2- چون ابراهیم، هاجر و اسماعیل را در آن وادی لم یزرع
در حول و حوش حرم و جایگاه خانه قرار داد
و خود به شام بازگشت، کودک شیرخواره به تشنگی سختی مبتلا شد،
هاجر که در میان زنان زمان نمونه ایمان و اخلاص و فداکاری و تسلیم به حق بود،
برای نجات طفل، نه تنها به خاطر مهرمادری بلکه برای خدا،
بر کوه صفا ایستاد و فریاد زد:
آیا در اینجا انیس و مونس هست؟
چون جوابی نشنید به کوه مروه رفت
و به همان صورت داد خواهی نمود و بی جواب ماند.
این برنامه را هفت بار تکرار کرد،
در این وقت امین وحی در برابر او ظاهر شد و گفت:
کیستی؟
جواب داد:
مادرِ فرزند ابراهیم.
امین الهی به او گفت:
شما را به که سپرده اند؟
گفت: این مطلب تو را به وقت مراجعت ابراهیم از ابراهیم پرسیدم
آن پیامبر بزرگوار فرمود: من شما را به خدا سپردم.
جبرئیل گفت: به حق شما را به کسی سپرده که در تمام امور کفایتتان می کند.
در آن وقت کودک با پاشنه پا از شدت تشنگی زمین را کاوش می کرد
که ناگهان چشمه پرآبی از زیر پای او جاری شد.
این هفت بار رفت و آمد هاجر که منشأ و ریشه ای جز ایمان و اخلاص
و حفظ کودک برای خدا و جلب رضایت حق نداشت،
از جانب خدا به عنوان رکنی از ارکان حج و شعاری از شعائر خدا قرار داده شد2
تا زائران خانه محبوب، خالص و مخلص آن وادی پرنور را هفت بار رفت و آمد کنند
و روح خود را همانند روحِ هاجر از زنگ کدورتها بشویند.
آری سعی صفا و مروه از طرفی ارج نهادن به مقام ایمان و اخلاص آن زن با کرامت است.
از جهت دیگر اطاعت از فرمان حضرت حق است در تعظیم شعائر او و از باب دیگر،
سعی در تصفیه نفس و تحقق توبه، و توسل به
مقام حضرت رب و یاد آور محشر کبری و قیامت عظمی
و تردد مردم در آن صحنه هول انگیز برای به دست آوردن راه نجات،
و جلب شفاعت شفیعان روز جزاست.
نظرات شما عزیزان: