گنجینه اسرار محمد
به دست هایی درود که سبزی نوزادی ات را در آغوش گرفت!
به لب هایی درود که اذان مقدس امامت را در گوش هایت خواند!
به چشم هایی درود که با نگاه ظلمت براندازش، ریشه های نور
را در سیمای تو کاشت! به قدم هایی درود که برداشته شد
تا تو را به ولایت عشق منصوب کند!
بایسته تر از تو نبود در زمان و شایسته تر از تو نبود در زمین.
انگشت هایت، بوی سخاوت می دهد.
«گنجینه اسرار محمد صلی الله علیه و آله » و «ذوالفقار علی علیه السلام »
را در پنجمین خوان حقیقت به تو سپرده اند.
بقچه های غذای کوفه را در نیم شب های مدینه به دوش گرفته ای؛
کلون های تشنه، با عطر دست هایت سیراب می شوند
و دریچه های فقیر، از دیدارت سیر می شوند!
حضورت، در منازعه ها پرچم صلح است و منطق صواب
هیچ گاه از کلام تو دور نخواهد شد.
تو، آمده ای در بلاتکلیفی دوران، روشنی راه باشی.
میثم امانی
نظرات شما عزیزان: