راه را باز نمایید…محرم آمد

دم بگیرید که هنگامه ی ماتم آمد

دست بر سینه نهاده…همه تعظیم کنید

مادری دست به پهلو، کمری خم آمد

نوکران، سینه زنان، موی کنان، مویه کنید

سر برهنه ز جنان حضرت خاتم آمد

امشبی را که شب درد دل با یار است

سفره ی دل بگشایید محرم آمد

پیرهن مشکی ما حوله احرام عزاست

در حسینیه ارباب خدا هم آمد

چشم ما گریه کنان وصل به چشم زهراست

زین سبب سلسله ی اشک منظم آمد

بر سیاهی عزا دیده ی ما روشن شد

بزم دلداگی یار فراهم آمد

روز محشر که همه خلق خدا حیرانند

رتبه ی زائر ارباب مقدم آمد

قدر بال مگسی اشک بشوید دل ما

قطره ایی پاک تر از چشمه ی زمزم آمد

عرضه بر دوست کنم نوکری یک ساله

که همه عشق خدا صاحب پرچم آمد

فاطمه منتظر آمدن ما بوده

لشگر گریه کنانِ شه عالم آمد