ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

نشریه موعظه خوبان شماره 180

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

نشریه موعظه خوبان شماره 180

قال علی علیه السلام : کُلُّ اَمْر ذى بال لَمْ یُذْکَرْ فیهِ اسْمُ اللهِ فَهُوَ اَبْتَرُ  /  ( بحارالانوار، ج73،ص305)
هر کار داراى اهمیّتى که بدون یادخدا آغاز گردد،به سرانجام نمى رسد.

مسافر!

 باید وارد مجاهده با قصد خالص شد البته آن وقت نفس اصلاح می شود. تمام ‏صفات نفسانیّه قابل اصلاح است، لیکن در اوّل امر کمی زحمت دارد. آن هم بعد از ورود در اصلاح سهل و آسان می شود. عمده به فکر تصفیه و اصلاح افتادن است و از خواب بیدار شدن است. منزل اوّل انسانیت «یقظه» است. و آن بیدار شدن از خواب غفلت و هشیار شدن از سکر طبیعت است، و فهمیدن اینکه انسان مسافر است، و هر مسافر زاد و راحله می خواهد. زاد و راحله انسان خصال خود انسان است.

[ امام خمینی رحمة الله علیه ، چهل حدیث ، مرکز فرهنگی رجاء ، چاپ دوّم ، 1368 ، ص 85 ]

آرزوهای دور و دراز یعنی این!

الکافی فیما ناجی اللّه عزّ و جلّ به موسی علیه السّلام: یا موسی لا تطوّل فی الدّنیا أملک فیقسو قلبک و القاسی القلب منّی بعیدٌ. ( الشافی صفحه 572 )

 از وصایای پروردگار عالم به حضرت موسی یکی این است که : ای موسی! آرزوهای خود را درباره دنیا دور و درازمکن! معنای آرزوی دور و دراز این است که انسان همین طور که با خودش فکر می کند، آرزو می کند، من فلان طور خانه، فلان طور زندگی یا تشریفات، فلان مقدار پول را داشته باشم. همین طور آرزو کند در آینده این چیزها را داشته باشم، اینها آرزوهای دور دراز است. نباید اشتباه کرد این را با برنامه ریزی برای دنیا. یک وقت انسان برای زندگی خود یک برنامه ریزی می کند، که این برنامه ریزی ، برنامه ریزی معتدل و عاقلانه ای است، عملی است، منطبق با واقعیت است. این اشکالی ندارد، خوب هم است؛ اِعمل لدنیاک کانّک تعیش ابدا. امَا اینکه مرتب در دل آرزوهای خام بپروراند، مثل همان داستان معروف که کسی کوزه روغنی داشت ،گفت: این روغن را می فروشم، پولش را چند گوسفند می خرم، بعد آن گوسفندها گله ای می شوند بعد دختر فلانی را می گیرم، این طور زندگی درست می کنم و بعد هم زد کوزه را به اشتباه شکست و روغنها هم ریخت! همه آرزوها بر باد رفت. آرزوهای دور و دراز یعنی این. خاصیت آرزوهای دور و دراز طبق این روایت این است که دل را قسی میکند، آن نرمش دل و تاثرپذیری دل را در مقابل امرالهی، در مقابل حساب الهی، در مقابل یاد مرگ را ازبین می برد. غفلت بر انسان عارض می شود. قساوت قلب خیلی چیز بدی است. کسانی هستند که شبانه روزی بر آنها می گذرد و یک بار در این بیست و چهار ساعت دلشان متوجَه پروردگار عالم نمی شود! این قساوت قلب است. بعضی که خیلی از این بدتر؛ عمری از آنها می گذرد، ولی به یاد خدا نمی افتد. بایستی قلب به یاد خدا باشد. وقتی انسان به یاد خدابود، حالت تضرع و بکاء هم بوجود می آید. بزرگانی که اهل معنا و اهل سلوکند، می گفتند: وقتی انسان در حالت نماز،در حال دعا، در حال توجه به پروردگار است، به طور طبیعی دل تحت تاثیر قرار می گیرد و اشک جاری می شود. این خیلی حالت خوب است. قساوت نقطه مقابل این است. بعد فرمود: کسی که دچار قساوت قلب و سختی دل است، دور از خدای متعال است.

[ شرح حدیث از حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای در مقدمه درس خارج ، 26/07/1388]

برترین عمل !

