دیدگاه دانشمندان اسلامی پیرامون نزول کتب آسمانی
شیوه نزول کتب آسمانی گذشته، متفاوت از قرآن کریم بوده است. محققان اسلامی با اتفاق نظر می گویند کتاب های آسمانی پیغمبران گذشته به طور دفعی و یک باره بر آن ها نازل شده است؛ اگرچه سیوطی می نویسد یکی از علمای معاصر ما با این رأی و عقیده مخالف است، اما خود او موافق عقیده جمهور علماء بوده و می نویسد: «کتب انبیای گذشته یک باره بر آن ها نازل شده است و آیه: ((و قال الَّذینَ کفَروا لولا نُزِّلَ عَلیه الْقُرآنُ جُملَةًً واحدَةً کذلک لِنُثّبِّتَ بِه فُؤادَک و رَتَّلناهُ تَرتیلاً))؛[1] «کفار گفتند: چرا قرآن یک باره بر پیغمبر نازل نشد؟! بدین سان ما قرآن را نازل کردیم تا قلب تو را استوار داریم، لذا قرآن را به تدریج بر تو خواندیم»؛ همین امر را تأیید می کند».[2]
با توجه به این آیه شریفه، خداوند متعال در پاسخ به کافران خطاب به پیامبر(ص) فرمود: ما قرآن را به تدریج فرو فرستادیم تا قلب تو را استوار نگاهداریم و این خود، تأیید ضمنی نزول دفعی کتب آسمانی انبیای گذشته می باشد.
اگر کتب آسمانی انبیای گذشته تدریجاً نازل شده بود، لازم بود قرآن در پاسخ به اعتراض یهودیان بگوید: نزول تدریجی قرآن، مانند روشی است که در مورد نزول دیگر کتب آسمانی اعمال شده است. ولی قرآن در بیان این جهت، ساکت است، در حالی که قرآن معمولاً به اعتراض های نابه جا و سؤال های بی مورد، به صراحت پاسخ می دهد؛ چنان که به اعتراض مردم که در مورد پیغمبر(ص) گفته بودند: ((ما لِهذاَ الرَسولِ یأکلُ الطَّعامَ ویمشی فِی الاَسواقِ))[3]؛ « این چه پیامبر و فرستاده ای است که مانند مردم عادی غذا می خورد، و میان کوچه و بازار راه می رود»، فرموده بود ((و ما اَرسَلنا قَبلَک مِنَ المَرسَلینَ إلاّ إنَّهم لَیأکلونَ الطَّعامَ وَیمشونَ فی الأسواقِ))[4]؛ «و پیغمبرانی پیش از تو نفرستادیم، جز آنکه می خوردند و در بازارها راه می رفتند» یا در آیه ((أبَعَثَ اللهُ بَشَراً رِسولاً))[5] می فرماید: «آیا خداوند، بشری را به عنوان فرستاده خود مبعوث کرد؟» می بینیم که مردم می پرسند آیا ممکن است خداوند، بشری را به عنوان رسول و فرستاده خود برانگیزد؟ خداوند متعال پاسخ صریح این اعتراض را در آیه ((وَما اَرُسَلنا قَبْلَک إلاّ رِجالاً نُوحی إلَیهِمْ))[6]؛ «و پیش از تو رسولانی نفرستادیم، جز آنکه مردمانی (از نوع بشر) بودند که به آن ها وحی می نمودیم»، به صراحت اظهار می کند و به همین گونه قرآن به هر سؤال و اعتراضی که از ناحیه مشرکان یا اهل کتاب مطرح می شد، جواب صریح داده است، در حالی که در مورد نزول دفعی کتب آسمانی انبیای گذشته ـ که مدَّعای اهل کتاب را تشکیل می داد ـ سکوت می کند و این خود، تأیید ضمنی قسمتی از محتوای سؤال مشرکان یا یهودیان است.
البته ادله دیگری برای اثبات نزول دفعی کتب انبیای گذشته وجود دارد که سیوطی و دیگران در کتاب های خود از آن ها یاد کرده اند.[7]
در مورد قرآن، تاریخ مسلم و شأن نزول آیات و نیز نظر اکثر علما، بیانگر آن است که قرآن به صورت تدریجی و طی بیست و سه سال برای هدایت انسان ها فرستاده شده است و نزول تدریجی قرآن کریم، همزمان با بعثت حضرت پیامبر(ص) آغاز و به مدت 20 یا 23 سال ادامه پیدا کرد. نظرات متعددی نیز در مورد نزول تدریجی یا دفعی بودن نزول آن وجود دارد که مجال دیگری را برای بیان و بررسی می طلبد. این کتاب آسمانی بدون هیچ گونه تحریف و به گونه ای مدون و مرتب در دسترس ما قرار گرفته است.
زمان نزول کتب آسمانی
1. صحیفه های آسمانی
در قرآن مجید آیاتی است که بیانگر نزول صحیفه بر تعدادی از انبیا می باشند؛ به عنوان مثال در سوره «أعلی» آمده است: ((إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الأولَی * صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی))[8]؛ «قطعاً در صحیفه های گذشته این [معنی] هست؛ صحیفه های ابراهیم و موسی».
در مورد تعداد صحیفه ها و اینکه به کدام یک از پیامبران صحیفه نازل شده است، میان علما اختلاف نظر وجود دارد. اما در مجموع در این مورد سه نظریه در بین علما مشهور است که عبارت اند از:
1. تعداد 100 صحیفه نازل شده است که 60 صحیفه به حضرت شیث(ع)، 30 صحیفه به حضرت ابراهیم(ع) و 10 صحیفه دیگر ـ قبل از نزول تورات ـ بر حضرت موسی(ع) نازل شده است.
2. تعداد 100 صحیفه نازل شده است؛ 50 صحیفه به حضرت شیث(ع)، 30 صحیفه به حضرت ادریس(ع) و 20 صحیفه دیگر به طور مساوی به حضرت ابراهیم و موسی(عع) نازل شده اند.
3. تعداد 110 صحیفه نازل شده است، 50 صحیفه به حضرت شیث(ع)، 30 صحیفه به حضرت ادریس(ع)، 20 صحیفه به حضرت ابراهیم(ع) و در مورد 10 صحیفه دیگر اختلاف است که برخی می گویند به حضرت آدم(ع) و برخی می گویند به حضرت موسی(ع) نازل شده اند. اما قول محققانه این است که بدون اینکه صحیفه ها را منحصر در تعدادی خاص نمود، همان گونه که در قرآن به طور مطلق ذکر شده اند، اجمالاً به آن ها معتقد بود و اعتراف نمود که خداوند چنین صحیفه هایی را نازل فرموده است.
مطلبی که در کتب آمده این است که نزول «صُحف» بر ابراهیم خلیل الله(ع) و در نخستین شب ماه مبارک رمضان بوده است.
از واثلة بن اسقع روایت شده است که پیامبراکرم(ص) فرمود: «صحف حضرت ابراهیم(ع) در نخستین شب ماه رمضان نازل گردید».[9]
کتاب های چهارگانه آسمانی
تعداد کتاب هایی که بر پیامبران نازل شده اند، بسیار زیاد است؛ اما نام چهار کتاب به صراحت در قرآن کریم ذکر شده و نیز مشخص شده است که هر کدام از این چهار کتاب به کدام یک از پیامبران الهی نازل شده است. این چهارکتاب عبارت اند از:
1. زبور
حضرت داوود(ع) از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل است و در نبرد میان طالوت و جالوت، با اینکه خردسالی بیش نبود، به میدان رفت و جالوت ستمگر را به هلاکت رسانید و سال های بعد به پیامبری و پادشاهی بنی اسرائیل رسید.[10]
زبور، نام کتابی است که خداوند متعال بر حضرت داود(ع) نازل کرد. «زبور» در لغت به معنای «کتاب»، است که جمع آن «زُبُر» می باشد:[11] ((کلُّ شَیءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ))[12]؛ «و هر چه کرده اند در کتاب های اعمالشان درج است». هم چنین قرآن فرموده است: ((وَآتَینَا دَاوُودَ زَبُورًا))[13] «و به داوود زبور بخشیدیم». کتاب شریف زبور، پس از چهارصد و هشتاد و دو سال از نزول کتاب شریف «تورات» بر حضرت موسی(ع)، بر حضرت داوود نبی(ع) نازل شد.[14]
بنا به نقل ابن کثیر، کتاب شریف «زبور» در دوازدهم ماه مبارک رمضان بر «داوود نبی(ع)» نازل شد.[15]
2. تورات
تورات، نام کتابی است که بر حضرت موسی(ع) نازل شد. این کتاب (تورات) غیر از صحیفه هایی است که بر حضرت موسی(ع) نازل شده است. تورات، لفظ عبرانی به معنای تعلیم و شریعت است.
قرآن مجید می فرماید: ((نَزَّلَ عَلَیک الْکتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَینَ یدَیهِ وَأَنزَلَ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ* مِن قَبْلُ هُدًی لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِینَ کفَرُواْ بِآیاتِ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَاللّهُ عَزِیزٌ ذُو انتِقَامٍ))[16]؛ «این کتاب را در حالی که مؤید آن چه [از کتاب های آسمانی] پیش از خود می باشد، به حق [و به تدریج] بر تو نازل کرد و تورات و انجیل را پیش از آن برای رهنمود مردم فرو فرستاد و فرقان را نازل کرد، کسانی که به آیات خدا کفر ورزیدند، بی تردید عذابی سخت خواهند داشت و خداوند شکست ناپذیر و صاحب انتقام است». هم چنین در حدیث شفاعت، هنگامی که مردم برای طلب شفاعت نزد حضرت ابراهیم(ع) می روند، ایشان در جواب آن ها می فرماید: «لست هناکم، ائتوا موسی عبدا کلمة الله و أعطاه التوراة».
کتاب مقدس«تورات» در ششم ماه مبارک رمضان بر حضرت موسی(ع)، پیامبر رهایی بخش بنی اسرائیل از جور و ستم فرعونیان، نازل شد.[17]
گفتنی است که از تورات و انجیل، به عهدین [یعنی عهد عتیق و عهد جدید] یاد می شود[18] و به شهادت تاریخ و منابع موثق، از هیچ یک از کتاب های آسمانی پیامبران، جز قرآن کریم، چیزی بر جای نمانده است و تمامی آن ها به دست طاغوت ها و ستمگران عصر نابود شده اند و آن چه که هم اکنون به نام انجیل و تورات، در میان پیروان مسیح و یهود وجود دارد، کتاب های اصلی آنان نیست؛ بلکه برداشت هایی از آن کتاب های شریف است که از سوی پیشوایان مذهبی و مقدس این دو کیش، تدوین و منتشر گردیده است و بی تردید، دچار تحریف و زیادتی و کاستی های فراوانی می باشند.[19]
3. انجیل
انجیل، لغت یونانی است به معنای «بشارت»، نام کتابی است که خداوند متعال آن را بر حضرت عیسی(ع) نازل کرد: ((وَقَفَّینَا عَلَی آثَارِهِم بِعَیسَی ابْنِ مَرْیمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَینَ یدَیهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَینَاهُ الإِنجِیلَ فِیهِ هُدًی وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَینَ یدَیهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًی وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِینَ))[20]؛ «و عیسی پسر مریم را به دنبال آنان (پیامبران دیگر) درآوردیم، در حالی که تورات را که پیش از او بود تصدیق داشت و به او انجیل را عطا کردیم که در آن هدایت و نوری است و تصدیق کننده تورات قبل از آن است و برای پرهیزگاران رهنمود و اندرزی است». نزول انجیل مقدس بر حضرت عیسی(ع) در ماه رمضان بوده است و بنا به نقلی از نویسنده «وقایع الایام»، نزول کتاب آسمانی «انجیل» بر حضرت عیسی بن مریم(ع) در روز سوم ماه رمضان واقع گردید.[21]
ولی ابن کثیر در یک روایت، نزولش را سیزدهم[22] و در روایتی دیگر در روز هیجدهم ماه رمضان دانسته است.[23]
4. قرآن
قرآن، نام کتابی است که خداوند متعال آن را بر آخرین پیامبرش حضرت محمدبن عبدالله(ص) نازل کرد: «کذَلِک أَوْحَینَا إِلَیک قُرْآنًا عَرَبِیا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَی وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ یوْمَ الْجَمْعِ لاَ رَیبَ فِیهِ فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَفَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ»[24] «و بدین گونه قرآن عربی را به سوی تو وحی کردیم تا [مردم] مکه و کسانی را که پیرامون آنند، هشدار دهی و از روز گردآمدن [خلق] که تردیدی در آن نیست، بیم دهی، گروهی در بهشتند و گروهی در آتش».
قرآن کریم، آخرین کتاب آسمانی است که خداوند بر آخرین پیامبر خود نازل کرده است. این کتاب عظیم الشأن از نظر مقام و شرافت بر تمامی کتب آسمانی دیگر فضیلت دارد که خداوند متعال مسئولیت حفاظت و نگهداری آن را از هر گونه تحریف و تغییری تا روز قیامت بر عهده گرفته است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ»[25]؛ «بی تردید ما این قرآن را به تدریج نازل کرده ایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود». اندیشه هایی در دوران جدید درباره نزول قرآن و وحی الهی در جهان مادی شکل گرفته است و در خود قرآن نیز آیاتی بر این نظر دلالت دارند.
قرآن کریم نیز در ماه رمضان و در شب قدر نازل شده است: ((انا انزلناه فی لیله القدر))[26] اما در مورد نزول آن اقوال متعددی وجود دارد که در مجالی دیگر به آن ها می پردازیم.
چرایی نزول در ماه رمضان
اینکه چرا کتب آسمانی در ماه رمضان نازل شده اند، چند دلیل و حکمت می توان برای آن برشمرد:
۱. رمضان، برترین ماه سال است. پیامبر(ص) نیز آن را ماه برکت و رحمت و مغفرت دانسته است؛ ماهی که روزهایش برترین روزها و شب هایش برترین شب ها و ساعاتش بر همه ساعات برتر و..... است.
۲. وجود شب قدر در این ماه مبارک که از هزار سال بهتر است.
۳. ماه توفیق روزه گرفتن و ماه میهمانی خدا و نزول و اهدای قرآن در این میهمانی بزرگ الهی.
۴. ماه رحمتی که نزول کتاب های آسمانی هم چون باران رحمت بر صفحه دل ها فرو ریخت و بذرهای علم و حکمت و معرفت الله را برای هدایت و تقوا و پرورش اخلاق در فطرت انسان ها بیدار نمود و شکوفا ساخت. چون کتاب های آسمانی دیگر در ماه رمضان نازل شده اند، هماهنگی بین ادیان و کتب آسمانی می طلبد که تقارن نزول داشته باشد.
از این رو به این علت که کتاب های آسمانی دیگر در ماه رمضان نازل شده اند، قرآن نیز در این ماه نازل شده است. هم چنین عظمت ماه رمضان و شب قدر و... می طلبد که قرآن به عنوان یک کتاب سرنوشت ساز در شب قدر نازل شود.
توجه به این نکته ضروری است که اگرچه آغاز نزول قرآن کریم در 27 رجب هم زمان با بعثت پیامبر ختمی مرتبت(ص) بوده و با نزول 5 آیه اولیه سوره مبارکه علق بشارت نبوت به پیامبر اکرم(ص) داده شد، اما بنا بر نظر علامه طباطبایی(ره) نزول قرآن در شب قدر ماه مبارک رمضان، نزول دفعی بوده است. بنابراین ماه مبارک رمضان، آغازگر نزول قرآن کریم به پیامبر(ص) نبوده است.
پینوشت:
[1]. فرقان (25) : ۳۳.
[2]. الإتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج1، ص، 161.
[3]. فرقان (25) : ۷.
[4]. فرقان (25) : 20.
[5]. بنی اسرائیل (17) : ۹۴.
[6]. انبیاء (21) : 7.
[7]. الاتقان، ج ۱، ص ۷۳.
[8]. أعلی (87) : 18ـ 19.
.[9] البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج3، ص 11.
[10]. قصههای قرآن، سیدمحمد صحفی، ص 159.
[11]. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، ج4، ص 304.
[12]. قمر (54) : 52.
[13]. نساء (4) : 163.
[14]. البدایه و النهایه، ج 2، ص 92.
[15]. همان.
[16]. آل عمران (3) : 3 ـ 4.
[17]. البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج 2، ص 92 و ج3، ص 11؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص 34.
[18]. اسلام و عقائد و آرای بشری، علامه یحیی نوری، ص 404 و 445.
[19]. همان، ص 405 و 454.
[20]. مائده (5) : 46.
[21]. اسلام و عقاید و آرای بشری یا جاهلیت و اسلام، مجمع معارف اسلامی، ص 452.
[22]. همان، ص 445.
[23]. همان، ص 448.
[24]. شوری (42) : 7.
[25]. حجر (15) : 9.
[26]. قدر (97): 1.
نظرات شما عزیزان: