ریاست طلبی، بزه کاری، خودکشی و...
انسان در اثر ابتلا به عقده حقارت دچار بیماری کبر و خودبرتربینی می شود، به مردم بی اعتنا می شود، تجاوز می کند، به عصیان و طغیان می گراید، مردم را به حساب نمی آورد، اصول اخلاقی را رعایت نمی کند و خلاصه به جای تواضع در برابر دیگران، جبار و بی پروا می شود، دست به هر عمل ناروایی می زند و خود رابرتر از این می داند که از کسی بپرسد یا به نصایح یا انتقاد دیگران گوش فرا دهد. چه زیبا فرمود امام صادق علیه السلام:
«ما مِنْ رَجُل تَکبَّرَ أو تَجَبَّرَ اِلاّ لِذِلَّةِ وَجَدَها فِی نَفْسِهِ؛(315) هیچ انسانی خودبین و متجاوز نمی شود و به تکبر و جباریت و ستم گری آلوده نمی شود، مگر به خاطر ذلت و حقارتی است که در ضمیر خود احساس می کند».
جان دیویی می گوید: «میل به قدرت طلبی در افرادی شدید است که مبتلا به احساس حقارت یا عقده حقارت هستند و برای جبران و نقایص شخصی می کوشند تا دیگران را تحت تأثیر خود قرار دهند و از این راه توجه آنان را به قدرت و نیروی خود جلب نموده و به این وسیله حقارت خویش را جبران نمایند».(316)
315. مجلسی، بحار، ج 73، ص225.316. فلسفی، بزرگ سال و جوان، ص 76.نظرات شما عزیزان: