَانِي إِلا مَدْعُوًّا بِهِ فَأَجِيبُ فَاتَّقِي اللَّهَ قالت فَجَزِعْتُ ثُمَّ سَارَّنِي فقال أَمَا تَرْضَيْنَ أَنَّ زَوْجَكِ أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ إِسْلامًا وَأَعْلَمُهُمْ عِلْمًا فَإِنَّكِ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أُمَّتِي كما سَادَتْ مَرْيَمُ نِسَاءَ قَوْمِهَا.

رسول خدا صلي الله عليه وسلم در خانه من مريض شد فاطمه نزد حضرت ‌آمد . سوگند به آن كسي كه جانم به دست او است راه رفتن فاطمه همانند راه رفتن رسول خدا بود.

پس رسول خدا براي او سري گفت، فاطمه گريه كرد. سپس اسرار ديگري گفت فاطمه خنده كرد. من گفتم: همانند امروز گريه نزديك تر به خنده را نديده بودم. گفتم:‌ اي فاطمه به من خبر بده رسول خدا به شما چه گفت؟ فرمود: تا رسول خدا زنده است من اين سر را به شما نمي گويم. وقتي آن حضرت از دنيا رفت از فاطمه سؤال شد و ايشان گفت: رسول خدا فرمود: جبرئيل در هر سال يك بار قرآن را بر من نازل مي‌كرد؛ اما در اين سال دو مرتبه آمد. من عقيده ام اين است كه خداوند مرا فرا بخواند ومن پاسخ مي‌دهم. فاطمه گفت:‌ من ناله زدم. سپس رسول خدا با من رازي گفت و فرمود: آيا راضي نيستي كه شوهر تو نخستن فرد از نظر اسلام آوردن و داناترين آنها از نظر علم باشد؟ زيرا كه شما سيده زنان امت من هستي همانگونه كه مريم سيده زنان قوم خود بود.

الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبير، ج 22، ص 416، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
برچسب‌ها: اميرالمومنين عليه السلام، نخستين مسلمان

تاريخ : یک شنبه 19 / 3 / 1397 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.