 محمد بن مسلم از امام چهارم علیه السلام پرسید : « اَیُّ الاَعمالِ أَفضَل؟ » « در میان اعمال چه عملی از همه بالاتر است؟ » قال علیه السلام « ما مِن عَمَلٍ بَعدَ مَعرِ فَةِ رسولِ اللهِ أَفضَلُ مِن بُغضِ الدُّنیا » هیچ عملی بعد از شناسایی خدا و شناسایی رسول خدا ، برتر از بغض دنیا نیست.» شما دیده اید با یک کسی که دشمن هستید حاضر نیستید حتی با او حرف بزنید،با دنیا هم باید همین جور باشید. بغض دنیا باید توی دلتان باشد. محبت آخرت باید توی دلتان باشد . البته معنی بغض دنیا این نیست که از کار و زندگی دست بکشی و دنبال کسب و کار نروی ، بلکه معنی بغض دنیا این است که دنبال حرام نروی والّا اگر دنبال روزی حلال باشی که به زن و بچه نان بدهی که این حب آخرت است. بغض دنیا یعنی اینکه دنبال گناه نروی دنبال حرام نروی . اگر دنیا خواست تو را گول بزند ، گولش را نخوری . همانطور که گول دشمنتان را نمی خورید، گول دنیا را هم نخورید؛ که این افضل اعمال است.

[ بررسی گناهان کبیره در مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی، بوستان قرآن ،چاپ ششم ،1395 ، ص 48 و 49 ]

چهار تا آمَنَ !

دوستانی که در دوره قم بودند می‏دانند که من لااقل 12 سال در خدمت ایشان ( امام خمینی رحمةالله علیه) تحصیل کرده‏ام؛ باز در سفری که به پاریس رفتم چیزهایی از روحیه این مرد کشف کردم که نه تنها بر ایمان من بلکه بر حیرت من افزود. وقتی که برگشتم رفقا پرسیدندچه دیدی؟ گفتم چهارتا «آمَنَ» دیدم: «امَنَ بِهَدَفِهِ» به هدفش ایمان دارد. دنیا جمع بشوند نمی‏توانند او را از هدفش منحرف کنند. «آمَنَ بِسَبیلِهِ» به راهی که برای هدف خودش انتخاب کرده ایمان دارد، امکان ندارد او را از این راه منصرف کرد؛ شبیه همان ایمانی که پیغمبر به هدفش و به راه خودش داشت. و «آمَنَ بِقَوْلِهِ». من دیدم در همه رفقا و دوستانی که من سراغ دارم احدی به اندازه ایشان به روحیه مردم ایران ایمان ندارد. افرادی به ایشان می‏گویند کمی آرام‏تر، مردم سرد می‏شوند، مردم از پا درمی‏آیند. می‏گوید مردم این طور نیستند که شما می‏گویید، من مردم را از شما بهتر می‏شناسم.
از همه بالاتر: «امَنَ بِرَبِّهِ». در جلسه خصوصی ایشان به من گفت: «فلانی این ما نیستیم [که این نهضت را ایجاد کرده‏ایم،] من دست خدا را حس می‏کنم.» آدمی که دست خدا و عنایت خدا را حس می‏کند و در راه خدا قدم برداشته، مصداق آن اصل قرآنی است: انْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْکمْ‏ «2» تو اول یک قدم به طرف خدا بردار، خدا به تو عنایت می‏کند.

[ مرتضی مطهری ، آینده انقلاب اسلامی ایران ، تهران ، انتشارات صدرا، چاپ سی و یکم ، 1389 ، ص 50 و 51 ]

اخلاص در عمل !

در روایات می فرمایند: « عمل بدون علم» فایده ندارد و « علم بدون عمل» هم فایده ندارد؛ یعنی آن ثمر و میوه ای که انسان می خواهد از چیزی به دست بیاورد ، اگر علم و عمل با هم نباشد به دست نمی آورد؛ هم در اهداف مادّی و هم در اهداف معنوی این طور است . اول دستور العمل است، سپس عمل. دستور العمل بدون عمل فایده ندارد؛ عمل بدون دستورالعمل هم فایده ندارد. اول باید بدانم ؛بعد هم باید به این دانستن عمل کنم.وقتی عمل کردی باید برای روح تو یک حالتی ایجاد کند. اگر آن حالت هم برای روح تو ایجاد نشد، باز هم فایده ندارد؛ لذا می فرمایند: یعنی آن حالت ناشی از عمل است و آن عمل هم ناشی از علم است. خُب ، کدام عمل است که آن حالت را برای روح ایجاد می کند؟نکته اش همین جا است؛ آن عملی است که از روی اخلاص باشد.

[ از فرمایشات آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه ، ادب الهی (کتاب دوم) تهران ،مصابیح الهدی، 1391 ، ص 35 و 36 . ]

قانون مشتی گری!

محمد آقا [محمد باقری معروف به محمد عروس ] درباره آن روز [قیام خرداد 1342 در تهران] گفت: «بعد از این که شهربانی و ساواک ریختن،و ما رو کت بسته بردن به شهربانی،حاج اسماعیل رضایی، حاج حسین شمشاد، و... دستگیر شدن. همه آنها، بارفروشهای میدان بودن و به خاطر آقای خمینی ریختن تو خیابون و به نفع او شعار دادند؛ اما سردمدار همه اینها، طیّب بود. چند ساعت بعد از دستگیری ما، طیّب حاج رضایی رو کت بسته آوردند و تو بند ما انداختن.وقتی ما رو به زندان باغ شاه بردند، طیّب هم همراهمون بود. .... سران مملکت جلسه گذاشتند که با طیّب زد و بند کنند و وادارش کنند که بگه خمینی به من پول داده تا بارفروشها رو تیر کنم. آن روز در دادگاه، طیب رو به سرهنگ نصیری گفت: حرفهای شما درست؛ اما ما تو قانون مَشتی‌گری، با بچه های حضرت زهرا در نمی‌افتیم. من این سیّد رو نمی شناسم؛ اما با او در نمی افتم. عاقبت ،دادگاه شاه ، به اسماعیل حاج رضایی، طیب حاج رضایی، من و حاج علی نوری حکم اعدام داد و به برادران کاردی و شمشاد و بقیه، ده تا پانزده سال زندان دادند. بعد از اعلام حکم، ما را به بندهامون منتقل کردند. نصف شب، مأمور شهربانی آمد و زد به در زندان و گفت: محمد باقری! حاج علی نوری! اعلاحضرت با یک درجه تخفیف، عفو ملوکانه به شما داده. اینها را گفتند تا طیّب تو بزنه و از ترس اعدام، حرفش رو پس بگیره و بگه آقای خمینی منو تحریک کرد؛ اما طیّب که تو یک سلول دیگه زندانی بود، بلند گفت: این حرفها رو برای ننه‌ات بزن! یک بار گفتم، باز هم می‌گم، من با بچه حضرت زهرا در نمی افتم. فردا شب، صدایی از سلول طیّب آمد. فهمیدم دارن می برندشان برای اعدام. وقتی می‌رفتن، طیّب زد به میله سلول من و گفت: محمد آقا! اگه یک روز خمینی رو دیدی، سلام منو بهش برسون و بگو خیلی‌ها شما رو دیدند و خریدند ، ما ندیده شما رو خریدیم. نیم ساعت بعد، صدای رگبار اومد و معلوم شد که تیربارونشون کردن. طیّب، رسم مردانگی رو به جا آورد و عاقبت به خیر شد. هنوز هم حیرون کار طیّب هستم.» بعد از پیروزی انقلاب، محمد آقا با جمعی از مردان انقلابی خدمت امام خمینی رسیدند و با ایشان عکس یادگاری انداختند. وقتی محمد آقا پیام طیب را به امام گفت، امام فرمود: طیب، حُر دیگری بود.

(گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی ، طیّب ،، تهران انتشارات ابراهیم هادی ، چاپ دوازدهم،1395 ، ص 172 و 173 )

 

یک استفتاء

سوال: پاسداری فرزندش درقم متولد و سه ساله که می شود اورا به تهران منتقل می کند، آیا قم وطن فرزند محسوب می شود؟
جواب: 
قم وطن فرزند نمی شود.

« استفتاءات انجام شده ازدفترمقام معظم رهبری؛ تهیه شده در: دفترتایید شرعی نمایندگی ولی فقیه در سپاه»

 

دریافت نشریه برای چاپ رنگی
 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: موعظه خوبان
برچسب‌ها: موعظه خوبان

تاريخ : یک شنبه 25 / 4 / 1400 | 8:59 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.