وای در آن روز بر تکذیب کنندگان
(مطففین:10 - 7)،
وجعلنا جهنم للکافرین حصیرا؛ و دوزخ را برای کافران زندان قرار داده ایم» (اسراء/8). حصیر از ماده حصر به معناى حبس است. سجین مبالغه از سجن است به معناى حبس.
توصیف جهنم به عنوان حطمه
خداوند در سوره همزه آیات 4 تا 9 در مورد جهنم می فرماید: «کلا لینبذن فی الحطمة * و ما أدراک ما الحطمة * نار الله الموقدة * التی تطلع على الأفئدة * إنها علیهم مؤصدة * فی عمد ممددة ؛ نه، چنین نیست به طور حتم در حطمه اش مى افکنند (طعنه زن عیب جوى را ) و تو چه مى دانى که حطمه چیست؟ آتش فروزان و خرد کننده خداست.
آتشى که نه تنها ظاهر جسم را مى سوزاند بلکه بر باطن و جان انسان نیز نزدیک مى شود. آتشى که دربش به روى آنان بسته مى شود. در ستونهاى بلند و کشیده شده».
این سوره تهدید شدیدى است به کسانى که عاشق جمع مالند و مى خواهند با مال بیشتر خود بر سر و گردن مردم سوار شوند و بر آنان کبریایى بفروشند و به همین جهت از مردم عیب هایى مى گیرند که عیب نیست.
«کلا لینبذن فی الحطمة» این جمله ردع و تخطئه پندار غلط او است، که مى پندارد مال، جاودانه اش مى کند. کلمه "حطمة" (بر وزن همزه و نیز بر وزن لمزه و نکحة و ضحکة) صیغه مبالغه است و مبالغه در حطم (شکستن) را مى رساند، البته به معناى خوردن هم استعمال شده و این کلمه یکى از نامهاى جهنم است چون جمله «نار الله الموقدة» آن را به آتش جهنم تفسیر کرده. و معناى آیه این است که:
نه، او اشتباه کرده، مال دنیایش جاودانش نمى سازد، سوگند مى خورم که به زودى مى میرد و در حطمه اش پرت مى کنند. «و ما أدراک ما الحطمة» و تو نمى دانى حطمه چه حطمه اى است؟! این جمله تعظیم و هول انگیزى حطمه را مى رساند. «نار الله الموقدة* التی تطلع على الأفئدة» ایقاد "نار" به معناى شعله ور ساختن آتش است.
و کلمه " اطلاع و طلوع بر هر چیز" به معناى اشراف بر آن چیز و ظاهر شدن آن است، و کلمه " افئدة" جمع کلمه " فؤاد" است که به معناى قلب است و مراد از قلب در اصطلاح قرآن کریم (عضو صنوبرى شکل که تلمبه خون براى رساندن آن به سراسر بدن است نیست بلکه) چیزى است به نام نفس انسانیت، که شعور و فکر بشر از آن ناشى مى شود و گویا مراد از "اطلاع آتش بر قلوب" این است که آتش دوزخ باطن آدمى را مى سوزاند، همانطور که ظاهرش را مى سوزاند،
به خلاف آتش دنیا که تنها ظاهر را مى سوزاند. قرآن درباره سوزاندن آتش جهنم فرموده: «وقودها الناس و الحجارة؛ آتش گیرانه اش انسان و سنگ است» (سوره بقره/ آیه 24). «إنها علیهم مؤصدة» یعنى آتش بر آنان منطبق است، به این معنا که از آنان احدى بیرون آتش نمى ماند و از داخل آن نجات نمى یابد. « فی عمد ممددة» کلمه "عمد" - با فتحه عین و فتحه میم- جمع عمود (ستون) است و کلمه "ممدده" اسم مفعول از مصدر تمدید است و تمدید مبالغه در مد (کشیدن) است.
بعضى از مفسرین گفته اند: منظور از "عمد ممددة" گل میخ هایى است که اهل عذاب را میخکوب مى کند. بعضى دیگر گفته اند: عمد ممدده تنه هاى درختان است که چون مقطار، زندانى را با آن مى بندند، و "مقطار" چوب و یا تنه درختى بسیار سنگین است که در آن سوراخهایى باز مى کردند تا پاهاى دزدان و سایر مجرمین زندانى را در آن سوراخها کنند، بعضى دیگر معانى دیگرى براى آن کرده اند.
در مجمع البیان است که عیاشى به سند خود از محمد بن نعمان احول از حمران بن اعین از امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرمود:
کفار و مشرکین در قیامت اهل توحید را که به خاطر گناهان در آتش شده اند سرزنش مى کنند، که امروز نمى بینیم که توحید شما دردى از شما دوا کرده باشد، چون مى بینیم خدا فرقى میان ما و شما نگذاشت، در این هنگام خداى تعالى براى اهل توحید غیرت به خرج مى دهد و به ملائکه دستور مى دهد اهل توحید را شفاعت کنید، آنان هر کس را که خدا خواسته باشد شفاعت مى کنند، سپس به انبیا دستور مى دهد شفاعت کنید، آنان هم هر کسى را که خدا خواسته باشد شفاعت مى کنند، سپس به مؤمنین دستور مى دهد شفاعت کنید، مؤمنین نیز هر کس را که خدا خواسته باشد شفاعت مى کنند، آن گاه خداى تعالى مى فرماید:
من از همه اینان مهربانترم، به رحمت من از آتش خارج شوید، و همه چون مور و ملخ بیرون مى آیند. آن گاه امام باقر علیه السلام فرمود: سپس عمد کشیده مى شود و راه نجات را برویشان مى بندد و به خدا سوگند که خلود از اینجا شروع مى شود (مجمع البیان، ج 10، ص 538 ).
هشدار خدا را جدی بگیرید
نظرات شما عزیزان: