محمدرضا مطهرى
شناخت صحيح احكام الهى به عنوان يك عنصر مهم, در تربيت دينى فرزندانمان محسوب مى شود. اگر بخواهيم فرزندان خود را طورى تربيت كنيم كه احكام الهى رعايت نمايند بايد از همان زمان كودكى بر طبق دستورات دينى عمل نماييم. براى اينكه دختران و پسران هنگام بلوغ با مشكلى روبه رو نشوند و به تدريج با نقش خاص خود به عنوان دختر و يا پسر آشنايى يابند, بايد از همان ابتدا به طور جداگانه با آنها رفتار شود.
اين مسإله در مورد دختران اهميت بيشترى دارد; زيرا آنها زودتر از پسران به بلوغ مى رسند. در تعاليم اسلامى به اين نكته توجه كامل و توصيه شده است كه از حدود 6 سالگى با دختر و پسر به روشى جداگانه رفتار شود. در روايات اسلامى توصيه شده است كه دختر بچه شش ساله را پسر بچه يا مرد نامحرم نبوسد و در بغل نگيرد. همچنين زنهاى نامحرم از بوسيدن پسر بچه اى كه سنش از هفت سال گذشته است, خودارى كنند.
همينطور توصيه كرده اند كه بستر كودكان در شش سالگى از هم جدا شود.
رعايت اين اصول سبب مى شود كه دختران و پسران از همان آغاز به تدريج نقش مردانه و زنانه مناسب را پيدا كنند و براى بلوغ آمادگى كافى داشته باشند. به هر حال بايد از دوران كودكى زمينه براى رشد ويژگيهاى فطرى دختر و پسر در خانواده فراهم آيد و هر يك از اين دو در مسيرى كه آفرينش با تدبيرى حكيمانه پيش پاى آنها نهاده است, سوق داده شوند.(1) در ارتباط با آموزش كودكان بايد اين نكته را مد نظر داشته باشيم كه آيا ما هستيم كه او را متدين و مومن مى سازيم و يا خود اوست كه مى بايد ايمان بياورد و متدين شود؟ پاسخ دقيق مى تواند روشنگر شيوه برخورد ما با فرزندان درتمامى زمينه ها از جمله برخورد با جنس مخالف باشد.
كودك موقعى فعل تربيتى را درونى مى كند كه خود به طور فعال در آن نقش داشته باشد. اگر خواهان آن هستيم كه كودكان مقررات, ارزشها, خصايل و فضايل اخلاقى را درونى كنند يعنى در سازمان ذهنى و عاطفى آنها ريشه بدواند و در عمق وجودشان جايگزين شود بايد لوازم و شرايط تربيت را به گونه اى فراهم كنيم كه كودك خود راغب و مايل به آن شود. مهمترين اصل در تربيت خود انگيخته مسإله رغبتها و علايق كودك است. پيام تربيتى بايد با كانون رغبت متربى همسو گردد.(2)
نوجوانان و جوانان بايد خود را چنان با ارزش و با عزم و اراده تصور كنند كه خويشتن را از درون كنترل كنند. آنان چنين انتظارى را در خود پرورانند كه حتما مى بايد ديگران آنها را كنترل كنند. آنان بايد به گونه اى رشد يابند كه حتى در شرايطى كاملا دور از چشم افراد كه امكان بهره ورى نيز براى آنان فراهم باشد به لحاظ تقوايى, خود را نگه دارند و دست از پا خطا نكنند. نوجوانان را بايد به گونه اى تربيت كرد كه خود كنترل(3) بار آيند و نياز كمترى به انضباط و كنترل بيرونى داشته باشند, و به نحوى آنان را آماده و پرهيزگار نماييم كه اگر به درون درياى گناه و لغزش هم وارد شدند, همانند مرغابى آب بر اندامش ننشيند و خشك بيرون آيد, و در واقع عالم را محضر خدا بدانند و در همه جا از درون او را پيامآورى باشد.
در اين باره از حضرت امام خمينى نقل شده است:
((از مسايلى كه امام بيشتر به آنها توجه داشتند, محدود بودن ارتباط بين زن و مرد بود. يادم است كه ده سال بيشتر نداشتم و با برادرهايم و پسرخاله ام قايم موشك بازى مى كردم, حجاب هم داشتم. اما امام يك روز مرا صدا كردند و گفتند: شما هيچ تفاوتى با خواهرتان نداريد, مگر او با پسرها بازى مى كند كه شما با پسرها بازى مى كنيد. از آن روز به بعد با پسرها بازى نكردم.))(4)
شرع مقدس اسلام در رعايت رفتار و پوشش فرد مسلمان حدودى را تعيين كرده است, پوشيده بودن بدن زن و مجاز بودن براى عدم پوشش كفين و وجه و نيز مجاز نبودن مرد و زن در سخن گفتن با يكديگر به گونه اى كه گناه درآن وجود داشته باشد, به عنوان حداقل حدودى است كه مى بايد رعايت شود.
در مورد رعايت حدود شرعى در روابط دخترو پسر مى بايد اولا ما حدود را به خوبى بشناسيم و از افراط و تفريط بيهوده اجتناب كنيم. ثانيا فرزندان را افرادى بار بياوريم كه با كنترل درونى رشد كنند نه فقطما با كنترلهاى بيرونى. در اينجاست كه معناى كلام حضرت زهرا(س) نيز مشخص مى شود كه رفتار مطلوب زن در رابطه با نامحرم را چنين توصيف مى فرمايند: ((زن, نامحرمى را نبيند و نامحرمى او را نبيند. )) چنين الگويى براى كسى مطرح است كه خود از لحاظ رشد انسانى به جايى رسيده باشد كه اين كلام حضرت زهرا(س) را خود با تمام وجود حس كند وآن را دستورالعمل زندگى قرار دهد.
آموزش حدود شرعى و مراعات آنها نه تنها نشانه عقب ماندگى و يا محدود سازى فرزندان نيست, بلكه خود نشانگر دقت و توجه يك خانواده به حدود رفتار اجتماعى است.
هر قدر فرهنگ يك خانواده بالاتر باشد به جزئيات و دقايق زندگى و از آن جمله دقايق در مورد روابط اجتماعى با ديگران توجه بيشترى مى كند. دخترى كه در برخورد با افراد نامحرم, از آن جمله پسرعمو, پسرعمه, پسردايى و امثال آن پوشش خود را مراعات مى كند و حجاب خود را نگاه مى دارد و نيز رفتار متين و دينى در مقابل آنها دارد, با اين اعمال, سطح فكر و فرهنگ خود را نشان مى دهد. به اين ترتيب خانوادها خود بايد برنامه مشخصى در زمينه آموزش حدود رفتارى با افراد محرم و نامحرم, حلال و حرام به فرزندان خود داشته باشند.(5)
خانم فاطمه طباطبايى در باره نظر امام خمينى راجع به حجاب دختران چنين نقل مى كند:
امام خمينى مى فرمودند: تا تكليف نشده حجاب لازم نيست, مى تواند هر رنگى كه مى خواهد بپوشد. ولى وقتى تكليف شد, ديگر نگوييد عيب ندارد. اين را به بچه تلقين كرده ايد كه راجع به مسايل دينى سخت نباشد, بايد به بچه فهماند كه بعد از سن تكليف پسرعمو و پسرخاله نامحرم هستند و بايد حجاب داشته باشد. اين عيب ندارد.
سليقه هاى مختلف پدر و مادر مسايل شرع را تغيير مى دهد يا از اصل برمى گرداند و براى بچه كار را مشكل مى كند.
نبايد مسايل شرع را براى بچه مشكل كرد. اسلام دين راحتى است. دين سختى نيست. (6)
از نظر قرآن كريم, نه تنها تكليف, سخت و دشوار نيست, بلكه با عمل به آن و چشيدن لذت عبادت و اوامر خداوند شيرينى و حلاوت خاصى را نيز انسان احساس مى كند كه با هيچ كدام از لذايذ زودگذر دنيوى قابل مقايسه نيست.
خداوند حكيم بدون در نظر گرفتن نيازها و مصالح انسان به او تكليف نمى كند. چيزى بر او حلال يا حرام نمى نمايد اگر چيزى را بر او حلال كرد, سود وى را در نظر داشته و اگر چيزى را برايش حرام كرد, مصلحت او را مورد توجه قرار داده است. به طور كلى در اسلام حكمى بدون حكمت و تكليفى بدون مصلحت وجود ندارد, مقررات الهى بدون استثنإ بر مبناى نيازهاى واقعى انسان وضع شده و زندگى خوب و توإم با سعادت و عاقبت نيك جز با انجام اين مقررات ميسر نيست, هر يك از اين احكام, پاسخگو به نيازى از نيازهاى انسان است.
پيامها و نتايج
آشنايى و آموزش تدريجى مسايل دينى به دختران و پسران را از همان دوران كودكى شروع كنيم.
قبل از سن تكليف نبايد با تكاليف سخت و طاقت فرسا احساس تنفر و انزجار در كودك ايجاد نماييم.
آموزشهاى دينى و اخلاقى بايد داراى انعطاف و متناسب با توانايى كودكان در سن قبل از تكليف باشد.
مثل پيشمرگان كرد مسلمان, زنان مسلحانه در غياب همسرشان از خانواده محافظت مى كردند. با چند تن از آنان در بانه صحبت مى كرديم مى گفتند شبها تا صبح نمى خوابيديم و برخى موارد هم بوده كه درگير شده ايم.
________________________________________
پىنوشتها:
1ـ راهنماى پدران و مادران, ج 1, ص 77.
2ـ تربيت طبيعى درمقابل تربيت عاريه اى, ص 188 ـ 189.
3ـsehf _ control .
4ـ عاطفه اشراقى, پا به پاى آفتاب, ج1, ص212.
5ـ تحليلى تربيتى بر روابط دختر و پسر در ايران, ص74.
6ـ پا به پاى آفتاب, ج1, ص191.
ماهنامه پيام زن ـ شماره 104 ـ آبان 79
نظرات شما عزیزان: