بنابراین چون به دنبال این آیه بدون فاصله می گوید : سپس ما کتاب را به بندگان برگزیده خود ارث دادیم ، معلوم می شود که مراد همین قرآن مورد ذکر است ، و البته معلومست که مراد از این قرآن ارث داده شده قرآن نوشته شده نیست ، بلکه مراد حقیقت قرآن است که بر قلب آنان وارد شده است ، و به همان نهجی که حضرت رسول الله آن حقائق را از جبرئیل امین تلقی کردند ، به همان نهج این بندگان برگزیده از حضرت رسول الله قرآن را تلقی نمودند ، و آن حقائق و اسرار و دقائق و لطائف که :
«لا یمسه الا المطهرون [26]
«و انا جعلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون و انه فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم [27]
با سطح بسیار عالی و مرتفعی که اختصاص به خود آنان داشته است بر قلبشان وارد شده است .
مراد از بندگان برگزیده خدا که کتاب الهی به آنان به ارث رسیده چه کسانی هستند ؟
اما در موضوع دوم طبق روایات فراوان و مستفیضی که از حضرت امام محمدباقر و حضرت امام جعفر صادق علیهما السلام وارد است مراد از این بندگان برگزیده ذریه پیغمبر اکرم از اولاد حضرت فاطمه سلام الله علیها هستند که به مقتضای آیه مبارکه : «ان الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین [28] در تحت ذریه و آل ابراهیم واقع شده اند .
علاوه از صدر اسلام تا به حال هیچکس ادعا ننموده که از امیرالمؤمنین علیه السلام و از ائمه طاهرین سلام الله علیها اجمعین ، کسی دیگر به کتاب خدا عارف بوده است بلکه طبق روایات متواتر که از بزرگان اهل سنت وارد
شده است امیرالمؤمنین علیه السلام اعرف و اعلم امت به کتاب خدا بوده اند .
و بنابراین مسلما مراد از بندگان برگزیده خدا که قرآن به آنان ارث رسیده است آنانند .
از اینها گذشته طبق حدیث متواتر بین شیعه و سنی که پیغمبر عترت خود را ملازم و قرین قرآن قرار داده است ، معلوم می شود که مراد از بندگان برگزیده همانا عترت رسول خداست : انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض[29] من در میان شما دو چیز بزرگ و سنگین از خود به یادگار می گذارم یکی کتاب خدا و دیگری عترت من ، یعنی اهل بیت من هستند ، و این دو هیچگاه از یکدیگر جدا نمی شوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند .
و علاوه بر روایاتی که درباره علم امیرالمؤمنین علیه السلام آمده مانند حدیث وارد از ام سلمه که پیغمبر فرمود : علی مع القران و القران مع علی[30] علی با قرآن است و قرآن با علی است و حدیث انا مدینه العلم و علی بابها[31] من شهر علمم وعلی در اوست ، و نظائر آنها از روایاتی که درباره علم امیرالمؤمنین وارد شده است استفاده می شود که آن حضرت از وارثین کتاب خدا از رسول الله بوده اند .
اما راجع به آنکه می فرماید : فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات باذن الله
معلومست که منظور همان اصحاب شمال و اصحاب یمین و مقربونند ، و مسلما مراد از بندگان برگزیده همان دسته سومند که در خیرات گوی سبقت را ربوده اند .
بنابراین یا ضمیر منهم راجع است بعبادنا بدون قید اصطفا ،
یعنی مطلق بندگان ما به سه دسته تقسیم می شوند ، لکن از میان آنان همان سابقون الی الخیرات هستند که مورد برگزیدگی واقع شده و کتاب را ارث برده اند .
و یا ضمیر منهم راجع است به الذین الصطفینا من عبادنا بدین معنی که هر سه طایقه شریکند در وراثت کتاب ، گرچه وارث حقیقی و حافظ کتاب همان دسته سوم که عالم به کتابند خواهد بود .
و مانعی ندارد که در عین آنکه قائم به کتاب و حافظ آن بعضی بخصوص باشند ، نسبت وراثت به همه داده شود ، مانند کریمه شریفه :
«و اورثنا بنی اسرائیل الکتاب [32]
ما تورات را به بنی اسرائیل به عنوان ارث داده ایم ، با آنکه تورات بر حضرت موسی نازل شد ، نه بر همه آنان ، لکن چون حضرت موسی در میان بنی اسرائیل است عنوان نسبت اعطاء تورات به بنی اسرائیل نیز تجوزا صحیح است .
و بنابراین احتمال ، مراد از ظالم لنفسه همان افرادی از مسلمانان هستند که به واسطه ارتکاب سیئه ای بر نفس خود ستم نمودند ، چون بنابراین احتمال ظالم لنفسه از اقسام افراد برگزیده خواهد بود ، و لذا نمی توان آنان را از اصحاب شمال قرار داد ، بلکه از اصحاب یمینند ، غایه الامر آنکه کاستی و منقصتی در آنها خواهد بود
باری بگذریم به اصل بحث ، و آن این که چون امیرالمؤمنین و ائمه اطهار علیهم السلام بندگان برگزیده هستند ، _طبق نصوص صریحه ای که خود اهل سنت از بزرگان از محدثین آنها نقل کرده اند_ لذا آنان پاسداران و حافظان کتاب خداهستند .
نظرات شما عزیزان: