رابطه سلامت روان با معنویت و مذهب (بخش اول)

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

رابطه سلامت روان با معنویت و مذهب (بخش اول)

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

رابطه سلامت روان با معنویت و مذهب (بخش اول)

رابطه سلامت روان با معنویت و مذهب (بخش اول)

یکی از عوامل موثر بر سلامت روان، معنویت و مذهب هست. گمشده انسان دوران پست مدرن، همانا معنویت و مذهب هست. با ما همراه باشید تا با رابطه سلامت روان با معنویت و مذهب بیشتر آشنا شوید.

رابطه سلامت روان با معنویت و مذهب (بخش اول)

سلامت روان ارتباط مستقیمی با معنویت و مذهب دارد. 
 

رابطه سلامت روان با معنویت و مذهب

در قرن بیستم اعتقاد غالب دانشمندان بالینی بر این بود که دین عاملی منفی در بهداشت روانی و یا حداکثر عاملی خنثی است. این اعتقاد ریشه در افکار فروید داشت که معتقد بود اعتقادات مذهبی نوعی مکانیسم دفاعی هستند که زایده ی نیاز فرد به تحمل پذیر کردن تنهایی اوست (چراغی و مولوی، ۱۳۸۵).
 
بنابراین، در تمام طول قرن بیستم اصول و مقوله های معنوی در بیشتر انواع درمان ها به عنوان موضوعاتی ممنوعه مطرح بودند (کامر، ۲۰۰۵). اریک فروم (۱۹۵۰، به نقل از میلر، ۲۰۰۳) نیز بر این باور بود که مذهب مستبدانه و بی انعطاف در فرد حالت نوروز ایجاد می کند، اما دین انسان گرایانه و خوش بینانه باعث رشد استعدادهای فرد و ارتقای سطح سلامتی وی می گردد.
 
اما در حال حاضر شاهد آن هستیم که از یکسو، بنیادگرایی در سراسر جهان جانی تازه گرفته و از دیگر سو، علاقه به معنویت به یکباره افزایش یافته است، تا جایی که سلیگمن قرن ۲۱ را قرن آشتی دین و روان شناسی می داند و به طرح مسائل معنوی در چهارچوب روانشناسی مثبت می پردازد (کلانتری، ۱۳۸۵).
 

مفهوم سلامت روان

 فرهنگ بزرگ لاروس، بهداشت روانی را «استعداد روان برای کار کردن هماهنگ، خوشایند و مؤثر، انعطاف پذیری در موقعیت های دشوار و توانا بودن برای بازیابی خود» تعریف می کند (به نقل از ایزدی و یعقوبی، ۱۳۸۷). با توجه به تعریف فوق اهمیت رابطه این دو متغیر هر چه بیشتر پر رنگ تر می شود.
 

ابعاد دین و سلامت روان

کوئنیگ (۲۰۰۴) که تحقیقات زیادی بر روی رابطه ی بین معنویت و مذهب با سلامت روان انجام داده است، اظهار می کند که همیشه باورهای مذهبی با سلامت روان همراه نیست. گاهی متخصصان بالینی با مراجعانی مذهبی برخورد می کنند که دچار احساس گناه، نشخوارهای فکری، نگرانی و احساس طردشدگی هستند که این امر می تواند به واسطه محتوای باورهای دینی ایجاد شود.
 
کیم و همکاران (۲۰۰۴) سعی کردند رابطه بین معنویت و سلامت روان را تبیین نمایند. آنها نتیجه گرفتند رابطه معنویت و آشفتگی های روانی مانند یک  Uمعکوس است؛ بدین ترتیب که افرادی که نمره خیلی بالا یا خیلی پائین در پرسشنامه معنویت کسب کرده بودند، نسبت به افرادی که نمره متوسطی به دست آورده بودند، احساسات مثبت بیشتری مانند شوخ طبعی و اعتماد به نفس و هیجانات منفی کمتری مثل خصومت و غم را تجربه می کنند.
 
تحقیقات انجام شده نشان داده اند که معنویت نه تنها بر حالات خلقی و سلامت روانی افراد موثر است، بلکه شرایط جسمانی آنها را نیز بهبود می بخشد. کوئینگ (۲۰۰۴) بیان می کند که افرادی با میزان معنویت بالا دارای کار کرد ایمنی بهتر و غدد درون ریز منظم تری هستند. وی بر اساس تحقیقاتی که انجام داده، بر این باور است که افراد معنوی کمتر به واسطه ی سرطان می میرند. از طرفی بیان می کند که شیوع بیمار های کرونری قلب در افراد با گرایش های معنوی قویتر، کمتر است و این امر با رفتارهای سالم در این افراد مثل پایین بودن مصرف سیگار، ورزش کردن، مصرف کلسترول کمتر و بهداشت خوب ارتباط دارد. او گزارش می دهد که ۱۲ مطالعه از ۱۴ مطالعه نشان داده اند که بین معنویت و فشار خود طبیعی ارتباط وجود دارد.
 
کوئنیگ (۲۰۰۴) در تبین وجود ارتباط بین معنویت و سلامت جسمانی معتقد است که معنویت هیجانات و کارکردهای اجتماعی فرد را تحت تأثیر قرار داده و این امر نیز به نوبه ی خود سیستم ایمنی و غدد درون ریز وی را متأثر می سازد. بنابراین، باورها و اعمال معنوی با رفتارهای سالم، کارکرد ایمنی قویتر و شرایط قلبی عروقی بهتر و عمر طولانی تر همراه است.
 
افراد مذهبی خود را تحت حمایت و لطف همه جانبه خداوند، بزرگترین نیروی موجود می بینند و بدین ترتیب احساس اطمینان، آرامش و لذت معنوی عمیقی به ایشان دست می دهد. فرد مذهبی با همنوعان و اطرافین خود رابطه ی خوب و مبتنی بر احترام متقابل و محبت برقرار می کند (کروز، ۲۰۰۳).
 

دلایل تبیین رابطه بین مذهب و سلامت روان

کوئنیگ (۲۰۰۴) حداقل ۱۰ دلیل برای تبیین رابطه بین مذهب و سلامت روان ارایه می کند که به شرح زیر هستند:
 
مذهب باعث ایجاد نگرش مثبت نسبت به دنیا در فرد می شود و او را در مقابل رویدادهای ناگوار زندگی مثل فقدان یا بیماری یاری می رساند.
 
1.مذهب به زندگی فرد معنا و هدف می دهد. داشتن معنا و هدف در زندگی نشان دهنده ی سلامت روان است و باعث افزایش توانایی فرد در انجام کارها می شود. افراد مذهبی با حوادث آسیب زای زندگی که قابل پذیرش نیستند، راحت تر سازگار می شوند.
 
۲- مذهب باعث ایجاد امید در فرد می شود. امید باعث ایجاد انگیزه و انرژی در فرد می شود که او را به بهتر شدن اوضاع زندگی امیدوار می کنند.
 
٣- افراد مذهبی احساس آزادی شخصی بیشتری نسبت به دیگران می کنند. آنها وابستگی عاطفی کمتری به اطرافیان دارند.
 
۴- در افراد مذهبی به واسطه دعا کردن احساس کنترل ایجاد می شود؛ به این گونه که دعا کردن باعث احساس غیر مستقیم کنترل بر شرایط به ظاهر غیر قابل تغییر و ناگوار می شود.
 
۵- افراد مذهبی از شخصیت های دینی که رنج بسیار کشیده اند، الگوبرداری می کنند و این مسئله باعث افزایش تحمل و پذیرش موقعیت های غیر قابل تغییر در آنها می شود.
 
۶- افراد مذهبی از الگوی تصمیم گیری خاصی استفاده می کنند. این الگو فرد را در جهت افزایش تصمیم گیری های مفید برای اطرافیان و خود و کاهش تقسیم گیری های خودمخرب سوق می دهد، و این امر تا حدی از شدت استرس های زندگی می کاهد.
 
۷- مذهب تنها طبع پاسخگو به سوالات نهایی است؛ به ویژه در موارد اضطراری که علم قادر نیست به فرد کمک کند. این مسأله به خصوص در موارد جدی مثل بیماری های لاعلاج از اهمیت خاصی برخوردار است.
 
۸- مذهب باعث برخورداری فرد از حمایت اجتماعی بیشتر می شود. این امر به سبب ارتباط فرد با جامعه مذهبی، روحانیون و حتی خداوند ایجاد می شود.

ادامه دارد...

منبع: کتاب معنویت درمانی. سیدرضا میرمهدی، مجید صفاری نیا و احسان شریفی. صص 117-120، انتشارات آوای نور، سوم. 1396.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: معنویت
برچسب‌ها: معنویت

تاريخ : جمعه 20 / 6 / 1399 | 4:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.