آرامش شب ها را، روزها در هیچ جایی نمی توانی پیدا کنی.
روزها هر جایی هر چند تاریک، هر چند آرام و بی صدا، اما از آرامش شب خالی است
و شب ها از شور و نشاط روز بی نصیب است.
حالا اگر شبی به روز منتهی نشود و روزی به شب پایان نگیرد، کجا آرامش شب
و نشاط روز را خواهیم جست؟
اگر روزی خورشید از پی ماه یا ماه از پی خورشید بر نیاید و فرو نرود،
تاریکی و خنکای شب و نور و گرمای روز را کجا خواهیم یافت؟
چه دلنشین و روح بخش است این نظم بی نظیر و
این حکمت حیرت انگیز!
چه زندگی بخش و جان فزاست این تدبیر حکیمانه
و این ظرافت پرجاذبه!
تدبیر حکیمانه ای که مرا، تو را و همه موجودات
زمین را زنده می دارد و ما حتی گاهی آن را نمی بینیم.
«وَ لَقَد یَسَّرنَا القُرآن لِلذِّکر فَهَل مِن مُدَّکِر» {سورۀ مبارکۀ قمر آِیۀ شریفۀ 4}
« و به راستی که ما قرآن را برای پند گرفتن آسان بیان کرده ایم پس آیا پند گیرنده ای هست؟ »
در شبی پر ستاره با آسمانی صاف و بلند، گاهی آسمان آن قدر بلند
و با شکوه است که به دیدنش دلت فرو می ریزد.
باورت می شود که این همه عظمت، این همه شکوه و این همه شگفتی برای تو باشد؟
انسان چقدر کوچک است در برابر آن بزرگی و شکوه، و با آن همه کوچکی اش
چقدر بزرگ است در برابر همه خلقت که همه خلقت، با همه عظمت و جلال و شگفتی هایش،
مقدمه ای است برای خلقت او، برای آزمون او، برای آن که او بار امانت را بر دوش بگیرد،
بالا بکشد و به هدف برساند.
حالا باورت می شود که این آسمان بی انتها برای تو باشد؟
برای تویی که می توانی بار امانت را نه تا بلندای آسمان، و نه تا آسمان هفتم، که تا عرش
بالا بکشانی و به او برسی؛
به او که چیزی بلندتر از او، بی پایان تر از او و شکوهمندتر از او نیست.
نظرات شما عزیزان: