لطیفه های اسلامی

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

لطیفه های اسلامی

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

لطیفه های اسلامی

5baf2c39cf316_2018-09-29_11-09

لطیفه های اسلامی

- انتظار بیجا

گرگى پاره استخوانى بلعید و در گلویش خزید. مرغى سر در حلق وى برد تا استخوان را بیرون آورد.سپس از گرگ مطالبه حق الزحمه نمود.
گرگ گفت : چقدر بى حیا هستى ، سرت را در دهان من فرو بردى ، و سالم بیرون آوردى ، اجرت هم مى خواهى !؟

- شرمسارى محتضر

پادشاهى به محتضر دانائى گفت : مرا درباره بازماندگانت سفارشى کن .
محتضر دانا: شرمسارم اگر سفارش بنده خدا را به غیر خدا کنم .

- شعار نویسى

بهلول : بر دیوار کاخ هارون این عبارات را نوشت :
اى هارون ، گل و گچ را بر افراشتى و مرتبه رفیع دادى ، ولى دین و قرآن را فرو گذاشتى و اعتنا نکردى .
اگر این کاخ را از مال خود ساخته اى اسراف کرده اى ، و خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد.و اگر از مال مردم ساخته اى ، ظلم کرده اى ، و خداوند ستمکاران را دوست ندارد.
- گفتگوىبهلول و هارون

روزى بهلول هارون را موعظه کرد. هارون ابتداء گریست . سپس او راتحسین کرد و دستور داد به او جایزه بدهند.
بهلول گفت : مرا احتیاجى نیست . آنرا بر گردان به کسانى که این اموال را از آنان گرفته اى .
هارون گفت : پس براى تو مستمرى قرار مى دهم که زندگى تو تاءمین شود.
بهلول سر خود را به طرف آسمان بلند کرد و گفت : من و تو هر دو روزى خواران سفره گسترده خدا هستیم . محال است خداوند بیاد تو باشد و مرا فراموش نماید.
- زهدهارون

روزى هارون زاهدى را دید، گفت : فلان زاهد مشهور توئى ؟
گفت : فلانى من هستم ، ولى زاهد نیستم بلکه تو زاهدى !
هارون : چگونه ؟

زاهد گفت : زهد من از جیفه گندیده دنیا است ، در حالى که به نعمات فراوان آخرت دل بسته ام . ولى تو به این دنیاى بى مقدار قناعت نموده اى ، و بهشت و آنهمه نعمات و لذات آخرت را ترک کرده اى

 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: #لطیفه_های_اسلامی #لطیفه_های_قرآنی

تاريخ : دو شنبه 20 / 10 / 1399 | 9:18 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.