اشعار شهادت امام علی علیه السلام
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 30279
بازدید دیروز : 344
بازدید هفته : 31138
بازدید ماه : 84416
بازدید کل : 10476171
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 10 / 6 / 1399

اشعار شهادت امام علی علیه السلام |شعر شب شهادت امام علی علیه السلام

امشب شب قتل امیرالمومنین است

جاری سرشک از دیده روح الامین است

امشب زنخلستان نوائی برنخیزد

از چشم عالم خواب راحت می گریزد

امشب چزاغ دین بخاموشی گراید

امشب جهان را غم به روی غم فزاید

کشتی دین امشب به بحر خون نشسته

زین ماجرا خون گشته دلهای شکسته

امشب علی با چاه نوائی ندارد

جز طی راه عشق سودائی ندارد

امشب ز محراب علی خون می زند جوش

امشب زمانه می کند خود را فراموش

مولا بلب فرت و رب الکعبه دارد

در سدره از محراب خون ره می سپارد

امشب ز خون فرق ان مهر جهانتاب

رنگ شفق برخود گرفته خاک محراب

از ظلم پور ملجم شوم مرادی

اهنگ غم برخیزد از نای منادی

هر دم ندای قد قتل خیزد از افلاک

روح الامین زینعم گریبان می زند چاک

در کوفه امشب بیکسان بی زاد و قومند

چشم انتظار از بهر قوت  لایموتند

امشب علی را دیگر آن تاب و توان نیست

قادر بحمل نان برای بیکسان نیست

امشب سراسر کوفه غرق شوروشین است

امشب روان خون دل از چشم حسین است

امشب زغم قلب جهان در التهاب است

دلخون تراب از داغ مرگ ابوتراب است

امشب سرشک از دیده زینب روان است

غرق تعب پیمبر آخر زمان است

امشب علی بر دامن خاک آرمیده

مرد دو عالم از دو عالم بسته دیده

امشب شب بیداری مستضعفین است

امشب شب قتل امیرالمومنین است

کنج خرابه دیده مرد جذامی

مانده بره در منتهای تلخ کامی

تا بشنود گوشش صدای پای مولا

بیند مگر بار دگر سیمای مولا

آن بینوا دیگر پرستاری ندارد

تا بر جراحات دلش مرهم گزارد

از منجنیق چرخ سنگ فتنه بردارد

تا اسوه ایجاد را از پا در آرد

کشتند امشب شمع بزم انما را

بشکسته اند آیینه ایزد نما را

تا خون پاک قهرمان ملک توحید

نخل عدالت را کند سرسبز و جاوید

تا از گل خون سر مولای قنبر

خیزد گل آزادی از محراب و منبر

تا خون پاک حق شود غالب شمشیر

تا حشر برخیزد از او گلبانگ تکبیر

امشب علی دارد سخن با کودکانش

 ناکید در تقوی بود ورد زبانش

با مجتبی دارد سخن از قاتل خویش

تا جز مروت راه نندهد در دل خویش

مردانی امشب اشک خون ریزد ز دیده

کز تیغ شب گذشته دو تا فرق سپیده

شاعر:محمد علی مردانی


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: اشعار مناسبتی
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی