هـر چـنـد سـخـنـانـى كـه از امـام حـسـیـن علیه السلام بـه ما رسیده بسیار اندك، و خطبه ها و كلمات قـصـار حضرتش محـدود اسـت، ولى هـیـچ مـطـلبـى در كـلمـات و نـامـه هـاى ایـشـان، بـه انـدازه عزت و كـرامـت نـفـس بـه چـشـم نـمـى خـورد. تو گویی روح حسین علیه السلام مساوى با بزرگوارى و عزتمندى است .عزت و كرامت و ذلّت ناپذیرى در سخنان، اشعار و رجزهاى امام متجلّى است . شخصى آن حضرت را از رفتن به كربلا برحذر داشت ؛ حضرت در جوابش فرمود: سَاَمْضى وَ ما بِالْمَوْتِ عارٌ عَلَى الْفَتى اِذا ما نَوى حَقَّا وَ جاهَدَ مُسلِما فَاِنْ عِشْتُ لَمْ اَنْدَمْ وَ اِنْ مِتُّ لَمْ اُلَمْ كَفى بِكَ ذُلاًّ اَنْ تَعیشَ وَ تُرغَما (4) بـه كـربـلا خـواهـم رفـت و مـرگ بـر شـخـص جـوانـمـرد آنگاه كه نیّت دارد و در راه هدف بزرگى چون اعلاى كلمه حق جهاد مى كند، ننگ نیست. پـس اگـر در ایـن راه زنـده مـانـدم پـشـیمان نمى گردم و اگر كشته شدم ملامت نمى شوم . براى ذلّت و خوارى تو همین بس كه زنده باشى و مغلوب و مقهور گردى . و نیز فرمود: «اِنّى لا اَرىَ الْمَوْتَ اِلاّ سَعادَةً والْحَیوةَ مَعَ الظّالمین اِلاّ بَرَما» (5) من مرگ را جز سعادت و زندگى با ظالمان را جز ننگ و عار نمى دانم . همچنین آن حضرت فرمود: «هِیهاتَ مِنّا الذِلّة یَاءْبى اللّهُ ذلكَ لَنا ورَسُولُهُ والمُۆ مِنونَ» (6) ذلت و خـوارى از مـا خـانـدان نبوى دور است . خداوند و پیامبرش و مۆ منان آن را بر ما نمى پسندند. یـعـنـى خـلقـت خـدایى ما و تربیت مكتبى ما به گونه اى است كه ذلت تا حریم ما فاصله بـسـیار دارد. حضرت حسین بن على علیهماالسلام در عمل هم این معنا را نشان داد. او در روز عاشورا در واپسین لحظات حیاتش كه دشمن مى خواست به خیمه هایش یورش بَرَد، فرمود: «وَیـلكـم یـا شیعة آل ابى سفیان! اِنْ لَمْ یكنْ لكم دین ولا تخافُونَ الْمَعادَ فكونوا اَحْرارا فى دنیاكُمْ اَنَا اُقاتِلكم وانتم تُقاتِلونَنى والنساء لَیس علیهم جناح » (7) اى پـیـروان خـانـدان ابـوسـفـیـان واى بـر شـمـا! اگر دین ندارید و از قیامت نمى ترسید لااقـل در دنـیـاى خـود، آزادمرد باشید و در خود احساس شرافت بكنید. من با شما مى جنگم و شما هم با من؛ این زنان كه تقصیرى ندارند! در آخـرین بارى كه ابن زیاد از امام علیه السلام خواست در برابر یزید سر تسلیم فرود آورد، آن حضرت فرمود: «لا اُعطیكم بیدى اعطاء الذلیل ولا اقرُّ اقرار الْعَبید» (8) مـن مـانـنـد یك آدم پست، دست به دست شما نمى دهم و مانند یك برده به [حكومت غاصبانه] شما اقرار و اعتراف نمى كنم . «هیچ یك از ائمه درباره سلامت نفس به اندازه حسین بن علی علیهماالسلام سخن نگفته است» زیرا امام حسین علیه السلام مظهر عزت است، مرگ شرافت مندانه را بر زندگی ذلت بار ترجیح داد و فریاد برآورد: «هیهات منا الذلة». او در مقابل خواست یزید ایستادگی كرد و نهضت بزرگی را به انجام رساند؛ گر چه مرگ سرخ را به جان خرید بالاتر از آن، امام علیه السلام در گرماگرم جنگ و در حالى كه تمام یارانش به خون غلتیده بودند، شعار سیادت و كرامت و عزتمدارى و آقایى سر داد و از ذلّت و پستى، اعلان بیزارى كرد و فرمود: اَلْمَوْتُ خَیرٌ مِنْ رُكُوبِ الْعارِ وَالْعارُ اَوْلى مِنْ دُخُولِ النّارِ (9) مـرگ بـا عـزّت بـهـتـر از زندگى توام با ننگ و عار است و مرگ با ذلّت و شكست ظاهرى بهتر از زندگانیى است كه نهایتش عذاب و دوزخ است. آری، او «قتیل العزة» نامیده شد، تا درس سازش ناپذیری و روح عزتمندی را به پیروانش منتقل سازد. چراکه بهترین راه برای اصلاح فرد و اجتماع، انتقال روح عزتمندی به آنان است. روح عزت است كه انسانها را در برابر خداوند خاضع و فروتن میسازد و در برابر غیر خدا تسلیمناپذیر و سربلند مینماید. امام حسین بن علی علیهماالسلام با قیام و نهضتی كه در تاریخ برپا نمود و با مكتبی كه به عنوان مظهر عزت و كرامت انسانی آفرید، انسانها را به عزت حقیقی كه همان ذلت در برابر رب و سازش ناپذیری در برابر غیر رب بود، رهنمون ساخت. چراکه عزت به معنای كامل كلمه، از آن خداست و او با لطف و كرمش آن رابه هر كس كه بخواهد كرامت میكند. «مَنْ كانَ یُریدُ العِزَّةَ فَللّهِِ العِزَّةُ جَمعیا» (فاطر/ 10) ؛ هر كسی كه عزت بخواهد آگاه باشد كه عزت همه از آن خداست. و به هر كس كه بخواهد می بخشد. پی نوشت: 1) مفردات راغب اصفهانى ، ص 563. 2) مرتضى مطهرى ، فلسفه اخلاق، ص90.. 3) مرتضى مطهرى ، حماسه حسینی، ج1، ص203. 4) همان، ص 152. 5) سید محسن امین ، المجالس السنّیة ، ج 1، ص 92 6) همان ، ص 111. 7) فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام ، ص 565. 8) مرتضى مطهرى ، گفتار معنوى ، 185، 9) فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام ، ص 561.روحی آمیخته با عزت
کشته راه عزّت
نظرات شما عزیزان: