سنگر عشق چقدر از پی خود رحمت داشت
هر که می رفت به سنگر به خدا عزت داشت
اول راه همین بود به سنگر رفتن
هر که می خفت به خون ، تازه ز حق دعوت داشت
پر پرواز به هر کس که نمی داد خدا
ره معراج گرفت آن که کمی همت داشت
عرصه ی جهد و جهاد آینه ی عزت بود
بی شهیدان به خدا ماندن ما ذلت داشت
جبهه از داشتن عشق به خود می بالید
دشمن از بودن مردان خدا وحشت داشت
سر هر کشته ی حق بود به دامان حسین
خدمت یار رسید آن که سر خدمت داشت
هر که سهمی ز شهادت ببرد همت وار
می شود عرش نشین لاله اگر قسمت داشت
گاه گاهی گذری داشت به سنگر “یاسر”
لایق عشق نبود و همه دم حسرت داشت
شاعر:حاج محمود تاری
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
نظرات شما عزیزان: