نشریه موعظه خوبان شماره 188
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 19954
بازدید دیروز : 344
بازدید هفته : 20813
بازدید ماه : 74091
بازدید کل : 10465846
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 10 / 10 / 1399

قال علی عليه السلام : اِنْ اَردتَ المَوعِظَةَ فَالمَوتُ يَكفيكَ!ُ.ُ   /   (مواعظ عدديه، ص 197)
 تو اگر خواهان پند و موعظه هستي همان عبرت مرگ برايت بس است!

بی خبر!

 اي بيچارۀ بي خبر از حال محبّين . اي بدبخت بي اطلاع از دل محبّين و آتش قلب آنها. اي بي نواي غافل از سوز مخلصين و نور اعمال آنها. تو گمان كردي آنها هم اعمالشان مثل من و تو است. تو خيال ميكني كه امتياز نماز حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام با ما اين است كه مد«ولاالضّالين» را طولاني تر مي كند؟يا قرائتش صحيح تر است ؟ يا طول سجود و ركوع و اذكار و اورادش ‍ بيشتر است ؟ و يا امتياز آن بزرگوار به اين است كه شبي چند صد ركعت نماز مي خواند؟ يا مناجات سيدالساجدين عليه السلام هم مثل مناجات من و تو است؟ او هم براي حورالعين و گلابي و انار، اين قدر ناله و سوز و گذار داشت ؟ به خودشان قسم است و انه لقسم عظيم؛ كه اگر پشت به پشت يكديگر دهند و بخواهند يك «لااله الاالله» اميرالمؤ منين را بگويند، نمي توانند. خاك بر فرق من با اين معرفت به مقام ولايت علي عليه السلام به مقام علي بن ابيطالب قسم كه اگر ملائكه مقربين و انبياي مرسلين - غير از رسول خاتم كه مولاي علي و غير اوست- بخواهند يك تكبير او را بگويند، نتوانند. حالِ قلب آن ها را جز خود آنها نمي داند كسي.

[امام خمینی ، چهل حدیث ، نشر فرهنگی رجاء، 1368 ، ص 65 . ]

 

محكم ترين دستاویز ايمان !   شرح حدیث از مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای (مدظله العالی)

قَالَ الصَّادِقُ (ع) : مِنْ أَوْثَقِ عُرَی الایمَانِ أَنْ تُحِبَّ فِی اللَّهِ وَ تُبْغِضَ فِی اللَّهِ ... ( كافی، ج 2، ص 125.)

از حکمت های امام صادق است که می فرماید : یکی از محكمترين دستاویزهای ايمان، دوستي در راه خدا و دشمني در راه اوست. حـبّ و بغـض دو مفهومی هستـند که به یـکدیگر پیوسته اند و از هم جـدایی ندارند. طبـعاً کسی که فریفته ی شخصیت و خُلق و خوی فردی شده و دل در گرو عشق او می بندد، از دشمنان و مخالفین او نفرت پیدا می کند. از این روایت ،نقش عواطف در مسئله ی ایمان به دست آمده و معلوم می شود، ایمان فقط یک درک و فهم نیست،کسی که با برهان و دلیل به چیزی اعتقاد پیدا می کند ، اگر دل به آن عقیده نبندد،کارایی نخواهد داشت.

[برداشت از کتاب رهنمود های اخلاقی تربیتی مقام معظم رهبری، ص 63 و 64]

 

بازگشت به خود واقعی!

 فرق است میان آزادی عقیده و آزادی تفکر. تفکر یعنی همان استعداد انسانی بشر که می تواند در مسائل علمی و منطقی بیندیشد.این استعداد حتماًباید آزاد باشد. پیشرفت و تکامل بشر در گرو این آزادی است. امّاعقیده. می دانیم هر عقیده ای ناشی از تفکر نیست. بسیاری از عقائد بشر ناشی از یک سلسله عادتها ،تقلید ها و تعصبهاست نه این که چون فکر کرده این عقیده را گرفته ، بلکه چون عادت کرده به این عقیده چسبیده است. این عقیده نوعی انعقاد است یعنی فکر و اندیشه بجای این که باز باشد بسته و منعقد شده و تفکر به دلیل این انعقاد در درونش اسیر شده است. آن آدمی که یک سنگ یا چوب . ساختۀ دست خودش را می پرستد آیا نشسته علمی و منطقی فکر کرده و علم و منطق او وی را رسانده به این که این بت را بپرستد ؟ تفکر آزاد است.حالا که آزاد است پس این آقای بت پرست باید آزاد باشد برای این که بت بپرستد. یا نه عقل و فکر این شخص اسیر است باید کاری کنیم که عقل و فکر او را از اسارت این عقیده آزاد کنیم. کاری را بکنیم که ابراهیم خلیل الله و بت شکن کرد. در یک روز عید که همه مردم از شهر خارج می‏شدند (ابراهیم) از شهر خارج نشد. بتخانه هم خالی بود. تبر را برداشت و رفت تمام این بتها را خرد کرد الّا بت بزرگ و تبر را به گردن بت بزرگ انداخت تا اگر کسی به آنجا برود با خودش فکر کند که این خداها با یکدیگر جنگیده‏اند و این بت بزرگ چون از همه نیرومندتر بوده باقی دیگر را خرد و خمیر کرده و تنها خودش مانده است. این فکر برای مردم پیدا شود، بعد طبعا به حکم فطرت می‏گویند اینها که نمی‏توانند از جایشان بجنبند. همین [امر] فکر اینها را عوض می‏کند. این کار را کرد. وقتی که مردم برگشتند و وضع را آنچنان دیدند داد و فریاد کردند که چه کسی این کار را کرده است؟ یادشان افتاد که جوانی در این شهر است که مخالف با این کارهاست، نکند کار او باشد؟ رفتند سراغ ابراهیم. ابراهیم در پاسخ به آنها گفت چرا شما به من می‏گویید؟ مجرم آن کسی است که زنده مانده و تبر به گردن اوست (بَلْ فَعَلَهُ کبیرُهُمْ‏ ). اینها گفتند از او که این کار ساخته نیست. گفت چطور کار زد و خورد از او ساخته نیست ولی [روا کردن‏] حاجتهایی که انسانها در آن حاجتها درمانده‏اند ساخته است که مثلا زنی نازاست او را زاینده کند؟ قرآن می‏گوید: فَرَجَعوا الی‏ انْفُسِهِمْ‏ ؛ این سبب شد که به خود باز گردند. اینها از خودشان ( خود واقعی انسان ) جدا و دور شده بودند.و این(کار ابراهیم علیه السلام) باعث شد به خودشان بازگشتند و گفتند که او راست می گوید.

[ مرتضی مطهری ، آینده انقلاب اسلامی ایران ، تهران ، انتشارات صدرا، چاپ سی و یکم ، 1389 ، ص 38و 39]

 

نگاه دار سر رشته تا نگه دارد

 یکی از ارادتمندان شیخ رجبعلی خیاط می‌گوید: شبی خوابی مهیّج و شهوانی دیدم که در روز هم ذهنم را به خود مشغول کرده بود. صبح، خدمت شیخ رسیدم. تا مرا دید، سرش را پائین انداخت و این شعر حافظ را زمزمه کرد:

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای        فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد
 گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان            نگاه دار سر رشته تا نگه دارد

 فهمیدم خبری هست و ایشان، بی جهت این شعر را نمی‌خواند. مدتی نشستم. شیخ، همچنان سرش پائین بود و به کار خیاطی مشغول. عرض کردم: مطلبی هست؟ فرمود: چه کار کرده‌ای که قیافت قیافه‌ زن شده؟ عرض کردم: زن زیبایی را در خواب دیدم و داستانش در ذهن من مانده. فرمود: همان است. استغفار کن!

[ محمدی ری شهری ، کیمیای محبت ]

 

دعای چند گروه از مردم مستجاب نمی شود

 پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : اِنَّ اَصنافَ مِن اُمَّتی لا یُستجابُ لَهُم دُعا ئُهُم؛ چندگروه از مردم هستند که دعای آنها مستجاب نمی شود:
 اول: رَجُلٌ یَدعُو عَلی والِدَیهِ ؛ مردی که با پدر و مادرش قهر کرده و آنها را نفرین می کند. اگر پسری بخواهد پدرش را نفرین کند،دعایش مستجاب نیست.چون که پدر خیلی مهم است.ولو مقصر هم باشد،پسر حق ندارد که پدر را نفرین کند. دوم : بدهکاری مال شما رو خورده و شما نه نوشته ای ،نه شاهدی ، نه سفته ای ، نه مدرکی ، بعد دعا می کنید که خدایا ،این را چه بکن،خدا هم می فرماید: دعایت مستجاب نیست. می خواستی نوشته بگیری. برای اینکه خدای تبارک و تعالی می فرماید: من که گفته بودم شاهد بگیر. سوم : کسی که زنش را نفرین می کند. مردی زن بد اخلاقی دارد،مرتب او را نفرین می کند، خدا می فرماید: من اختیار این زن را در دست تو قرار داده ام. طلاق را برای چه گذاشته ام ؟خُب اگر این زن را نمی خواهی، طلاقش بده، برود . چرا نفرینش می کنی؟ چهارم: مردی که در خانه اش نشسته می گوید : رَبِّ ارزُقنی. خدایا روزی ام بده. شما نمی توانید در خانه بنشینید و بگویید: خدایا ، روزی بده. خدا به او می گوید : انّی لَم أَجعَل لَکَ السَّبیلُ اِلَی الطَّلَب؟ مگر من راه به سوی طلب را برای تو قرار ندادم که بروی کاسبی کنی ؟ اعضاء و جوارحت هم که سالمند، چرا دنبال کار نمی روی؟ پنجم : دعای شخصی که خدا به او ثروت زیادی داده ولی او ولخرجی می کند و آن ثروت را زود تمام می کند. و بعد به خدا می گوید: خدا بده . خدا هم می فرماید: من که داده بودم ، تو چرا ولخرجی کردی؟ .

[ بررسی گناهان کبیره در مواعظ ایت الله مجتهدی تهرانی، بوستان قرآن ،چاپ ششم ،1395 ،صص 87 تا 89 ]

 

بد می کنی و نیک طمع می داری !

 شخصی شیر می فروخت و آب در آن می ریخت پس از چندین سال سیلابی بیامد و گوسفندان و اموالش را برد. به پسر خود گفت: نمی دانم این سیل از چه آمد! پسر گفت: ای پدر، این آبی است که به شیر داخل می کردی اندک اندک جمع شد و هر چه داشتیم برد مگر نخوانده ای که: ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَیْدِیكُمْ (شوری/ 30.) هر مصیبتی به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام داده اید.

 بد می کنی و نیک طمع می داری             نیکی نبود جزای بدکرداری

[ محمد حسین محمدی ، هزار و یک حکایت قرآنی، نیلوفرانه ، چاپ دهم ، 1394 ، حکایت 138 ]

 

 

آرام شدم !

 مادرم داشت قرآن می خواندو اشک چشمش را پاک می کرد. معمول بود برای گفتن خبر شهادت فرزندی به خانواده اش اول می گفتند مجروح شده و بعد اینکه ،حالش خوب نیست و دست آخر خبر شهادت را می دادند. من هم خیلی ناشیانه گفتم:« مادر جان جعفر یک زخم جزئی برداشته و بردنش بیمارستان.» مادر چشم به چشمان من دوخت و گفت : « جعفر شهید شده . » با عصبانیّت گفتم : « کی گفته ؟» با آرامش جواب داد: « قرآن . » و ادامه داد : « امروز که رادیو خبر حمله را در جبهه ها داد،قرآن را باز کردم ، این آیه آمد.» و آیه را با صدای بلند خواند: « وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللهِ أَمواتاً ... خدا گفته که او شهید شده اما تو می خواهی کتمان کنی؟!» ایمان و صلابت مادر به من آرامش داد. آرام شدم، اما نمی توانستم به مادر بگویم فرزند تو پیکر ندارد.

[ حمید حسام ، وقتی مهتاب گم شد، خاطرات علی خوش لفظ ، تهران، سوره مهر ، چاپ سوم ، 1395 ، ص 642 و 643 ]

 

 

 

یک استفتاء

سوال: آیا دريافت وام مسكن با ارائه اسناد و مدارك صوري و هزينه نمودن آن در غير از خريد مسكن جايز مي باشد؟
جواب: 
تهيّه هرگونه سند صوري و اقدام مالي و پولي با اسناد غيرواقعي، شرعاً جايز نيست و براي پرداخت كننده و دريافت كننده مسئوليت شرعي و ضمان دارد.

( استفتائات مقام معظم رهبری امام خامنه ای در سایت معظمً له به آدرس: leader.ir )

 

دریافت نشریه برای چاپ رنگی
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: موعظه خوبان
برچسب‌ها: موعظه خوبان
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی