گرعارف حق بینی، چشم ازهمه برهم زن
چون دل به یکی دادی،آتش به دو عالم زن
هم چشم تماشا را ، بر روی نکو بگشا
هم دست تمنا را، بر گیسوی پر خم زن
هم نکته وحدت را، با شاهد یکتا گو
هم بانگ انا الحق را، بردار معظم زن
گر تکیه دهی وقتی، در تخت سلیمان بین
گر پنجه زنی روزی، در پنجه رستم زن
گردردی ازاوبردی، صدخنده به درمان کن
ورزخمی ازاوخوردی، صدطعنه به مرهم زن
چون ساقی رندانی، می با لب خندان خور
چون نطفه به مستانی، نی با دل خرم زن، نی زن
گر تکیه دهی وقتی، در تخت سلیمان بین
گر پنجه زنی روزی، در پنجه رستم زن
گردردی ازاوبردی، صدخنده به درمان کن
ورزخمی ازاوخوردی، صدطعنه به مرهم زن
چون ساقی رندانی، می با لب خندان خور
چون نطفه به مستانی، نی با دل خرم زن، نی زن
نظرات شما عزیزان: