ندای وحی

معاويه شاگرد ناخلف


اين ، محجوب از امام باقرعليه‌السلام درباره معاويه چنين نقل كرده است كه گفت :
وقتى معاويه در حضور رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله به نگارش وحى مشغول بود با دست خود و شمشير اشاره به بر و پهلوى معاويه كرد و گفت :
اگر كسى روزگارى را درك كند كه اين شخص امير و فرمانرواى مردم باشد او سزاست كه بر و پهلوى وى را با شمشير بدرد.(٣٣)

زيد بن ثابت نويسنده وحى


خارجه بن زيد مى گفت : عده اى بر زيد بن ثابت وارد شدند و از او درخواست كردند حديثى و داستانى را از زبان پيغمبر صلى‌الله‌عليه‌وآله بازگو نمايد.
زيد بن ثابت گفت : چه داستانى از زمان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله گزارش كنم ؟ من همسايه آن حضرت بودم و هر وقت وحى نازل مى گرديد مرا احضار مى كرد و من آن را مى نوشتم(٣٠)

فاطمه مالك مفسره اى عاليقدر

اين خانم نويسنده كتاب گنجينه سعادت يا تفسير سوره مباركه نور است اين اثر در سال ١٣٨٢ قمرى در ١١٩ صفحه نگاشته شده است و تاكنون در دو نوبت به چاپ رسيده است آيت الله العظمى نجفى مرعشى بر اين نوشته تقريظى دارند كه قسمتى از آن چنين است :

بهترین هدیه ای که در زندگیم گرفتم !!!

بهترین وبزرگترین هدیه ای که در زندگیم دریافت کردم ( اینکه مسلمان ومومن به خدایم که به من ارزانی داشته شد ،وهمچنین نعمت ولایت ائمه اطهار (ع) ، ونعمت دو دوست صمیمی که هرگز دوستی مثل آنها را در جهان سراغ ندارم وآنها

پدر ومادر مهرانم است یهترین هدیه های زندگیم را از خدا گرفتم و آن اینکه  شیعه ی دوازده امامی هستم و هدیه ایست  که بهم داد و بعد هم بهترین هدیه ی زندگیم که باز از خودش گرفتتم و شاید به شفاعت معصومین(علیهم السلام)

برسم استادی است که معارف اسلام را به من یاد داد و من را به این درجه رساند که بفهمم شیعه بودن بزرگترین لطف خدا به من بوده . خدا ممنونم که دارمت «تو و ولایت بهترین »هدیه های زندگی من هستید.تورا شکر می کنم

یک لحظه تأمل؛ لطفاً!

عمر از خواندن قرآن عصبانى مى شود
مردى نزد عمر قرآن تلاوت كرد، عمر متغير شد، آن مرد گفت : من نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ‌و قرآن را قرائت كردم ولى پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآل� � بر من متغير نشد. بالاخره هر دو نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آمدند. آن مرد عرض كرد: اى رسول خدا مگر قرائت فلان و فلان آيه را اينگونه به من تعليم ندادى ؟ پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآل� � فرمود: آرى عمر قلبا ناراحت شد و پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآل� � اين حالت را در چهره او خواند و سه بار به او فرمود:
شيطان را از خود دور كن سپس گفت : عمر، همه قرآن برابرند مادامى كه رحمتى را به عذاب و عذابى را به رحمت مبدل نسازى^(١١)

قرآن شفاعت مى كند

كافى در كتاب شريف خود از يوسف بن عمار نقل مى كند كه او مى گويد: امام صادقعليه‌السلام فرمود:
در قيامت سه نوع دفتر ثبت وجود دارد كه نعمتهاى خدا در آن ثبت شده است و دفترى كه حسنات در آن است و نامه اى كه سيئات در آن نوشته شده است دفتر نعمتها و حسنات در مقابل هم قرار مى گيرند و نعمتها، حسنات را در خود غرق مى كنند. (زيرا هرچه انسان انجام داده باشد، در مقابلش خداوند نعمتى عطا كرده است و نعمتهاى اضافى نيز بخشيده است ، علاوه بر اينكه هرچه حسنه انجام داده است با نعمتهاى خداوند انجام داده است).

آسه برو آسه بیا که گرگه شاخت نزنه

من نمي دونم چرا يه عده از آدما دين وفقط  تو نماز خوندن و عبادت مي دونن تا پاي مسائل سياسي وسط مي ياد مي گن من وارد مسائل سياسي نمي شم محض اطلاع اين تيپ آدما عارضم كه

دين ما بيشتر از اون كه يه دين عبادي باشه يه دين سياسيه مي گين نه توجه فرماييد

قسمتی از وصایای امام علی (ع) به فرزندش امام حسن مجتبی (ع)

پس اگر نفس تو به تمكين از گذشتگان تن نمي دهد و دانستن مباني علوم جديد آنان را ترجيح مي دهد ،‌ بكوش كه تلاش و كاوشت از سر فهميدن و آموختن باشد نه به ورطه شبهات غلتيدن و نه به دشمني و جدال دامن زدن .

و پيش از قدم گذاشتن در اين راه ، ابتدا از خدايت كمك بخواه و رمز موفقيتت را در اشتياق به سوي او بجوي . و از هر شائبه اي كه تو را به شبهه اندازد يا تسليم گمراهي سازد ، پرهيز كن

پس وقتي مطمئن شدي كه قلبت صفا و جلا يافته و خاضعانه پذيراي حقيقت شده

و افكارت از پريشاني و آشفتگي درآمده

و انديشه و حكمت و تلاشت تمركز يافته

براين سفارشات روشن من تامل كن .

و اگر چنانچه در اين مسير ، مطلوب هايت را نديدي و به آسايش فكر و خيال نرسيدي ،‌ يقين كن كه راه به خطا برده اي و به ورطه سياهي و تباهي غلتيده اي .

و طالب راستين دين محال است كه دچار انحراف و خطا شود يا به وادي التقاط و سرگشتگي بيفتد . در اين حال سكون بهتر از حركت است و ايستادن بهتر از راه رفتن .

خودموني .......

·   مطالب بالا از كتاب آيين زندگي ترجمه و توضيح سيد مهدي شجاعي آورده شده .

·  اين كتاب ان قدر جالب بود كه موقع خوندنش نمي تونستم از جام تكون بخورم تا تمومش كنم پيشنهاد مي كنم حتما اين كتابو بخونيد كه به قول استادم خير دنيا و آخرت داره .

·   دوست داشتم متن عربي رو هم تايپ كنم ولي كمبود زمان اجازه نداد.

·  قسمت خودموني رو به تقليد از وبلاگ ارمينه اضافه كردم چون به نظرم جالب بود سبك ديگه اي به نظرم نرسيد به خاطر همين هم پوزش از وبلاگ ارمينه و هم تشكر .

·  اين پستو براي اين گذاشتنم كه جديدا باب شده كه هي براي خودمون شبهه تراشي مي كنيم و خودمونو آزار مي ديم آخرش هم غير از گمراهي و سرگردوني به جايي نمي رسيم چون يه مدت خودمم درگير شده بودم براي دوستام اين پستو گذاشتم كه مواظب باشن .

·  و در آخر التماس دعا              والسلام

اگر اجباري كه به زنده ماندن دارم نبود ، خود را در برابر دانشگاه آتش مي زدم ، همان جايي كه بيست و دو سال پيش آذرمان در آتش بيداد سوخت ، او را در پيش پاي نيكسون قرباني كردند . اين سه يار دبستاني كه هنوز مدرسه را ترك نگفته اند . هنوز از تحصيلشان فراغت نيافته اند . نخواستند همچون ديگران كوپن ناني بگيرند و از پشت ميز دانشگاه ، به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخور خويش فرو برند . از آن سال چندين دوره آمدند و كارشان را تمام كردند و رفتند اما اين سه تن ماندند تا هر كه را مي آيد بيامزند . هر كه را مي رود سفارش كنند . آنها هرگز نمي ميرند هميشه خواهند ماند آنها شهيدند . اين سه قطره خون كه بر چهره دانشگاه ما همچنان گرم است . كاشكي مي توانستم اين سه آذر اهورايي را با تن خاكستر شده ام بپوشانم تا در اين سموم كه مي وزد نفسرند . اما نه بايد زنده بمانم و اين سه آتش را در سينه ام نگاه دارم .

                                                                         دكتر علي شريعتي

خودموني ........

* وقتي مي بينم اين سه جوون خونشونو در راه عقيدشون دادنو توي تاريخ تا ابد ثبت كردند كه كه مرگ با عزتو به زندگي با ذلت ترجيح مي دنو الان يه سري افراد مي خوان توي همون روز مقدس عزت خودكفايي كشورمونو به ذلت ارتباط با بيگانگان بفروشند قلبم مي گيره .

*احمد قندي ، مصطفي بزرگ نيا ، آذر شريعت رضوي قسم مي خوريم كه نگذاريم خونتان پايمال شود ما از خط شما از آرمانتان تا پاي جان دفاع مي كنيم و نمي گذاريم عده اي مباركي اين روز را با اهداف شوم خود لجن مال كنند .

*ودر آخر فرمانده دلمان در اين روزها بيشتر بهانه تورا مي گيرد هنوز لايق نشده ايم.....................