تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14877
بازدید دیروز : 344
بازدید هفته : 15736
بازدید ماه : 69014
بازدید کل : 10460769
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 16 / 7 / 1399

از هواپرستی و آلودگی دامن بر امتم ترس دارم

نمونه هایی از هواپرستی

1. اولین برخورد حکومت یزید با امام حسین، علیه السلام، در مدینه روی داد. سبب این برخورد نامه یزید به فرماندار مدینه بود که در آن نوشته بود:

حسین بن علی را بخواه و به او بگو که [شاید این جملۀ یزید را کمتر شنیده باشید] باید مطیع و فرمانبردار ما باشی! اگر نپذیرفت، بی درنگ سر او را از بدن جدا کن و برای من بفرست. (1)دشمنی هوا این گونه است. هوای نفس تا آن جا پیش می رود که می گوید حسین بن علی، علیهماالسلام، باید در زندگی بردۀ یزید باشد و اگر نمی خواهد چنین باشد، یک لحظه هم نباید در دنیا زندگی کند! چهرۀ واقعی هوا این گونه است: اگر پیامبر مطیع ما شد، با او کاری نداریم، اما اگر مطیع ما نشد، یا او را می کشیم یا به هر شکل شده مانع کارش می شویم.

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 24 / 5 / 1399

 

مباحث معرفت نفس-جلسه ششم 

 http://jf72.ir/pic/poster%20099/poster.%20a099.%20145.jpg

خلاصه نظر علامه طبا طبایی در مورد معرفت نفس ذیل ایه 105 سوره مائده :

1- از اینکه با ایه (علیکم انفسکم) مومنین را امر به پرداختن به نفس خود نموده

به خوبى فهميده مى شود كه راهى كه به سلوك آن امر فرموده همان نفس مؤمن است، زيرا

وقتى گفته مى شود زنهار راه را گم مكن، معنايش نگهدارى خود راه است نه جد ا نشدن از

راهروان . پس در اين جا هم كه مى فرمايد : زنهار كه نفس هايتان را از دست دهيد، معلوم

مي شود نفس ها همان راه هستند نه راهرو

پس اگر فرمود:

 بر شما باد نفس تان، مقصود اين است كه شما ملازمت كنيد نفس خود را

از جهت اين كه نفس شما راه هدايت شما است، نه از جهت اين كه نفس يكى از رهروان راه

هدايت است، به عبارت ديگر اگر خداى تعالى مؤمنين را در مقام تحريك به حفظ راه هدايت

به ملازمت نفس خود امر مى كند، معلوم مى شود نفس مؤمن همان طريقى است كه بايد آن را

سلوك نمايد، بنا بر اين نفس مؤمن طريق و خط سيرى است كه منتهى به پروردگار مي شود،

نفس مؤمن راه هدايت اوست، راهى است كه او را به سعادتش مى رساند

. پس آيه ي مورد

بحث مطلبى را به طور روشن بيان كرده است كه آيات زيرين به اجمال به آن پرداخته اند

(هان اى كسانى كه ايمان آورده ايد  ! بپرهيزيد از عذاب خدا، و بايد كه هر كسى در انتظار پاداشى باشد كه خود براى فرداى خود پيش فرستاده و بپرهيزيد از عذاب خدا، به درستى خداوند با خبر است از آنچه كه مى كنيد و مانند كسانى نباشيد كه خد ا را فراموش كردند و خداوند به كيفر اين فراموشيشان نفس شان را از يادشان برد، ايشان همانا فاسقند)(سوره حشر ایه 18 و 19)

دستور مى دهد نفس را زير نظر گرفته و اعمال صالح او را كه سرمايه و توشه فرداى اوست

تحت مراقبت قرار دهند، زيرا براى نفس، امروز و فردايى است، و نفس هر آنى در حركت و

در طى مراتب است و منتهاى سيرش خداى سبحان است

 بنا بر اين بر انسان لازم است كه اين

راه را ادامه داده و همواره به ياد خداى خود باشد و لحظه اى فراموشش نكند، چون خداى

سبحان غايت و هدف است، و انسان عاقل هدف را از ياد نم ى برد، زير ا مى داند كه فراموش

كردن هدف باعث از ياد بردن راه است.روى اين حساب اگر كسى خداى خود را فراموش  كند خود را هم فراموش كرده و در نتيجه براى روز واپسين خود زاد و توشه اى كه مايه زندگيش باشد نيندوخته است، و اين همان هلاكت است

 

ادامه دارد...

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 24 / 5 / 1399

http://jf72.ir/pic/poster%20099/poster.%20a099.%20141.jpg

مباحث معرفت نفس-جلسه پنجم

دوستان عزیز برای اینکه متوجه شویم فرهنگ اهل بیت علیهم السلام فرهنگ معرفت نفس است و چقدر این معرفت وشناخت نزد ایشان اهمیت دارد تعدادی از احادیثی که در این مورد است را تقدیمتان می کنم(این احادیث از کتاب شریف

غررالحکم که مجموعه ای از سخنان امیرالمومنین علیه السلام است اورده شده که توجه و دقت در انها خیلی روشن کننده است)

توجه:عزیزان مجددا می گویم هنوز اصل مباحث ما شروع نشده فعلا به علت اینکه اهمیت خود شناسی برای شما بیشتر روشن شود مباحث ضرورت خودشناسی را مطرح کردم که این مباحث بیشتر جنبه نظری دارد با توفیق حضرت اله در جلسات بعدی رویکرد مباحث وجودی و کاربردیو عملی می شود لذا همچنان این مباحث را دنبال کنید

1-قال امیرالمومنین علیه السلام:افضل المعرفه معرفه الانسان نفسه (برترین شناخت ها ان است که انسان نفس خویش را بشناسد)

2-کفی بالمرءمعرفه ان یعرف نفسه(برای شناخت ادمی همین بس که خود را بشناسد)

3-کفی بالمرء جهلا ان یجهل نفسه(برای نادانی ادمی همین بس که به نفس خویش نادان باشد)

4- من عرف نفسه تجرد(هر کس خود را بشناسد به تجرد می رسد)

5-من جهل نفسه اهملها(کسی که نفس خود را نشناسد ان را وا می گذارد)

6-من عرف نفسه عرف ربه (هرکس خویش را بشناسد پروردگار خویش را شناخته است)

7-من جهل نفسه کان بغیر نفسه اجهل(کسی که خود را نشناسد نسبت به شناخت دیگران نادان تر خواهد بود)

8- من عرف نفسه فقد انتهی الی غایه کل معرفت وعلم(کسی که خود را بشناسد به نهایت هرشناخت و علمی رسیده است)

و...

عزیزان احادیث در این باب بسیار است که ما به جهت اختصار تعداد کمی از انها را اوردیم...

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 24 / 5 / 1399

https://lh3.googleusercontent.com/proxy/p-zQ71ZyCdRMlxCWJG-09rR4og1WmWyimB0qOAUG8Ry8ViTQhHoG307Vwy9qaVZLrrqIA9usvlBIEMHcLuqTqMvK9J6x8vxhjpFHfa88lxej

مباحث معرفت نفس-ضرورت خودشناسی(جلسه چهارم)

-گمشده

متاسفانه فرار از خود و وحشت از خود به قدری است که بیشتر مردم سعی می کنند برای خوشبخت کردن خود به جای شناخت خود به شناخت (غیر خود)روی بیاورند!!!

راستی چگونه ممکن است ما بدون شناخت خود  وبا شناخت غیر خود سعادت دنیا و اخرت را بدست اوریم ؟!

آیا ما این اشتباه خطرناکی را که در مورد خودمان مرتکب می شویم در برخورد با یک گیاه یا حیوان هم مرتکب می شویم؟!آیا به صرف این که از گل شناخت داریم به پرورش آن اقدام می کنیم؟

اینجاست که انسان به عمق این فرمایش مهم و تکان دهنده امیرالمومنین علیه السلام پی می برد که:(عجبت لمن ینشد ضالته و قد اضل نفسه فلا یطلبها)در شگفتم از کسی که گمشده خود را می جوید اما خویشتن را گم کرده و ان را نمی جوید!(غرر ج4 ص 340)

تا وقتی بیماری خطرناک فرار از خود و مشغول شدن به غیر خود وجود دارد ،سردرگمی ،انحراف و بد بختی دامنگیر فرد و جامعه خواهد بود

وقتی خود حقیقی شناخته نشود مطلوب حقیقی ان هم ناشناخته می ماند و انسان به مطلوب و معشوق های توهمی دل می بندد و سر گرم بیرون از خود می شود به همین دلیل است که هر چه دانش بشر بیشتر شده ناکامی او هم بیشتر شده چرا که به شناخت هرچه بیشتر غیر خود وجهان خارج پرداخته و از خود غافل شده است

امام علی علیه السلام می فرمایند:(من شغل نفسه بغیر نفسه تحیر فی الظلمات و ارتبک فی الهلکات)هر کس خود را به غیر خود مشغول کنددر تاریکی ها سر گردان ودر گرداب هلاکت ها فرو می رود(غرر ج5 ص 426)

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 24 / 5 / 1399

مباحث معرفت نفس-ضرورت خودشناسی(جلسه سوم)

-افسوس

افسوس که انسان ،یعنی موجودی که تمام این علوم را کشف و همه صنایع را اختراع می کند از خود و ساختار ویژه خود غافل است!!!

-اکثر انسان ها با اینکه تمام ذرات این عالم را دارای هندسه وجودی و قانونمند می دانند باور نکرده اند که وجودشان نیز قانونمند ودارای هندسه وجودی خاصی است

آنها هنوز باور نکرده اند که برای تحصیل خوشبختی حقیقی نیازمند به شناخت (قوانین حاکم بر نفس)خود و ساختار وجودی ان هستند

-فرار از خود

کمتر انسانی حاضر است برای شناخت خود وابعاد وجودیش همان وقتی را صرف کند که برای شناخت یک گل یا حیوان یا سنگ و...صرف می کند آیا اگر برای داشتن یک ارتباط خوب با یک حیوان وگیاه و بهره مندی از ان نیازمند شناخت دقیق ان هستیم اما برای خوشبخت کردن خود و داشتن بهترین ارتباط ،انتخاب،افکار و رفتار ها نیازمند شناخت دقیق خودمان نیستیم؟!

آیا ارزش شناخت خود از ارزش شناخت یک حیوان یا گیاه کمتر است؟!

-بیماری (فرار از خود) یک بیماری شایع است اکثر انسان ها ترجیح می دهند به چیزی غیر از درونشان و خود حقیقی مشغول شوند آنها به مطالعات گوناگون حتی غیر سودمند روی اورند ولی حاضر نیستند به مطالعه (کتاب نفیس خویش ) بپردازند وبا خود روبرو شوند

-با فرار از خود به سوی خوشبختی می دویم وبا بی حوصلگی نسبت به خودمان ونیاز های اساسی مان در جست و جوی شادی وآرامش هستیم!!!

 


تذکر:ما یک (دانایی)داریم یک (دارایی) دانایی یعنی مفهوم یک چیز وارد ذهن ما شود هر شخص در طول روز دانایی های زیادی کسب می کند همین که شما در مورد چیزی اطلاع کسب می کنید یا مطلبی رو می خوانید یعنی مفهوم ان چیز را به ذهن می سپارید اما دارایی ارتباط مستقیم هر شخص با خود ان چیز است نه مفهوم ان مثلا شما وقتی آتش را تصور می کنید مفهوم ان به ذهنتان می اید نه خود اتش که این دانایی است اما وقتی دستتان را بر روی اتش بگیری این تماس با خود اتش و دارایی است مفهوم اتش نمی سوزاند ولی خود اتش چرا

مشکل بسیاری از انسان ها این است که نسبت به معارف دینی و حقایق دانا هستند مثلا ما می دانیم خدا هست و مفهومش را در ذهن داریم اما از مفهوم خدا که کاری بر نمی اید آیا ما خود خدا هم داریم وبا ان ارتباط مستقیم داریم ان را حس می کنیم؟!ما باید از دانایی به سمت دارایی برویم به قول استاد جوادی املی(حفظه الله):یک نعره مستانه کشیدیم

                                                    از علم رهیدیم و به معلوم رسیدیم 

دارایی همان فرهنگ اهل بیت علیهم السلام است اکثر کتاب ها به ما دانایی می دهند کم هستند کتبی با رویکرد وجودی و دارایی

-ما در این مباحث معرفت نفس رویکردمان وجودی است یعنی کاربردی یعنی شما باید مطالبی را که کم کم به ان اشاره می کنیم در وجودتان بیابید وبا ان زندگی کنید فعلا در جلسات اول ناچاریم به مباحث نظری بیشتر اشاره کنیم در اینده ،مباحث عملی و وجودی می شوند...

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 24 / 5 / 1399

مباحث معرفت نفس-ضرورت خودشناسی(جلسه دوم)

برای اینکه راحت تر به نتیجه برسیم ابتدت چند اصل عقلی و فطری را که همه انسان ها آن ها را قبول دارند هرچند همه به ان ها عمل نمی کنن بیان می کنیم

اصل اول:ضرورت شناخت

ما به طور فطری وبه حکم عقل در برخورد با هر چیز و هر کاری ابتدا به کسب آگاهی و جمع آوری اطلاعات در ان مورد می پردازیم

مثلا اگر به هنر یا فن و حرفه ای علاقمند باشیم صدها ساعت برای آموزش ان ها و صدها ساعت برای تمرین وکسب مهارت وقت می گذاریم

امیرالمومنین (علیه السلام)در این مورد می فرمایند:(مامن حرکه الا و انت محتاج فیها الی المعرفه)

هیچ حرکتی را انجام نمی دهی مگر اینکه در ان نیاز به شناخت جزیی و دقیق داری(تحف العقول ص119)

اصل دوم:خطر عمل بدون شناخت

انجام کار بدون شناخت خطرساز و مشکل افرین است و نه تنها موجب می شود به نتیجه دلخواه نرسیم بلکه ازهدف هم دورتر می شویم امام صادق (علیه السلام) در این زمینه می فرمایند:(العامل علی غیر بصیره کالسائر علی غیرالطریق لا یزیده سرعه السیر الا بعدا)عمل کننده بدون بصیرت و شناخت مانند کسی است که به غیر مسیر درست حرکت می کند که در این صورت سرعت در حرکت به جز دور شدن او نمی افزاید(اصول کافی ج1 ص44)

-انسان ها بر اساس شناختی که از خودشان دارند وقیمتی که برای خود قائل هستند افکارشان،انتخاب ها ،ارتباط هاو اعمالشان را تنظیم می کنند هر قدر شناختی که از خود داریم دقیق تر و قیمتی که برای خود قائلیم بالاتر باشد این چهار عامل هم دقیق تر و با ارزش تر خواهد بود و در نتیجه زندگی وآینده بهتری خواهیم داشت 

اگر دقت کنید علت اینکه در زبان اکثر مردم نسبت به گذشته پشیمانی و کلماتی مثل (حیف شد) و (افسوس)و...وجود دارد این است که انها در تنظیم افکار ،انتخاب ها ، ارتباط ها واعمالشان دقت لازم و کافی را نداشتند و این نتیجه عدم خود شناسی یا خود شناسی ضعیف است..

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 24 / 5 / 1399

https://bayanbox.ir/view/2939659884299779769/u85t-1434676722480.jpg

مباحث معرفت نفس-ضرورت خود شناسی(جلسه اول)

-همه انسانها عاشق خوشبختی و آرامش وسعادتند و مدعی هستند که تمام تلاش هایی که در شبانه روز انجام می دهند برای رسیدن خود واطرافیان  به سعادت و آرامش  است

اما با وجود این همه تلاشی که می کنند اغلب آن ها دچار شکست وناکامی می شوند

نگاهی به آمار تلخی ها و شکست ها و قتل ها وخود کشی ها و فقر و مرگ و ...نشانگر خوبی برای این موضوع است

-به جرات می توان گفت علت اصلی این واقعه تلخ در زندگی بشر این است که او برای خوشبختی (خودی) تلاش   می کند که ان را به درستی نمی شناسد

-مشکل بزرگتر از (نشناختن خود) این است که اساسا انسان برای خود شناسی ضرورتی قائل نیست یعنی اکثر انسانها که غالبا همان کسانی هستند که شکست خورده اند ، هیچ دغدغه و پرسشی  درباره خود و خودشناسی ندارند!!!

-بدیهی است که انسان تا ارزش و اهمیت وضرورت چیزی را نداند میل و رغبتی برای رسیدن به ان نخواهد کرد ودر راه رسیدن به ان هیچ صبر و تحملی نمی کند

بنابر این پیش از اینکه بدانیم(ما کیستیم؟)  باید ضرورت این شناخت را بیا بیم.....

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 2 / 4 / 1399

راسخون:

جرعه ای از چشمه سار معرفت از مجموع 239 خطبه ،86 خطبه و از مجموع 79 نامه ،29 نامه در نهج البلاغه به موعظه و ارشاد تعلق یافته است. که منبع اصلی این نوشتار نامه سی ویکم نهج البلاغه است که حاوی رهنمود های پدری نمونه به جوانی نمونه ودر حال رشد است. این نامه که از مشهورترین وصایای امیرالمومنین (عليه السلام) است به فرزندشان حسن بن علی(عليه السلام) مرقوم داشته اند .« اگر از حکمت عملی چیزی یافت شود که لازم باشد با طلا نوشته شود، همین رساله است که امام علی(عليه السلام) در آن جمیع ابواب علم وطرق سلوک وراه های هدایت ومکارم اخلاق واسباب سعادت ووصول به بالاترین درجات کمال انسانی را با بهترین عبارت بیان فرموده است.» (1)مخاطب امام علی(عليه السلام) در این رساله تنها فرزندش امام حسن(عليه السلام) نیست بلکه آن حضرت با سخنان حکیمانه خود به همه جوانان توجه کرده است. اگر درک معارف نهج البلاغه با بضاعت اندک ما سازگار نیست ولکن:آب دریا را اگر نتوان کشیدهم به قدر تشنگی باید چشیداین نامه در 16 موضوع بیان شده و اکنون در این مقاله مجال به پرداختن به همه مواردش نیست فقط به چهار موضوع به اختصار بسنده کرده و متن کامل نامه31 نهج البلاغه را به خوانند گان محترم به ویژه نسل جوان واگذار می کنیم.1. تقوا وپاک دامنی: مهم ترین سفارش امام(عليه السلام) به فرزند

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 2 / 4 / 1399

شکرگزاری، شماتت

درس شکرگزاری

از ابوهاشم جعفری حکایت شده که دچار تنگدستی شدیدی شدم. به سراغ امام هادی علیه السلام رفتم و با اجازه آن بزرگوار در محضرش نشستم. قبل از آن که سخنی بگویم حضرت فرمود: ابوهاشم! تو می‪خواهی کدام یک از نعمت‪های بی‪شمار خدای متعال را سپاس گزاری؟زبانم بند آمد و ندانستم در پاسخ حضرت چه بگویم. حضرت ادامه داد: خداوند ایمان را روزی تو گردانیده و بدین وسیله بدنت را بر آتش (جهنم) حرام گردانیده است، به تو نعمت عافیت داده و از این راه تو را در راه طاعت خود یاری داده، به تو نعمت قناعت (و عزّت نفس) عنایت کرده و با آن تو را از خواری و ذلّت مصون داشته است، ابوهاشم! من این سخنان را برای این گفتم، چون دانستم آمده‪ای از تنگدستی‪ات شِکوه کنی، و در ضمن دستور دادم صد دینار به تو بدهند.(1)شُکرُ کُلِّ نِعمَةٍ و اِن عَظُمَت اَن تَحمِدَاللهَ عَزّ و جَلّ عَلَیها.(2)شکر هر نعمتی، هر چند عظیم، آن است که خدای متعال را بر آن ستایش کنی. امام صادق علیه السلامپی‌نوشت‪ها:1- بحارالانوار، ج 50، ص 129 .2- اصول کافی، ج 2، ص 95 .منبع:جلوه‌های تقوا،محمدحسن حائری یزدی، ج 3.  




موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 2 / 4 / 1399

درک و معرفت


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: و بعضی از مردم کسی است که خدا را به زبان و ظاهر می پرستند نه به حقیقت. از این رو هر گاه به خیر و نعمتی رسد اطمینان خاطر پیدا کند و اگر به شر و فقر و آفتی برخورد از دین خدا رو بگرداند چنین کس در دنیا و آخرت زیانکار است و این زیانش بر همه کس آشکار است.(11_حج)
هر کسی اندازه ی درکش خدا رو می فهمه.هیچ کس حق نداره کسی رو مواخذه کنه بگه چرا اینجوری فکر می کنی.یکی از دستگاه ریسندگیش خدا رو می شناسه.یکی از گلای باغچش.یکی به آدما نگاه می کنه.یکی هر چیو می بینه یاد خدا می افته.یکی دلشم خداییه.یکی برا خدا نفس می کشه.

و بعضی از مردم کسی است که خدا را به زبان و ظاهر می پرستند نه به حقیقت. از این رو هر گاه به خیر و نعمتی رسد اطمینان خاطر پیدا کند و اگر به شر و فقر و آفتی برخورد از دین خدا رو بگرداند چنین کس در دنیا و آخرت زیانکار است و این زیانش بر همه کس آشکار است.(11_حج)
هر کسی اندازه ی درکش خدا رو می فهمه.هیچ کس حق نداره کسی رو مواخذه کنه بگه چرا اینجوری فکر می کنی.یکی از دستگاه ریسندگیش خدا رو می شناسه.یکی از گلای باغچش.یکی به آدما نگاه می کنه.یکی هر چیو می بینه یاد خدا می افته.یکی دلشم خداییه.یکی برا خدا نفس می کشه.
هیچ عالمی نمی تونه بگه من از اون گارگر ساده بیشتر می فهمم.معلوم نیست شاید اون به خدا نزدیکتره.از رو ظاهرم که اصلا نمی شه چیزی گفت.همه چی تو باطن آدماست.2کلاس که درس می خونیم یا 2 تا کتاب می خونیم ادعامون نشه.یه کسایی رو دیدم اصلا سواد خوندن و نوشتن ندارن ولی به کجاها رسیدن که فکر کردن بهشم برا ما محاله.
لباس و مارکشو و مدل مو و ریشو اینام آدمو به خدا نزدیک نمی کنه.منظورم این نیست که کثیف و زشت باشیم نه.منظورم اینه زیاد مهم نیست چی تنته.مهم اینه تو فکر و دلت چی می گذره.اینم بگم سفارش شده بهترین چیزا رو تن کنین.بهترین ها رو بخواین.ولی نه به هر بهایی.چه آدمایی که لباش تنشون یه هزاری نمی ارزه ولی دنیا رو خوار و ذلیل کردن.همه چی به دستشونه.
خوشا به حال اونایی که مخلصانه عاشق خدا هستن نه به خاطر پول و موقعیت اجتماعی و صد تا چیز پست دیگه.برا خدا از خواب بیدار می شن, نفس می کشن, راه می رن,زندگی می کنن و می میرن.
مجنون تو کوه را ز صحرا نشناخت دیوانه ی عشق تو سر از پا نشناخت
هر کس به تو ره یافت زخود گم گردید آن کس که تو را شناخت خود را نشناخت

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 2 / 4 / 1399

چهار مرحله زندگی امام حسین (ع)

پيام امام حسين (ع) درس انسان سازي و معرفت بود


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: حجت الاسلام سيدمرتضي حسني حلم روز چهارشنبه در حمع مسوولان، كادر فني و بازيكنان باشگاه فرهنگي ورزشي پاس همدان افزود: تمام تلاش امام حسين (ع) همچون ديگر امامان و پيامبران انسان سازي و هدايت جوامع به سمت سعادت انساني بوده است. وي اضافه كرد: امام حسين (ع) همواره تلاش كرد تا براي اصلاح جامعه حركت كند و به تعليم و تربيت انسان ها بپردازد و برهمين اساس همواره تاكيد بر اين شده كه پيام عاشورا كه همان انسان سازي، ايثار، معرفت، شهادت و شهامت است در بين آحاد جامعه امروزي به ويژه جوانان و نوجوانان ترويج داده شود. وي بيان داشت: جوانان و نوجوانان بايد از مكتب عاشورا در زندگي خود الگو بگيرند تا همواره جامعه اي سالم و موفق داشته باشند. حجت الاسلام حسني حلم در ادامه با تاكيد بر اينكه ورزشكاران بايد سيره امام حسين (ع) و ديگر امامان را سرلوحه اخلاق و روش زندگي خود قرار دهند، افزود: امروزه منش پهلواني و جوانمردي بيش از قهرماني مورد توجه و ارزش است و ورزشكاران بايد به اين ويژگي ها توجه داشته باشند. وي افزود: ورزشكاران به عنوان يكي از بانيان اصلي نشاط و سالم سازي جامعه محسوب مي شوند و در اين راستا الگو گيري از شخصيت والاي امامان و پيامبران بسيار حايز اهميت است. وي يادآور شد: قشر ورزشكار بايد بكوشد تا اجتماعي پرتحرك، با نشاط، بالنده و با فرهنگ باشد و الگويي مناسب در ابعاد مختلف براي ديگر آحاد جامعه شوند. در اين مراسم حاج حسين رجبيه و حامد انواري از مداحان اهل بيت دقايقي در سوگواري امام حسين (ع) به نوحه خواني و مرثيه سرايي پرداختند. در اين مراسم سردار كريم ملاحي مديرعامل باشگاه، سيد مجتبي پيمبري قائم مقام و محمود ياوري سرمربي تيم پاس همدان نيز حضور داشتند. 7520/551


موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 22 / 1 / 1399

آثار هواپرستی

زیان های پیروی از هوای نفس

خداوند در این باره به پیامبر خویش می فرماید:

«وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوٰاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمٰاوٰاتُ وَ الْأَرْضُ ». (1)

اگر از هوای نفس آنان (مشرکان) پیروی کنی، آسمان و زمین به فساد کشیده می شود.

این آیه بسیار مهم است، زیرا خداوند در آن به پیامبر خویش می فرماید: هواپرستان مدینه و مکه می خواهند خواسته های بی پایانشان را به تو تحمیل کنند، لذا نزد تو می آیند و می گویند که ما چنین می خواهیم و چنان نمی خواهیم، و توقع دارند که تو خواسته های آنان را بپذیری و آن گونه که آن ها می خواهند عمل کنی. آگاه باش که اگر از هواپرستان پیروی کنی، زمین و آسمان غرق در فساد می شود!

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 22 / 1 / 1399

جملات عاشقانه شیرین از بزرگان ادب

زندگی بدون قید معنا ندارد

کسانی که معتقدند نباید هیچ قیدی در زندگی انسان وجود داشته باشد اشتباه می اندیشند، زیرا تمام جهان مقید به قیود است: هر سال مقید به چهار فصل است؛ آبادانی زمین مقیّد به باریدن باران و برف است؛ پدید آمدن شب و روز مقید به گردش زمین به دور خویش است؛ سلامت انسان مقید به این است که مثلاً قلب در هر ثانیه تعداد معینی ضربان داشته باشد یا حرارت بدن 37 درجه باشد یا فشار خون در حدود 11-12 باقی بماند، زیرا اگر حرارت بدن از حدی بالاتر یا پایین تر برود، انسان از بین می رود.

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 22 / 1 / 1399

واژه هوی در قرآن

واژه هوی بارها در قرآن مجید آمده است. از آن جا که هوی به فرمانروایی تکوینی دسترسی ندارد، می خواهد بر فرمانروایی تشریعی پروردگار حاکم شود.

یکی از نمونه های فرمانروایی تکوینی حق در وجود ما، ضربان قلب، گردش خون، رشد جسمانی و همه فعالیت های مثبت بدن است. هوای نفس به حریم فرمانروایی تکوینی الهی راهی ندارد تا مثلاً بخواهد قلب را از کار بیندازد، گردش خون را مختل کند یا جلوی رشد بدن و امور جسمانی را بگیرد. از این رو، دشمنی او متوجه فرمانروایی تشریعی حق است. به عبارت ساده تر، هدف هوای نفس تخلیه همه جوانب وجود انسان از دین، تعطیل فرمان های پروردگار، و بی تفاوتی او در برابر عمل صالح و اخلاق حسنه است. این چنین است که انسان از مدار انسانیت خارج می شود و در مدار حیوانیت (و پست تر از آن) قرار می گیرد. خداوند در این باره به پیامبر خویش می فرماید:

«أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَوٰاهُ ». (1)

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 22 / 1 / 1399

مفهوم و مصداق هوای نفس

هوای نفس به معنای مجموعه میل ها و خواسته های بی مهار است. مصداق عملی این مفهوم نیز در زمان ما تعریفی است که فرهنگ غرب از «آزادی» ارائه کرده است. آن ها، از دویست سال پیش تا کنون، ندای آزادی سر داده و آن را این طور معنا کرده اند: رها شدن از مجموع قیود اخلاقی، وجدانی و دینی!

آیا این معنای آزادی است؟ هوای نفس درست در پی همین است؛ یعنی می خواهد فرمانروایی تشریعی حق را از میدان حیات ساقط کند تا دیگر انسان مقیّد به هیچ قیدی از جانب پروردگار نباشد و حلال و حرام، احکام، و اخلاق و وجدان، هیچ یک، در زندگی او نقشی نداشته باشند.

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 22 / 1 / 1399

بحث معرفت در اسلام از مباحث درازدامنی است که نیازمند به تحقیق و تحلیل و تبیین طولانی است. این بحث ابعاد و سطوح مختلفی دارد که پرداختن به همه آن ها در این مقال کوتاه ممکن نیست، اما بی شک یکی از مهم ترین بحث های آن - در ذیل بحث معرفت نفس- شناخت دشمنان انسان است که مانع رسیدن او به جایگاه والایش در آفرینش می شود. از این رو، در این گفتارها به بررسی دشمنان چندگانه انسان در مسیر رشد و تعالی او پرداخته می شود.

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 22 / 1 / 1399

 
گنجینه معرفت(10)
گنجینه معرفت لباس شهرت پوشیدن لباس شهرت کار شایسته و درستی نیست. لباس شهرت، لباسی است که پوشیدنش در جامعه معمول نباشد و با پوشیدن آن انسان مورد غیبت، تهمت یا تمسخر قرار می‏گیرد. حضرت علی(علیه السلام) می‏فرمایند:اِلْبَسْ مالا تَشْتَهِرُ بِهِ وَ لا یُزْری بِکَلباسی بپوش که تو را انگشت‏نما و عیب‏دار نکند.دروغ بستن به بزرگان گاهی گناه دروغ‏گویی سنگین‏تر است و آن، جایی است که شخص سخن دروغی به بزرگان نسبت بدهد؛ به طور مثال بگوید فلان پیغمبر یا امام یا فلان بزرگ چنین و چنان گفته است. شکی نیست که این دروغ‏ها می‏تواند در افکار و عقاید مردم ایجاد اختلاف کند. بسیاری از مردم این سخن را به عنوان سخن بزرگان تلقّی کرده، آن را پایه رفتار و عقاید خود قرار می‏دهند و منحرف می‏شوند و البته گناه چنین انحرافی بسیار سنگین خواهد بود. حضرت علی(علیه السلام) می‏فرمایند:ما اَقْبَحَ الکَذِبَ بِذَوی الْفَضْلِچه‏قدر زشت است دروغ بستن به صاحبان فضیلت.بزرگ‏نمایی اگر خواستار سعادتید،

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 22 / 1 / 1399



آداب شاگردی اخلاق1. فروتنی وانعطاف پذیریحالت انقیاد و پذیرش در برابر علم و در محضر معلم ، زینت متعلم است . شرط بهره مندی از دانش و پندهای تربیتی ، روحی نرم واندیشه ای رام داشتن است .اگر چه مستعد و تیزهوش باشی اما سزاوار نیست که از کمال خود لاف زنی و خود را در سایه خیال بافیهایت مسخ سازی . سرکشی از پذیرش حق و کناره گیری از فروتنی در برابر پند، تو راازاستعداد و

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 22 / 1 / 1399

حسین(ع)
ویژگی های تربت امام حسین(ع)خداوند بر سرزمین مقدس کربلا و تربت پاک آن حضرت امتیازاتی قرار داد:1- تربت پاک او را بر کعبه برتری و شرافت بخشید. {بحار الانوار، ج101،ص106و107} برخی کربلا را برتر از نجف ارزیابی کرده اند با اینکه مرقد مطهّر امیرمؤمنان (ع) را استثناء کرده و آن را از نظر فضیلت و قداست، همپایهء تربت امام حسین (ع) نگریسته اند.2- در روایت از امام باقر(ع) آمده است که: خداوندا این سرزمین مبارک را بیست و چهار هزار سال پیش از آفرینش کعبه پدید آورد و بدانجا نظر رحمت افکند و برکت بخشید. {بحار الانوار، ج101،ص107}3- و نیز با اسناد بسیاری روایت شده است که این سرزمین پیش از آفرینش موجودات به ارادهء آفریدگارش، مقدس و مبارک بود و همچنان خواهد بود تا خداوند آن را برترین نقطهء بهشت سازد و بهترین مسکن و جایگاه برای دوستانش را، در آن قرار دهد.4- خداوند، این تربت پاک را چشمه ای از چشمه های بهشت و نهری از نهرهای جاری آن قرار داد.{بحار الانوار، ج101،ص111}5- از سیــّد الســّاجدین(ع) است که: در آستانهء رستاخیز، آنگاه که زمین به سخت ترین لرزهایش، لرزانده شود و به سختی به حرکت آید، کربلا، این سرزمین بابرکت با همان صافی و گستردگی اش بالا می رود و از بهترین و زیباترین باغ، از باغ های بهشت می گردد و در میان همهء بوستان های بهشت می درخشد، درست بسان ستارهء درخشنده ای در میان ستارگان، به گونه ای که درخشندگی اش دیدگان بهشتیان را خیره می سازد و در همان حال فریاد شادمانه سر می دهد که: هان! منم سرزمین پاک و پربرکتی که پیکر پاک و بارگاه ملکوتی سالار شهیدان و سرور جوانان اهل بهشت را دربرداشتم. {بحار الانوار، ج101،ص108}6- این خاک پاک، به گونه ای است که ذکر گفتن با تسبیح ساخته شده از آن، ثواب ذکر و استغفار را تا هفتاد برابر افزایش می دهد. {بحار الانوار، ج101،ص 136}7- به دست داشتن تسبیح ساخته شده از این خاک و گرداندن بدون ذکر آن، پاداش ذکر خدا دارد. {بحار الانوار، ج101،ص136} و بدین گونه تسبیحی که به جای صاحب آن، ذکر خدا گوید و پاداش ذکر خدا برای گرداننده اش بیاورد، چقدر ارزشمند است.8- هنگامی که فردی تسبیح ساخته شده از تربت پاک او را به دست گیرد و صبحگاهان بگوید: "اللّهمّ انــّی اُسبــّحک و اُمجــّدک و احمدک و أهلــّلک بعدد ما اُدیر به سبحتی"خدایا! در این صبحگاه تو را به مقدار گردش این تسبیح سپاس، تمجید و ستایش می کنم و تو را به یکتایی می خوانم.به برکت تربت امام حسین(ع) تا هنگامی که در دست اوست، ثواب ذکر خدا برایش نوشته می شود. {بحار الانوار، ج101،ص136}9- سجده بر خاک کربلا، حجاب های پدید آمده از گناه را دریده {بحار الانوار، ج101،ص135}، زنگارهای دل را زدوده، موانع قبولی اعمال و استجابت دعا را کنار زده، و زمین و زمان را نورباران می سازد. 10- خوردن خاک، تحریم شده است و در روایت آمده است که بسان خوردن گوشت خوک است {بحار الانوار، ج101،ص135}و کسی که بر اثر خوردن خاک بمیرد بر او نماز نمی گذارند، با این وصف تربت امام حسین(ع) برای شفا استثناء شده است. {بحار الانوار، ج101،ص129} 11- به هنگامی که از آن تربت مقدّس به همراه میــّت، در قبر گذارند، ایمنی بخش او خواهد بود.در روایتی آمده است که: زنی مرتکب فحشا می گشت و کودکان خود را که ثمرهء گناه او بودند ،می سوزانید. هنگامی که مُرد و جسدش را در قبر نهادند، زمین پیکر او را نپذیرفت و بارها بیرون انداخت، با راهنمایی یکی از ائمه(ع) اندکی تربت امام حسین(ع) به همراه بدن در قبر نهادند که دیگر بیرون نینداخت. {بحار الانوار، ج101،ص45 - وسائل الشیعه، ج2، ص742}12- ... .و بخوانید بیشتر درباه اوصاف سید و سالار شهیدان امام حسین(ع) در کتاب ویژگیهای امام حسین(ع)، شاید که با شفاعت آن امام بزرگوار پای بر بهشت برین خداوند نهیم.                                                                                  

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 22 / 1 / 1399


جرعه جرعه شعر
جرعه جرعه شعر آهو بدون ورد و طلسمي، بدون جادويي شکافت قلبم و بي پز زدن پرستويي-شبيه جانم از اعماق سينه ام کوچيددو دست خوني من ماند و هيچ چاقويي و راه افتاد از من کسي که از من رفت به سمت بي سمتي و به سوي بي سويي و بعد، درويشي شد، گريست، هوهو کرد(چه سخت گريه ي شوقي ! چه تلخ هوهويي!)و روي شانه ي خود برد نعش سردش را به جست و جوي تو که روح رفته ي اويي و هشت مرتبه هر شب تو را نوشت ( نوشت:«چه قدر ماه قشنگي! چه عطر شب بويي!»)و حتم داشت که بي تو، به باد خواهد رفتبه کوه و دشت زد و رفت بر لب جويي و خواست سر ببرد که تو آمدي از راه تويي که ضامن آهو و بچه آهويي!مهدي زارعي بعضي از ما بعضي از ما صورت هايي پوشيده از ابر داشتيم هر جا که بوديم همه ي ما را با انگشت به هم نشان مي دادند.يک بار هم که خواستيم اين ابرها را از صورتمان بتکانيم ترسيديم آب از حدود واقعيت سرريز کند.بعضي از ماهمان کساني بوديم که اصلا قرار نبودهيچ وقت قدم به اين برهوت بگذارند!مهدي مرادي اگر امروزم را به تو ببخشم، فردايت رابا من تقسيم مي کني؟(2)وقتي چشم هايت ميان تاريکي اتاقمشناور مي شودپنجره ماه شب چهاردهم را فرياد مي کشد.(3)مي خواهم گوش کنمسکوت چشم هايت را روبه رويم بنشينتنها ترانه اي هستي که سرود ملي هزار عاشق دلباخته اي.فاطمه ميرعباسيشوق پروانه شدن بدتر از جامه ي تنگ و قفس پيرهنملحظه ي وصل، به جان تو حجابي است تنم بايد انگار به آتش بکشانم خود را تا نماند اثري از تنم از پيرهنمشوق پروانه شدن حکم چنين کرده که من پيله اي از نفس عشق به دورم بتنم نشود زنده دلم جز به نفس هاي مسيح تا زماني که اسير قفس خويشتنمانتخابم کن از اين مردم سرمست - اي مرگ! - هيچ کس نيست بدين گونه مهيا که منماي ملايک، همه بر صورت من سجده کنيدقدمي بيش نمانده ست به آدم شدنم! محسن وطني منبع: مجله حديث زندگي
#فرهنگ و هنر#


موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی