خاطره‌ خنده دار علامه جعفری

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

خاطره‌ خنده دار علامه جعفری

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

خاطره‌ خنده دار علامه جعفری

خاطره‌ خنده دار علامه جعفری

خاطره ای مربوط به علامه جعفری در شبکه های اجتماعی نقل شده است که در نوع خود جالب و بامزه است.

علامه جعفری میگوید که برای پابوسی آقا امام رضا به شهر مقدس مشهد رفته بودیم و وقتی وارد صحن شدم به امام رضا گفتم: یا امام هشتم میخوام که توی این زیارت خودمو بشناسم و تو به من کمک کنی که منو چجور ادمی میبینی؟

گفتم واسه اینکه بهم بفهمونی که منو چجور آدمی میبنی وقتی از صحن خارج شدم از اولین کسی که به من میرسه و باهام حرف میزنه پیامتو بهم بگو.

وقتی از صحن خارج شدم دیدم همسرم نیستش و گمش کردم .
دنبال همسرم میگشتم که دیدم داره به طرف بالا میره و رفتم به طرفش و بهش گفت پس تو کجایی؟ اون خانمه سرشو برگردوند دیدم اشتباهی گرفتم و همسرم نیست.
بعد خانمه برگشت گفت: “عجب خری هستی”

من کاملا مات و مبهوت مونده بودم که امام رضا چقدر رک پیامشو بهم رسوند! و همینجوری داشتم خانمه رو نگاه میکردم که خانمه عصبی شد و گفت: “نه انگار فقط خودت خر نیستی جد و آبادتم خرن”

علامه جعفری میگوید این خاطره را برای شهید مطهری تعریف کردم تا ۲۰ دقیقه میخندید.

خاطره‌ خنده دار علامه جعفری در حرم امام رضا

منبع: انصاف نیوز



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: بااندکی تامل
برچسب‌ها: بااندکی تامل

تاريخ : دو شنبه 6 / 7 / 1399 | 4:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.