احـسـاس نـیاز و ندارى و چشیدن طعم گرسنگى و تشنگى و محرومیت،حکمت روزه است. به ایـن مـعـنـا کـه ثـروتمندان مسلمان در طول سال ، از نعمت و رفاه برخوردارند و هر زمان،هر چه اراده کنند، در اختیارشان قرار مى گیرد، دیگر چگونه به یاد محرومان باشند؟ و از کجا بفهمند که (گرسنگى ) چه دردى است ؟ آنان باید یک ماه با گرسنگى و تشنگى دمساز شوند تا طعم تـلخ آن را بـچـشـنـد و دل رفـاه زده آنـان قـدرى بـه حـال مـحـرومـان بـسـوزد؛ از امـام حـسین (علیه السلام) پرسیدند: چرا خدا روزه را واجب کرده است؟ فرمود" :لِیَجِدَ الْغَنِىُّ مَسَّ الْجُوعِ فَیَعُودُ بِالْفَضْلِ عَلَى الْمِسْکینِ"(2) تا توانمند گرسنگى را لمس کند و مازاد برنیاز را بر مستمند باز گرداند.
افطاری دادن به ثروتمندان ،ریخت و پاشهای زیاد و اسراف نه تنها ثوابی در پی ندارد بلکه عقوبت الهی را نیز به دنبال دارد؛ وقتی در گوشه و کنار شهرمان کسانی هستند که با حداقل درآمد زندگی می کنند و با اندک غذایی سحری می خورند و افطارشان نیز همینگونه است حقیقتاً جای افطاری دادن های پر زرق و برق و اسراف نیست
رعایت اولویتها
رعـایـت اولویـتـهـا و تـشـخـیـص آن بـرعـهـده شـخـص انـفـاق کـنـنـده اسـت،کـه بـطـور مـثـال، بایستى خویشان و نزدیکان خود را مقّدم دارد و شدّت نیاز و گرفتارى افراد را ارزیابى کـنـد و (مـحتاجتر) را بر (محتاج ) مقدّم دارد و همین طور زمان و موقعیت خود و نیازمندان را در نظر بگیرد.
برای حـفـظ آبـروى آنـان و خلوص بیشتر بطور مخفى انفاق کند و درآنجا که پاى مصلحت هایى همانند بزرگداشت مراسم مذهبى و تشویق دیگران ، درکار باشد و باعث هتک حُرمت مسلمانى نشود، آشکارا انفاق کند.
مداومت بر انفاق
چه خوب است که این انفاقها مداومت و استمرار داشته باشد،زیرا نـظـر اسـلام دربـاره عـبـادت ایـن اسـت کـه اسـتـمـرار یـابـد گـرچـه آن عـمـل کـم و کـوتـاه بـاشـد، بـه ایـن مـعـنـا کـه اگـر مـسـلمـانـى ذکـر، دعـا، نـمـاز، انفاق و امثال آن را شـروع کـرد، آن را ادامـه دهـد، تـا دلش صیقل خورده، روحش صفا یابد.
راز این مطلب را امام محمّد باقر(علیه السلام) این گونه بیان مى کند:"أَحَبُّ الاْعْمالِ إِلىَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ ماداوَمَ عَلَیْهِ الْعَبْدُ وَ إِنْ قَلَّ"(3) محبوبترین کارها نزد خداوند عزّوجّل ، کارى است که استمرار داشته باشد، گرچه اندک باشد.
بـنـابـراین، زیبنده است که مۆمن در حدّ توان و فرصت و با برنامه ریزى و نظم ، علاوه بر عـبـادتهاى واجب، عبادت مستحبى را به دلخواه برگزیند و آن را مدّتى ادامه دهد. امام صادق (علیه السلام) فرمود: "إِذا کانَ الرَّجُلُ عَلى عَمَلٍ فَلْیَدُمْ عَلَیْهِ سَنَةً ثُمَّ یَتَحَوَّلُ عَنْهُ إِنْ شاءَ إِلى غَیْرِهِ"(4) هر گاه شخصى وارد عبادتى شد، آن را تا یک سال ادامه دهد آن گاه اگر خواست وارد عبادت دیگرى شود.
ثواب افطارى در ماه رمضان
قَالَ النَّبِیُّ ص مَنْ فَطَّرَ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُۆْمِناً صَائِماً کانَ لَهُ بِذَلِک عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ لَیْسَ کلُّنَا نَقْدِرُ عَلَى أَنْ نُفَطِّرَ صَائِماً فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَى کرِیمٌ یُعْطِی هَذَا الثَّوَابَ مِنْکمْ مَنْ لَمْ یَقْدِرْ إِلَّا عَلَى مَذْقَةٍ مِنْ لَبَنٍ یُفَطِّرُ بِهَا صَائِماً أَوْ شَرْبَةٍ مِنْ مَاءِ عَذْبٍ أَوْ تُمَیْرَاتٍ لَا یَقْدِرُ عَلَى أَکثَرَ مِنْ ذَلِک. (5)
پیامبر(صلّى اللَّه علیه و آله) فرمود: «کسى که در این ماه مۆمن روزه دارى را افطارى دهد، او را نزد خداى عزّ و جلّ ثواب آزاد کردن بندهاى، و براى گناهان گذشتهاش آمرزشى خواهد بود، پس گفتند: یا رسول اللَّه، همگى ما قادر بر افطارى دادن به روزه دارى نیستیم، پس فرمود: خداى تبارک و تعالى چندان کریم است که به کسى از شما که نتواند جز با جرعه شیر آمیخته با آبى، یا شربت آب گوارائى، یا چند دانه خرما روزه دارى را افطارى دهد و بر انفاق چیزى بیش از این قادر نباشد، همین ثواب را عطا مىکند».
از امـام حـسین (علیه السلام) پرسیدند: چرا خدا روزه را واجب کرده است ؟ فرمود" :لِیَجِدَ الْغَنِىُّ مَسَّ الْجُوعِ فَیَعُودُ بِالْفَضْلِ عَلَى الْمِسْکینِ"تا توانمند گرسنگى را لمس کند و مازاد برنیاز را بر مستمند باز گرداند
وَ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام : دَخَلَ سَدِیرٌ عَلَى أَبِی ع فِی شَهْرِ رَمَضَانَ فَقَالَ لَهُ یَا سَدِیرُ هَلْ تَدْرِی أَیُّ لَیَالٍ هَذِهِ فَقَالَ لَهُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاک إِنَّ هَذِهِ لَیَالِی شَهْرِ رَمَضَانَ فَمَا ذَاک فَقَالَ لَهُ أَبِی أَ تَقْدِرُ عَلَى أَنْ تُعْتِقَ کلَّ لَیْلَةٍ مِنْ هَذِهِ اللَّیَالِی عَشْرَ رِقَابٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ فَقَالَ لَهُ سَدِیرٌ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی لَا یَبْلُغُ مَالِی ذَاک فَمَا زَالَ یَنْقُصُ حَتَّى بَلَغَ بِهِ رَقَبَةً وَاحِدَةً فِی کلِّ ذَلِک یَقُولُ لَا أَقْدِرُ عَلَیْهِ فَقَالَ لَهُ أَ فَمَا تَقْدِرُ أَنْ تُفَطِّرَ فِی کلِّ لَیْلَةٍ رَجُلًا مُسْلِماً فَقَالَ لَهُ بَلَى وَ عَشَرَةً فَقَالَ لَهُ أَبِی ع فَذَاک الَّذِی أَرَدْتُ یَا سَدِیرُ إِنَّ إِفْطَارَک أَخَاک الْمُسْلِمَ یَعْدِلُ عِتْقَ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ.(6)
اى سدیر! آیا مىدانى چه شبهایى است این شبها؟ سدیر گفت:بلى فدایت گردم این شبها شبهاى ماه رمضان است، مگر این شبها چگونه است؟ امام (علیه السلام) فرمودند: آیا قدرت دارى هر شب از این شبها ده بنده از فرزندان اسماعیل (علیه السلام) را آزاد کنى؟ پس سدیر عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت، ثروتم کفاف نمىدهد، پس امام پیوسته تعداد بندهها را کم کرد، تا رسید به یکى در تمام این ماه، سدیر گفت: قدرت ندارم پس امام(علیه السلام) به او فرمود:آیا قدرت ندارى هر شب یک مسلمان روزهدارى را افطار دهى؟ سدیر عرض کرد: بلى تا ده نفر را هم مىتوانم افطارى بدهم، پس امام به او فرمود: اى سدیر همان است که اراده کردى یعنى با افطارى دادن ده روزهدار به ثواب عتق و آزاد کردن ده بنده از اولاد اسماعیل (علیه السلام) نایل میگردى.
کلام آخر:
مسلم کسی را بود روزه داشت که درماندهای را دهد نان و چاشت
وگرنه چه حاجت که زحمت بری زخود بازگیری و هم خود خوری
پی نوشت ها:
1- شرح غررالحکم ، ج 3، ص 111.
2- بحارالانوار، ج 96، ص 375.
3ـ همان، ج 71، ص 219.
4ـ همان، ج71،ص 218.
5- من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 135.
6-همان، ج2، ص134.
نظرات شما عزیزان: