ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

ویژگی‎های قرآن

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

ویژگی‎های قرآن

قران

ویژگی‎های قرآن

1. جامعيت قرآن
يكي از معجزات قرآن، جامعيّت است. قرآن مي‎فرمايد:
«وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ»
[1]
«در اين قرآن، ما براي مردم از هر چيز نمونه‎اي آورديم (و همة معارف در آن جمع است)».
اين قرآن با محتواي بسيارغني و متنوع، آن هم از انساني درس نخوانده عجيب است. چرا كه در اين كتاب آسماني،هم دلائل عقلي در زمينة عقائد، هم احكام متين و استوار بر اساس نيازمندي‎هاي بشر در همة زمينه‎ها و هم بحث‎هاي تاريخي كه در نوع خود بي‎نظير، هيجان انگيز، بيدارگر، تكان دهنده و خالي از هرگونه خرافه است و هم مباحث اخلاقي كه با دل‎هاي آماده همان كار را مي‎كند كه باران بهاري با زمين‎هاي مرده مي‎كند. و هم مسائل علمي كه در قرآن مطرح شده، پرده از روي حقايقي برمي‎دارد كه حداقل در آن زمان براي هيچ دانشمندي شناخته نشده بود. خلاصه قرآن در هر وادي گام مي‎نهد عالي‎ترين نمونه را ارائه مي‎دهد. آيا با توجه به اين كه معلومات انسان محدود است، مخصوصاً با توجه به اين كه پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ در محيطي پرورش يافته بود كه از همان علم و دانش محدود بشري آن روز نيز خبري نبود، آيا وجود اين همه محتواي متنوع در زمينه‎هاي توحيدي و اخلاقي و اجتماعي و نظامي و سياسي دليل بر اين نيست كه از مغز انسان تراوش نكرده؛ بلكه از ناحيه خداست؟ اگر فرض كنيم تمام دانشمندان امروز و متخصصان علوم مختلف جمع شوند دائرة المعارفي را تنظيم كنند و آن را در قالب بهترين عبارات بريزند ممكن است اين مجموعه براي امروز جامعيت داشته باشد امّا مسلّماً براي پنجاه سال بعد نه تنها ناقص و نارسا است؛ بلكه آثار كهنگي از آن مي‎بارد. در حالي كه قرآن در هر عصر و زماني كه خوانده شود گويي براي همان عصر و زمان نازل شده و هيچ اثري از گذشت زمان در آن ديده نمي‎شود.
[2]
مهم‎ترين ابعاد جامعيّت قرآن
1. جامعيّت در مخاطبان
هر كتابي مخاطبان ويژه‎اي دارد. بعضي از آثار، مخصوص زنان، مردان، جوانان و يا كودكان و... است. امّا تنها كتابي كه مخاطب ويژه ندارد قرآن است.
مخاطبان قرآن مردم هستند كه در قرآن با عناوين: بشر، انسان، ناس و بني آدم آمده است و براي همة زمان‎ها و مكان‎ها بدون توجه به مرزها و نژادها زبان‎هاي خاص نازل شده است.
2. جامعيّت و فراگيري همه قلمروهاي زندگي.
قرآن كتاب هدايت است و همه قلمروهاي زندگي انسان را مورد توجه قرار داده است اعم از فردي، اجتماعي، خانوادگي، سياسي، اقتصادي و... .
3. جامعيّت و فراگيري نسبت به كتب واديان
قرآن مي‎فرمايد: خداوند آييني را براي شما تشريع كرد كه به نوح توصيه كرده و آنچه را بر تو وحي فرستاديم و به ابراهيم و موسي وعيسي سفارش نموديم كه دين را برپا داريد و در آن تفرقه ايجاد نكنيد.
[3] و خلاصه اين كه آيين اسلام عصارة آيين همة انبياء ـ عليهم السّلام ـ است.
4. فراگيري دنيا و آخرت
بسياري از كتاب‎هايي كه نوشته شده است براي چگونه زيستن زندگي مادّي و دنيايي است و پاره‎اي از كتاب‎ها نيز تنها زيستن اخروي را مورد توجه قرار داده است امّا قرآن آيين زيستن دو جهان است.



موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: جامعيت قرآن

تاريخ : دو شنبه 2 / 4 / 1397 | 8:26 | نویسنده : اکبر احمدی |

توبه در قرآن

توبه و بازگشت

توبه در قرآن
نفيسه فقيهى مقدس‏
ستاد نشر رسانه‏اى مركز فرهنگ و معارف قرآن
هر چند خداوند كريم در جاى جاى قرآن دستوراتى درباره «خود سازى»، «تقوا»، «مراقبه و محاسبه» و «ياد خدا و دورى از شيطان»... براى رشد، كمال و رسيدن به سعادت ابدى و حيات جاودانه به مؤمنان داده است، اما از سوى ديگر، بخاطر زندگى انسان در دنياى ماده و ماديّات و وجود دشمنان سرسختى چون شياطين، نفس اماره، جهالت، شهوات،... گاه پرده بر روى انديشه انسان افكنده شده و در پى تبعيت از آن‏ها و ارتكاب گناه و معاصى زمينه سقوط و بدبختى او فراهم مى‏شود.
اينجاست كه خداوند حكيم براى نجات انسان از ورطه تباهى، «باب توبه و استغفار» را به روى بندگان خويش گشوده و آن‏ها را به پشيمانى و طلب بخشش دعوت مى‏كند تا راه براى بازگشت اين انسان فريب خورده باز باشد و با اميدوارى به لطف و رحمت بيكران الهى، بار ديگر براى تعالى روح خويش تلاش كند، و بر اين اساس، در آيات و روايات فراوانى انسان را به توبه و استغفار فرا مى‏خواند: «يا أَيُّهاالَّذين آمنوا تُوبوا إلى اللَّهِ تَوْبةً نَصوحاً عسَى‏ ربُّكم أَن يُكفِّر عنكُم سيِّئاتِكم»؛1اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، به سوى خدا توبه كنيد؛ توبه‏اى خالص. اميد است پروردگار گناهان شما را بپوشاند... .


موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: توبه در قرآن

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 2 / 4 / 1397 | 8:24 | نویسنده : اکبر احمدی |

چشم و هم چشمي از نگاه قرآن

به نام خدا
 
چشم

چشم و هم چشمي از نگاه قرآن

در جامعه نابهنجاري هايي به وجود مي آيد كه به شكل پديده اجتماعي از فراگيري بسياري برخوردار مي شود. اغلب كساني كه به اين نابهنجاري ها دچار مي شوند خود را از اتهام آن مبرا مي دانند و به شكلي مي پذيرند كه امري ناخوشايند و رفتاري زشت است. برخي پديده هاي اجتماعي، خاص گروه ها و طبقاتي است به گونه اي كه آن را به سادگي مي توان به گروه سني يا علمي و يا طبقه اي اجتماعي نسبت داد؛ زيرا رواج گسترده آن در اين گروه و يا طبقه اجتماعي نشان مي دهد كه نوعي همبستگي ميان گروه و پديده و يا هنجار و نابهنجار وجود دارد.
پديده نابهنجار چشم و هم چشمي از جمله پديده ها و نابهنجاري هايي است كه در ميان مردم و به خصوص زنان به شكل گسترده وجود دارد و هر زني دست كم در موردي و يا زماني گرفتار اين نابهنجاري اجتماعي است. قرآن از آن جايي كه دين زندگي است به همه مسائل اجتماعي و امور مرتبط به آن پرداخته است.
بازخواني آيات قرآن با در نظر گرفتن هنجارها و نابهنجاري ها مي تواند افزون بر تحليل درست مساله به شخص اين امكان را دهد كه علل و عوامل آن را شناسايي و براي مقابله با آن چاره انديشي كند. در نوشتار حاضر كوشش بر آن است تا ريشه نابهنجاري چشم هم چشمي از منظر قرآن واكاوي شده و تحليل قرآن از اين مساله ارائه گردد كه با هم آن را از نظر مي گذرانيم.

چيستي چشم و هم چشمي
چشم و هم چشمي اصطلاحي است كه به نوع رفتار انساني در حوزه عمل اجتماعي اشاره دارد. واكاوي واژگاني اين اصطلاح هر چند مي تواند بخشي از محتوا و مفاهيم آن را بازشناساند ولي تنها مولفه اي از مولفه هاي اين نابهنجاري را نشان مي دهد. به نظر مي رسد كه مولفه چشم در ايجاد اين پديده اجتماعي بسيار موثر است. به اين معنا كه هم در ايجاد و هم در علت و انگيزه، نقش چشم مهم ارزيابي شده است. در حقيقت اشخاصي كه گرفتار اين نابهنجاري هستند تحت تاثير بينايي قرار دارند.
با توجه به مساله رقابت كه در اين اصطلاح نهفته است، اشخاص براي دست يابي به اهداف رقابتي، دست به انواع و اقسام كارهايي مي زنند كه در چشم ديگري بزرگ نمايند و به نوعي خودنمايي كرده و برتري و چيرگي خويش را نشان دهند. چشم پركني و برتري جويي هدفي است كه در اين نوع رفتار مي توان شناسايي كرد.
كساني كه به اين بيماري دچار مي شوند و تحت تاثير اين پديده نابهنجار اجتماعي، عمل و رفتار و زندگي مي كنند خود تحت تاثير مواردي هستند كه به چشم مي آيد و مي كوشند تا از هم سطح هاي خويش كم تر نباشند از اين رو خود اقدام به رفتاري مي كنند كه در چشم ديگران مطرح شوند. بنابراين مولفه هاي اساسي چشم هم چشمي را مي بايست در تظاهر، رقابت، احساس خودكم بيني و ارضاي آن به اشكال مادي و ظاهري و مانند آن دانست.
شخص مي كوشد چيزهايي را تهيه و به نمايش گذارد كه در چشم ديگري خوب و زيبا و شگفت انگيز باشد و برتري خود را از اين طريق به رخ ديگري بكشد.

ديدگاه روان شناسان
از نظر روان شناسان و كساني كه در حوزه روان شناسي اجتماعي تحقيق و پژوهش مي كنند، پديده اي چون چشم و هم چشمي در ميان برخي افراد، نشانه وجود نوعي نياز براي جلب توجه اطرافيان و مورد تاييد قرار گرفتن از سوي آنهاست. بنابراين چشم و هم چشمي ارتباطي مستقيم با ميزان پذيرفته شدن افراد از سوي خود آنها دارد. بدين معني كه هرچه افراد، وضعيت ظاهري، توانايي هاي فردي و مالي خود را همان گونه كه هست، قبول داشته باشند كمتر به چشم و هم چشمي با اطرافيان خود مبادرت مي ورزند.
به اعتقاد روان پزشكان، زماني كه افراد واقعيات زندگي و توانايي هاي فردي خود را قبول داشته باشند كمتر به نظرات ديگران در مورد خود توجه مي كنند و مي خواهند اطرافيان، آنها را همان طور بپذيرند كه در واقعيت هستند.
هم چنين وقتي افراد بيش از حد در پي كسب اطلاع از نظرات ديگران نسبت به خود باشند تلاش مي كنند تا همان طور كه ديگران دوست دارند در مقابل آنها ظاهر شوند و از همين طريق نظر مثبت آن ها را نسبت به خود جلب كرده و مورد تاييد آن ها واقع شوند. در اين صورت است كه اين افراد از واقعيات شخصيتي و توانايي هاي خود غافل شده و معيار خود را تاييد ديگران قرار مي دهد.



موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: چشم و هم چشمي از نگاه قرآن

تاريخ : دو شنبه 2 / 4 / 1397 | 8:21 | نویسنده : اکبر احمدی |

با امام کاظم (ع) در سایه قرآن


با امام کاظم (ع) در سایه قرآن




علی مختاری
امام كاظم (ع) قرآن ناطق و از ثقلين است و ارتباط آن حضرت با كتاب الهي از زاويه ‏هاي گوناگون تفسير و علوم قرآن قابل بررسي است اينك در اين مجال و به اهتمام آن بزرگوار به تلاوت قرآن و ثواب تلاوت مي ‏پردازيم.آداب تلاوت :

1ـ صداي زيبا و حزن ‏آور :

عالم بزرگوار شيخ مفيد (ره) مي‏ نويسد : طبق ادله گذشته ، آن حضرت دانشمندترين مردمِ زمانه بود و بيش از همه حافظ كتاب الهي و خوش‏ صدا ترين آنان در قرائت قرآن بود. هنگام قرائت ، آهسته و حزن ‏آور مي ‏خواند و مي‏ گريست و شنوندگان هم گريه مي ‏كردند ، اهل مدينه او را «زين المجتهدين» مي ‏ناميدند. (1)
در روايتي ديگر آمده است : «و كانت قراءته حزنا» يعني قرائت آن حضرت حزن‏ آور بود. (2)
به ابرهه مسيحي فرمود : «با كتاب خودت چقدر آشنايي ؟
پاسخ داد : به متن و تأويل آن آگاهم ، هشام مي ‏گويد : حضرت كاظم (ع) شروع كرد به قرائت انجيل ، آنگاه ابرهه گفت :
«حضرت مسيح اين ‏چنين مي ‏خوانند و جز او هيچ كسي چنين نخوانده است و از پنجاه سال پيش تا كنون در جستجوي چنين شخصيتي بودم» و در اين هنگام ، ابرهه به دست امام مسلمان شد. (3)



موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: با امام کاظم (ع) در سایه قرآن

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 26 / 1 / 1397 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |

نکاتي در فهم و استفاده بيشتر ما از قرآن و عترت

http://ahlolbait.com/files/u1001/05/ayegraphy6-1.jpg

نکاتي در فهم و استفاده بيشتر ما از قرآن و عترت


بر گرفته از سخنان حضرت آيت الله امجد

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين – السلام علي فاطمه و ابيها و بعلها و بنيها

ويژگي هاي قرآن :
 
•قرآن نور است براي کسي که بخواهد ازآن استفاده کند ،

•قرآن تبيان کل شيء است يعني قرآن داراي کلياتي است که براي سعادت بشر کافي مي باشد ( ان هذا القران يهدي للتي هي اقوم )

•اگر انسان با قرآن آشنا شود و قرآن را به عنوان شناسنامه خودش و به عنوان کلام خدا بخواند نوراني مي شود و قرآن او را بالا مي برد (اقرا وارق). ما از علامه طباطبائي پرسيديم: قرآن را چگونه بخوانيم ايشان فرمودند: "قرآن کلام خدا است"، اگر انسان بداند که قرآن کلام خداست و به اين اقرا و ارق توجه داشته باشد ترقي مي کند و بالا مي رود.

•براي فهميدن کلام بايد متکلم را شناخت.
•ما بايد آنقدر قرآن بخوانيم تا بفهميم که قرآن کلام خداست.
 



موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: نکاتي در فهم و استفاده بيشتر ما از قرآن و عترت

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 26 / 1 / 1397 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |

دو داروی آرامبخش در قرآن

http://ahlolbait.com/files/u1001/05/ayegraphy8.jpg

دو داروی آرامبخش در قرآن




قرآن مجید نسخه شفابخش جان‏هاى دردمند، از جانب خداوند سبحان است
(و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین و لا یزید الظالمین الاّ خساراً1)
كه توسط پیامبرى مهربان و فداكار، بر جان‏هاى حقیقت‏ طلب و عاشق، رسانده شد.

در بحران روحى فراروى انسان كه باعث خستگى، سرگشتگى، افسردگى و دل‏تنگى او مى‏شود، انگیزه ادامه حیات را از او مى‏ستاند و او را تا مرز پوچى و پوچ‏گرایى پیش مى‏برد، داروهاى روان گردان، به نوعى آرام‏بخش اویند و او را تسكین مى‏دهند و فضایى ایجاد مى‏كنند كه انسان در آن فضا، از دغدغه ‏ها، خستگى‏ها و...، براى مدتى رهایى مى‏یابد؛
در حالى كه این درمان، دائمى نیست و شاید در درازمدت، به تغییر نوع داروى آرام‏بخش و نیز استفاده از مقدار بیشترى مواد آرام‏بخش بینجامد و این آرامش ساختگى، پس از مدتى به طوفانى سهمگین بدل شود و تمام زندگى این بیمار را هدف قرار دهد.

در كتاب مقدس مسلمانان - قرآن مجید - دو داروى آرام‏بخش تجویز شده است كه در نوع خود، بى‏نظیرند؛ هم آرام بخشند و هم درمان‏گر. هر یك از این دو دارو، ویژگى خاص خود را دارند كه به توصیف آنها مى‏پردازیم.

 
 
1. یاد خدا

«الا بذكر الله تطمئن القلوب؛ با یاد خدا، قلب‏ها آرام مى‏گیرند».2
در نگاه یك مسلمان، خداوند سبحان، قدرت مطلق و صاحب همه ملك و ملكوت است و تمامى نظام هستى، سربازان اویند؛ هیچ قدرتى، جز قدرت او نیست؛ هیچ كس، نمى‏تواند بدون اذن الهى، ضررى برساند و همه هستى، فرمانبردار اویند.

صاحب و مؤثر در هستى، فقط خداست؛ «لا اله الا هو»3، «لا مؤثر فى الوجود الا الله»، «لله جنود السموات و الارض»4 و «و ان من شى‏ء الا یسبح بحمده».5



موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: دو داروی آرامبخش در قرآن

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 26 / 1 / 1397 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |

عزت در قرآن


عزت در قرآن



سلمانعلي رحيمي

مقدمه

عزت از مفاهيم مورد تاكيد خداوند در قرآن كريم است كه آن را از صفات برجسته مومنين برمي‌شمرد.
البته خداوند مبدأ ومنشأ عزت را از آن خودش مي‌داند و آن را به كساني كه طالب عزت باشند، عطا مي‌كند و يكي از نام‌هاي خداوند عزيزمي‌باشد
قال الله تعالي: «من کان يريد العزه فلله العزه جميعا»((فاطر،35/10)
واژه عزت:
«عزت» در لغت به معناي قدرت و پيروزي، نفوذ ناپذيري، چيرگي، علو، تفوق، بزرگي و ارجمندي آمده است در برابر واژه‌ي «ذلت» که به معني خواري و کوچکي است.([1])
لذا عزت، به آن حالتي در انسان گفته مي‌شود که آدمي را قوي و مقاوم و شکست ناپذير سازد و مانع مغلوب شدن او گردد.([2]
ماده عزت در قرآن به صورت‌هاي گوناگون ذکرشده است و صلابت و نفوذ ناپذيري به عنوان يک اصل در معناي آن لحاظ شده است.([3])
عزت «در فرهنگ قرآن گاهي مذموم است و آن نفوذ ناپذيري در برابر حق است که کس در مقابل حق سر تسليم فرود نياورد که اين نوع عزت در حقيقت ذلت ا ست. و گاهي ممدوح و مورد ستايش قرار گرفته است و آن شکست ناپذيري در برابر باطل است.([4])




موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: عزت در قرآن

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 3 / 11 / 1396 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |

تصويري از بهشت و جهنم

سوره زمر.jpg

تصويري از بهشت و جهنم



(گزارشي ازسوره مبارکه زُمَر)

 


تمام سوره در چند خط

کلمه زمر وصف ورود آدميان است به بهشت و جهنم؛ گروه، گروه. شايد اين سوره هم به اين دليل زمر نام گرفته است که بهشت و جهنم را در کانون توجه خود دارد.

«زمر» يک سوره مکي است که با 57 آيه‌اش فضايي ساخته آکنده از مهم‌ترين حرف‌هاي خداوند با انسان. اين سوره با امر به عبادت خالصانه و تخطئه مردم ناداني که بت‌ها را به خيال نزديکي به خداوند پرستش مي‌کردند، شروع مي‌شود و با شرح گوشه‌اي از عظمت خداوند ادامه مي‌يابد؛ «او خالق زمين و آسمان است.»

سپس اين اوج را با يادآوري عجز انسان بيش‌تر به رخ مي‌کشد و با ارائه تصويري از او در دو صورت خوب و بد در رفتارش نسبت به خداوند پايان کار را هم يادآور مي‌شود؛ خسارت آشکار، نتيجه کفر و شرک و تکبر، و در مقابل، پاداش بي‌حساب محصول ايمان و شکر و احسان.

در آيات بعدي تصاوير مؤمنان و کافران روشن و روشنتر بيان مي‌شود تا آن‌جا که زيبايي به اوج مي رسد و آرامش انسان در حال يکتاپرستي که دلش به دست يک دلبر است با حالت شرک که ميدان تلاش براي جلب رضايت ارباب‌هاي متفاوت است مقايسه مي‌شود.

ادامه آيات اشاره‌هايي است به انتخاب‌گري انسان و آن‌چه با انتخاب خود رقم مي‌زند؛ بهشت يا جهنم. و البته باز لطف جلوه‌گري مي‌کند که؛ اي خطاکارها، از رحمت خدا نااميد نشويد.

بدين ترتيب آيات زمر در صفحات پاياني و پس از آن که مخاطب خود را در حالتي بين خوف و رجاء در نوسان داشته است، قيامت را پيش چشم مي‌کشد تا اگر کسي به خواب مانده با اين بيدارباش نهايي هوشيار شود که وقوع قيامت نزديک و ناگهاني است.

به طور کلي سوره زمر قصد دارد زواياي مختلف انسان را در اعمال و رفتارش در نسبتي که با خالق خود دارد بازنمايي کند و او را از اين گذر به انتخابي درست در دو راهي خير و شر، رستگاري و خسران و ضلالت و هدايت رهنمون سازد.



موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: تصويري از بهشت و جهنم

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 3 / 11 / 1396 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |

مراتب قاريان قرآن

استاد کریم منصوری

مراتب قاريان قرآن

قاريان قرآن، برحسب خلوص، تدبر، تأثير پذيري و خضوعشان ( نسبت به قرآن ) در مراتب و درجات متفاوتي قرار دارند. بزرگان علم اخلاق و عرفان، از جمله ملامحسن فيض کاشاني و ملااحمد نراقي، براي تلاوت کنندگان قرآن، سه درجه و مرتبه در نظر گرفته و متذکر شده اند که يکي از آداب تلاوت، سعي در ترقي و رسيدن به درجات بالاتر است.
مرتبه ي اول: قاري خود را در حالتي تصور کند که گويا در برابر پروردگار ايستاده و به تلاوت قرآن مشغول است، و خدايتعالي به او نظر مي کند و کلام او را مي شنود.
بديهي است حال چنين بنده اي که خود را در حضور مولا مي بيند، حال تضرع و زاري و ناله است.
مرتبه ي دوم: قاري چنان در قلب خود مشاهده نمايد که گويا خداوند بزرگ او را مورد الطاف بي پايان خويش قرار داده، و به او امر و نهي مي کند.
وظيفه ي قاري در چنين حالت، خوف و شرمساري و سراپا گوش شدن است.
مرتبه ي سوم: قاري حتي ذره اي متوجه خود و تلاوت خود نباشد، و تمام هوش و حواس او متوجه صاحب کلام باشد. به طوري که گويا غرق در مشاهده ي جمال بي همتاي اوست.
بنابر قول بزرگان ياد شده (1)، مرتبه ي اول و دوم درجه ي اصحاب يمين، و مرتبه ي سوم درجه ي مقربين و صديقين، و خارج از اين مراتب، درجه ي غافلين است.


موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: مراتب قاريان قرآن

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 3 / 11 / 1396 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |

چشم نعمت ظريف و دقيق

لیزر چشم

چشم نعمت ظريف و دقيق


اسماعيل نساجى زواره‏
در مقاله گذشته، پيرامون نعمت چشم و وظيفه انسان در برابر آن مطالبى بيان شد. از نظر قرآن مجيد بر اساس حالاتى كه بر آن عارض مى‏شود، چشم انواع مختلفى دارد و هر نوع، ويژگى‏ها و خصايص منحصر به خود دارد، كه در اين مقاله به بيان خصوصيات و ويژگى‏هاى هركدام، اشاراتى گذرا خواهيم داشت.
1. چشم حسّ‏
دايره ادراك چشم فقط در محدوده محسوسات است و كسانى كه مى‏خواهند فقط با ديدن ظاهرى به حقايق پى ببرند، مبناى سخنشان اصلت حسّ و و امور مادّى است و آنها از پذيرش آن‏چه محسوس نباشد، سر باز مى‏زنند و هستى را همسان با مادّه مى‏پندارند و معتقدند، آنچه مادّى نيست، موجود نبوده و پندار و خرافه‏اى بيش نيست. اين گروه، نه قائل به مبدأ فاعلى هستند و نه مبدأ غايى(1). در فرهنگ اين‏گونه افراد، عقل به منزله عينك چشم ظاهر است؛ يعنى عقل هرگز حقيقت جديدى را ادراك نمى‏كند، بلكه تنها واسطه و وسيله‏اى است براى ادراك بهتر مادّى، بدون آنكه حقيقتى افزون بر آنچه از طريق حس، تحصيل شده است، كشف نمايد(2).
آن كس كه جهان را بر اساس چشم حس مى‏شناسد و مطابق با معيارهاى حسّى ايمان مى‏آورد، اگر ابزار شناخت و حس او عوض شود، دست از عقيده خود برمى‏دارد و همچون قوم بنى‏اسرائيل مى‏شود؛ يعنى زمانى كه عصا به صورت مار درآمد به حضرت موسى‏عليه السلام ايمان آوردند ولى چون گوسله سامرى را مشاهده كردند، گوساله‏پرست شدند. آنچه آنان از مارشدن عصا و صداى گوساله دريافت مى‏كردند تنها يك امر حسى بود كه با چشم ظاهر مشاهده مى‏كردند(3).


موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: چشم نعمت ظريف و دقيق

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 8 / 9 / 1396 | 7:30 | نویسنده : اکبر احمدی |

روانشناسى قرآنى

 توبه آیه 67  نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُم‏ خدا را فراموش کردند، پس خدا نیز آنان را فراموش نمود.

روانشناسى قرآنى


مصطفى محمود - مترجم: حافظ نصيرى

از ديدگاه فرويد، احساس گناه، بيمارى است، و توبه، واپس روى ،مقاومت در برابر شهوات، سركوب است و پشيمانى، عقده؛ و تحمل، سردمزاجى. فرويد به اعمال، تنها در چارچوب محرك و پاسخ مى‏نگرد و به نيت و اخلاص توجهى نشان نمى‏دهد. او از نفس انسانى تنها جنبه حيوانى و شهوانى آن را مى‏بيند.
در فلسفه مادى، اخلاق عبارت است: از ارضاى اميال به شكلى كه با حقوق ديگران در تعارض نباشد. بنابراين تعريف، اخلاق در وهله اول يك مفهوم مادى اجتماعى در جهت توزيع بهتر لذات مى‏باشد.
اما اخلاق در مفهوم دينى، برخلاف تعريف فلسفى عبارت است از: كنترل و هدايت ميل‏ها و گرايش‏هاى درونى، مخالفت با هواى نفس و كنترل شهوات با هدف نائل شدن به شأن و منزلت عظيم انسانى، به عنوان خليفه خدا بر روى زمين، و وارثى كه هستى به خاطر او مسخر شده است.
بر پايه اين ديدگاه، انسان تنها زمانى لياقت حاكميت بر جهان را خواهد داشت كه بتواند پيش از هر چيز بر نفس خود حاكم شود و بر قلمرو درونى خود احاطه يابد. اخلاق دينى به اين معنا خروج از عبوديت نفس و رسيدن به مرتبه والاى قرب الهى است. نداى اخلاق دينى توزيع بهتر لذات نيست، بلكه خروج از اسارت لذات است. بدين ترتيب ديدگاه فلسفه و دين كاملاً از هم متفاوت مى‏گردد و هر يك تصوير متفاوتى از انسان مورد نظر خود ارائه مى‏نمايد؛ فلسفه مادى تصوير انسانى را ترسيم مى‏كند كه هدفش لذت‏هاى آنى و پاداش مادى فورى است. او براى لحظات تلاش مى‏كند و سخت پايبند لحظه موجود است.


موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: روانشناسى قرآنى

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 8 / 9 / 1396 | 7:28 | نویسنده : اکبر احمدی |

گفتگو در قرآن

 انعام آیه 95  إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِ‏ وَ النَّوى‏ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذلِكُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ  خدا شكافنده دانه و هسته است. زنده را از مرده، و مرده را از زنده بيرون مى ‏آورد. چنين است خداى شما؛ پس چگونه [از حق‏] منحرف مى‏شويد؟

الف) گفت و گوهاى تبليغى
آياتى از قرآن كريم بر مساله تبليغ دين و ابلاغ رسالت اشاره دارد و به دليل اهميت آن، خداوند از پيامبرش مى‏خواهد كه آن را به مردم برساند و هيچ گونه سهل‏انگارى و كوتاهى روا ندارد .
«يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله يعصمك من الناس ان الله لا يهدي القوم الكافرين‏» (69)
يعنى: اى پيامبر! آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ كن و اگر نكنى هيچ پيامى از او را نرسانده‏اى . و خدا تو را از (گزند) مردم نگاه مى‏دارد . خدا گروه كافران را هدايت نمى‏كند .
گاه درمواردى كه پيامبر با انكارها و كارشكنيها مواجه مى‏شد، خود را مبلغ معرفى مى‏كرد:
«ابلغكم رسالات ربي و انا لكم ناصح امين‏» (70)
يعنى: پيامهاى الهى را به شما مى‏رسانم و براى شما خير خواهى امينم .
اهميت تبليغ و ارسال پيامهاى الهى به گونه‏اى است كه در چندين آيه، اينگونه بيان شده است كه پيامبر هيچ وظيفه‏اى جز بلاغ و رساندن آشكار تعاليم الهى ندارد:
«فهل على الرسل الا البلاغ المبين‏» (71)
يعنى: و آيا جز ابلاغ آشكار بر پيامبران وظيفه‏اى است؟


موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: گفتگو در قرآن

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 8 / 9 / 1396 | 7:23 | نویسنده : اکبر احمدی |

گفت و گو در قرآن كريم

http://ahlolbait.com/files/u947/nemaathaei-khoda_0.jpg

گفتار پنجم: موانع گفت و گو
الف) پيروى از گمان وظن: هر گاه يكى از طرفين يا هر دو از ظن و گمان پيروى كنند، از رسيدن به حقيقت‏باز مى‏مانند . قرآن دستور مى‏دهد از چيزى كه علم نداريد پيروى نكنيد . (59) اصولا يكى از مشكلات پيامبران الهى در گفت و گو با مردم و رساندن پيام خداوند به آنان، تبعيت عده زيادى از مردم از گمانهاى به دور از واقعيت و علم است . از اين رو، ظن و گمان، مورد سرزنش قرآن كريم است . (60)
ب) تقليد كوركورانه: عده‏اى، تنها آيين گذشتگان خود را مبنا و ملاك هدايت قرار مى‏دهند و با وجودى كه اين آيينها و عقايد از واقعيت و علم دور هستند، همچنان لجبازى كرده و بر گفته‏هاى خويش پاى مى‏فشرند . اين عده سد راه انبيا بودند . تقليد بى‏چون و چرا از پيشينيان مورد نكوهش قرآن كريم است . (61)
ج) عناد و ستيزه جويى: از نظر قرآن كريم، عده‏اى در مقابل كلام حق، مجادله و ستيزه جويى مى‏كنند . اين عده پس از مشاهده ادله و براهين روشن، به انكار و لجبازى روى مى‏آوردند . (62) در چنين حالتى، هيچ گاه شخصى به حقيقت و هدايت دست نمى‏يابد و گفت و گو خالى از فايده است .
مراء (جدالگرى) نوعى از مجادله است كه شخص از سويى در حيرت است و از سويى ديگر، با طرف مقابل به انكار و ناباورى مى‏پردازد و تلاش مى‏كند مطالب و ديدگاه‏هاى طرف مقابل را از زبان وى بشنود و براى غلبه بر وى، آنها را رد كند و انكار نمايد .
بنابراين، جدالگرى در مجادله‏هاى باطل به كار گرفته مى‏شود و نه گفتمانهاى حق; زيرا گفتمان حق، عبارت است از گفت و گويى كه در آن، هدف گفت و گوكننده، روشن كردن حق و پاسخگويى به شبهه‏هايى كه مطرح شده است، مى‏باشد . به هر حال، گفت و گوكننده چه بر حق باشد و چه بر باطل، روا نيست جدال به مفهوم بيان شده را انجام دهد . (63) قرآن كريم مى‏فرمايد:
با حكمت و اندرز نيكو، به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشى كه نيكوتر است، استدلال و مناظره كن . (64)
د) پيروى از هواهاى نفسانى و تمايلات شيطانى: هرگاه شخص به دنبال هواپرستى خويش باشد و در پى تامين مال، جاه، شهوت و ... باشد، از دستيابى به حقيقت‏باز مى‏ماند . معبود عده‏اى، هواى نفسانى آنان است (65) و عده‏اى از شيطان تبعيت مى‏كنند . (66) براى اين عده، گفت و گو بى‏فايده است .
ه) يارى‏جويى‏از باطل: قرآن‏كريم، درباره‏قوم نوح و ديگر اقوام، در مبارزه با كلام حق‏چنين‏مى‏گويد:
«
و جادلوا بالباطل ليدحضوا به الحق ...» (67)
يعنى: و به وسيله باطل جدال نمودند تا حقيقت را با آن پايمال کنند


موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: گفت و گو در قرآن كريم

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 18 / 7 / 1396 | 7:20 | نویسنده : اکبر احمدی |

گفت و گو در قرآن كريم

http://ahlolbait.com/files/u947/tavakol_1.jpg

گفتار سوم: اصول و قواعد حاكم بر گفت و گو از نظر قرآن
ماهيت گفت و گو چگونه بايد باشد و طرفين، در گفت و گو با يكديگر بايد از چه اصول و قواعدى پيروى كنند؟ به چند مورد از اصول يا ويژگيهاى حاكم بر گفت و گو از نظر قرآن كريم توجه مى‏كنيم:
الف) برخوردارى از منطق و استدلال: آيات زيادى از قرآن كريم، انسانها را به تامل، تعقل (39) و تفكر (40) دعوت مى‏كند . حكمت، (41) و جدال احسن (43) از اصول مسلم قرآن كريم است . صاحب خرد و انديشه كسى است كه به سخنان مخاطب گوش فرا مى‏دهد و بهترين آن را گزينش مى‏كند . (44) اين عده، تنها كسانى هستند كه راه به سوى هدايت و سعادت دارند . گفت و گوهاى خشونت‏آميز يا جدال غير احسن با اصول قرآنى ناسازگار است و پيامد آن چيزى جز كينه و دشمنى نيست . (45)
ب) آشكار بودن پيام گفت و گو: گفت و گوهاى پيامبران الهى با مردم صريح و روشن بود و هر گاه مردم نيازمند توضيح و شرح بودند، با مهربانى و نرمش، مقصود كلام الهى را براى آنان روشن مى‏ساختند . قرآن كريم در آيات متعددى، خود را مبين (46) يا آشكار و واضح معرفى مى كند .
ج) پرهيز از تحميل و اجبار: قرآن كريم هرچند پيام خويش را با قاطعيت‏بيان مى‏كند، با اين حال در قبول دين، اكراهى نيست; (47) راه هدايت را نشان داديم، خواه شاكر باش يا كافر (48) .
بود و در آيات متعددى، تنها وظيفه پيامبر، بلاغ (51) يا رساندن پيام به مردم بود . پيمان مدينه كه بر اساس آن، مسلمانان مدينه با كفار آن شهر، يهوديان و مسيحيان پيمان ترك مخاصمه بستند، نشان‏دهنده مطلب فوق است . با اين حال، قرآن كريم به اهل كتاب خطاب مى‏كند چنانچه ايمان بياوريد، براى شما خير به دنبال دارد . (52)


موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: گفت و گو در قرآن كريم

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 18 / 7 / 1396 | 7:16 | نویسنده : اکبر احمدی |

گفت و گو در قرآن كريم

 

شب قدر

«لا اكراه في الدين قد تبين الرشد من الغي‏» (25)
در دين اكراه راه ندارد; چرا كه راه از بيراه به روشنى آشكار شده است .
«
و لو شاء ربك لآمن من في الارض كلهم جميعا ا فانت تكره الناس حتى يكونوا مؤمنين‏» (26)
يعنى: اگر پروردگارت مى‏خواست تمامى اهل زمين (بدون اين‏كه اختيارى داشته باشند) ايمان مى‏آوردند، پس آيا تو مردم را به اكراه وا مى‏دارى تا اين كه مؤمن شوند؟!
منطق آزادى فكر و انديشه در عملكرد و روش پيامبر اكرم و ائمه اطهار عليهم السلام وجود داشت . پيامبر اسلام با نصاراى نجران به گفت و گو پرداخت . آنان از پذيرش حق خوددارى كردند . در نهايت در مورد مباهله (درخواست از خدا براى رسوايى دروغگو) توافق نمودند . (27) در روايات اسلامى وارد شده است كه وقتى پاى مباهله به ميان آمد، نمايندگان مسيحيان نجران از پيامبر هلت‏خواستند تا در اين باره بينديشند و با بزرگان خود مشورت كنند . بالاخره از اقدام به مباهله خوددارى كرده، حاضر به مصالحه شدند و شرايط ذمه را پذيرفتند . (28) پذيرش شرايط ذمه و مصالحه از سوى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و نه اجبار آنان به اسلام يا جنگ با آنان يا مباهله و نفرين آنان، نشان‏دهنده روحيه منطقى و آزادانديشى آن حضرت است . سيره امام صادق عليه السلام مبتنى بر بحث و گفت و گو با گروه‏هاى غيرمذهبى، مثل ملحدين، مشركين و دهريون و نيز گروه‏هايى از اهل كتاب بود . امام با اين افراد، برخوردى حكيمانه همراه با حلم و صبر داشت . ادعاها و ادله آنها را با متانت و صبورى مى‏شنيد و از ادله خود خصم براى رد مدعاى آنان و اثبات اعتقادات اسلامى استفاده مى‏كرد (در اصطلاح منطق به آن، «جدل‏» گفته مى‏شود). مهمترين ابزار امام صادق عليه السلام در برخورد با اين گروه‏ها همان اخلاق معنوى و روحيه بردبارى و گفت و گوى مسالمت‏آميز بود كه سرانجام مخاطب را به تسليم وادار مى‏كرد و كار به جايى مى‏رسيد كه زبان به ستايش و مدح امام مى‏گشود . (29)
و) خوش بينى نسبت‏به ديگران: يكى ديگر از پيش‏فرضهاى گفت و گو، خوش‏بين بودن و احترام به طرف گفت و گوست . همه انسانها از فطرت الهى بهره‏مندند . اگر فشارها و هوسها برداشته شود، پاكى و اصالت آنان ظاهر مى‏گردد . از اين رو، قرآن كريم، تمسخر ديگران را ممنوع ساخته و از مسلمانان مى‏خواهد كه اقوام ديگر را مسخره نكنند:


موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: گفت و گو در قرآن كريم

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 18 / 7 / 1396 | 7:9 | نویسنده : اکبر احمدی |

گفت و گو در قرآن كريم

دل حرم   امام صادق«علیه السلام»   دل حرم خداست، پس در حرم خدا، غیرخدا را ساکن مکن. بحارالانوار،ج70،ص25

گفتار دوم: زمينه‏ها و پيش‏شرطهاى گفت و گو از نگاه قرآن

منظور از زمينه‏ها و پيش شرطهاى گفت و گو، امورى است كه فراهم آوردن و مراعات آنها در تمام مراحل گفت و گو لازم و ضرورى است . به برخى از اين موارد اشاره مى‏كنيم:
الف) پذيرش دو طرف يا چند طرف: يكى از پيش‏فرضهاى آغازين گفت و گو، پذيرش دو طرف يا چند طرف است كه با استفاده از علائم، از جمله كلام به شكلهاى مختلف با يكديگر تبادل معنا مى‏نمايند . اين امر مورد پذيرش قرآن كريم است . البته پذيرش طرف مقابل به معناى حقانيت او نيست، بلكه منظور اين است كه گفت و گو وقتى تحقق پيدا مى‏كند كه هر يك از طرفين، سخن طرف ديگر را بشنود و با يكديگر به تبادل آرا و عقايد بپردازند . حضرت موسى عليه السلام مامور مى‏شود حتى با فرعون، دشمنترين دشمنان خدا، به گفت و گو بپردازد و آيات الهى را به او ابلاغ كند:


موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: گفت و گو در قرآن كريم

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 28 / 5 / 1396 | 8:4 | نویسنده : اکبر احمدی |

گفت و گو در قرآن كريم

  امام علی «علیه السلام»  دنیا تو را گول نزده بلکه تو فریب دنیا را خورده ایی غررالحکم،ح9655گفت و گو در قرآن كريم

در اين نوشتار، نويسنده ابتدا واژه گفت‏وگو را بررسى كرده سپس به زمينه‏ها و پيش‏شرطهاى لازم براى گفت و گو مى‏پردازد . موانع گفت و گو و انواع گفت و گوهايى كه در قرآن آمده، موضع ديگرى است كه نويسنده آن را مورد كاوش قرار داده است .

چكيده

چندى است كه بازار تعامل بين اديان و تمدنها گرم است . هر كس از ديدگاه خويش، به اين بحث پرداخته است . نظر قرآن به عنوان وحى آسمانى، بسيار حائز اهميت مى‏باشد . در اين نوشتار، نويسنده ابتدا واژه گفت‏وگو را بررسى كرده سپس به زمينه‏ها و پيش‏شرطهاى لازم براى گفت و گو مى‏پردازد . موانع گفت و گو و انواع گفت و گوهايى كه در قرآن آمده، موضع ديگرى است كه نويسنده آن را مورد كاوش قرار داده است .

مقدمه
در عصر حاضر، گفت و گو از واژه‏هاى بسيار رايج در عرصه فرهنگ، سياست و اجتماع است . در اين راستا، اصطلاح گفت و گوى اديان و گفت و گوى تمدنها نيز مورد بحث و بررسى مى‏باشد . يكى از پرسشهاى اساسى اين است كه اسلام، چه ديدگاهى نسبت‏به گفت و گو دارد؟ و آيا آن را به عنوان يك روش مسالمت‏آميز در تعامل با پيروان اديان و مذاهب ديگر قبول دارد يا خير؟ و به طور مشخص ديدگاه قرآن كريم در اين باره چيست؟
مهمترين هدف اين پژوهش بيان ديدگاه قرآن كريم در خصوص گفت و گوى مسالمت‏آميز با مذاهب و عقايد مخالف است و اين كه اساس رفتار با پيروان مذاهب، رفتار صلح‏آميز و استفاده از روش منطقى بوده و رد بر نظريه كسانى است كه مى‏گويند:
«
مادامى كه اسلام باقى است، صلح و سازش پيروان اسلام، حتى با كليميها و مسيحيها و از اين بالاتر با ساير افراد بشر، يك مساله لاينحلى خواهد بود .» (2)
به عبارت ديگر، يكى از علل ضرورت اينگونه پژوهشها «نسبت‏دادن‏خشونت‏به‏اسل ام‏» است . عده‏اى اساس روابط اسلام با غير مسلمانان را بر جنگ و خصومت مى‏دانند . اين اشتباه از اينجا ناشى مى‏شود كه اسلام، اهميت‏بسيارى به جهاد داده است . همين برداشت‏باعث‏شده است كه پاره‏اى از نويسندگان از قبيل منتسكيو، متفكر فرانسوى، اسلام را دين شمشير بداند . وى در كتاب روح القوانين مى‏گويد:
«
يكى از بدبختيهاى بشر اين است كه هر فاتحى ديانت‏خود را بر جامعه مغلوب، تحميل كند . ديانت اسلام كه به زور شمشير بر مردم تحميل شده، چون اساس آن متكى بر جبر و زور بوده، باعث‏بدبختى و شدت شده است .» (3)
واضح است كه اينگونه تبليغات عليه مسلمانان صورت گرفته و مى‏گيرد و در نهايت، روح همزيستى مسالمت‏آميز ملل جهان و اساس گفت و گو ميان اديان، تمدنها و عقايد گوناگون را مورد آسيب جدى قرار خواهد داد و اين در حالى است كه بر اساس شواهد و ادله روشن، «گفت و گوى مسالمت‏آميز در اسلام‏» اثبات مى‏گردد . گوستاو لوبون مى‏گويد:
«
تساهل مذهبى اسلام نسبت‏به مذهب يهود و نصارى ... خيلى بندرت مى‏توان در مذاهب ديگر مشاهده نمود .» (4)
همچنين مى‏گويد:
«
اخلاق مسلمانان صدر اسلام از اخلاق امتهاى روى زمين و بخصوص ملتهاى نصرانى به طور نمايانى بهتر و برتر بوده است . آنان در عدالت، ميانه‏روى، مهربانى، گذشت، وفاى به عهد و بلندهمتى مشهور و معروف بودند و رفتارشان با ديگر ملتهاى اروپايى، بخصوص آنهايى كه در زمان جنگهاى صليبى بودند، متفاوت بود .» (5)


موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: گفت و گو در قرآن كريم

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 28 / 5 / 1396 | 7:50 | نویسنده : اکبر احمدی |

ويژگيهای اساسی قرآن

 اگر مردم بدانند  که  شناخت فدا چه ارزشي دارد  هرگونه زرق و برق و ناز و نعمت زندگی دنیا، که خداوند دشمنان را از آنها برخوردار ساخته است،چشم نمی داشتند و دنیایشان در نظرشان بی ارزش تر ا

ويژگيهای اساسی قرآن

نوشته:العلامة سيد ابوالحسن علی حسنی ندوی
اين انديشه با اين حقيقت علمی وعقيده مذهبی تناقض دارد. که : اين دين تنها بوسيله نصوص ومتون به امت نرسيده بلکه الفاظ ومفاهيم آن حتی طريق عمل بر آن نيز نسل به به نسل منتقل شده است واين سلسله توارث، در لفظ ومعنی هر دو جريان داشته است. همچنين با صفاتی که خداوند برای قرآن بيان کرده نيز منافات دارد.
خداوند متعال قرآن مجيد را در جاهای متعددی به کلمات «الکتاب المبين» و«عربي مبين» معرفی می کند.
درآغاز سوره يوسف می فرمايد:
{
الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}[سوره یوسف : 1-2] « الرا - اين است آيات کتاب روشن. هر آئينه ما فرو فرستاديم آن را به زبان عرب تا شما در يابيد
وسوره حجر اينچنين آغاز می شود:
{
الَرَ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ}[الحجر : 1] « اين است آيات کتاب الهی وقرآن روشن».
اولين سوره شعراء اين است:
{
طسم تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ}[ الشعراء : 1-2] « طسم - اين آيات کتاب روشن است».
در سوره شعراء توانايی تفهيم وروشنگری وحيی را که بر قلب پيامبر صلی الله علیه وسلم بوسيله جبريل نازل شده اين گونه بيان می دارد:{وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ*نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ* عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ *ِبلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ}[الشعراء:192-195] «هر آئينه قرآن فرود آورده پروردگار عالميان است. فرود آورد آنرا فرشته امانتکار( جبريل) بر دل تو تا (مردم را) نصيحت کنی (فرودآورد) به زبان عربی روشن».


موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: ويژگيهای اساسی قرآن

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 28 / 5 / 1396 | 7:47 | نویسنده : اکبر احمدی |

هفتاد نکته قرآنی



10. ده تن از حافظان اولیه قرآن کریم از میان صحابه پیامبر(ص) عبارتند از: 1. علی‏بن ابی‏طالب(ع) 2. عثمان 3. ابن مسعود 4. ابی‏بن کعب 5. زید بن ثابت 6.ابوالدرداء 7. سالم مولی ابی حذیفه 8. معاذ بن جبل 9. ابو زید 10. تمیم الداری.
11
. زید بن ثابت که در عهد عثمان سرپرست هیئت تدوین و جمع و کتابت نهایی قرآن و تشکیل مصحف امام (مصاحف عثمانی) شد، هم کاتب وحی بود، هم حافظ قرآن، و هم در عهد ابوبکر و به‏فرمان او بر مبنای وحی مکتوب ولی پراکنده بازمانده از حضرت رسول(ص)، مصحفی کامل فراهم کرده بود که نزد عمر و سپس دختر او حفصه امانت بود، و در عهد عثمان آن‏را مبنای کار قرار دادند.
12. قرآن کریم دارای سی جزء است [ سی پاره]، که هر جزء با جزء دیگر از نظر طول برابر است. احتمال دارد که حضرت رسول(ص) (3) یا جانشینان ایشان این تقسیم را، برای آن‏که قراءت روزانه قرآن آسان باشد، انجام داده‏اند. در مصحف رسمی امروز جهان اسلام، یعنی در مصحف مدینه، به کتابت عثمان طه، هر جزء درست در بیست صفحه پانزده سطری تابت‏شده است.
13. هر جزء از اجزای سی‏گانه قرآن، چهار یا دو حزب و کل قرآن 120 یا شصت‏حزب است. شاید این تقسیم‏بندی نیز برای تسهیل قراءت قرآن در مجالس فاتحه بوده باشد. (4)
14. هر پنج آیه را خمس [ خ] و هر ده آیه را عشر [ ع] تقسیم کرده‏اند و این عمل را «تخمیس‏» و «تعشیر» می‏نامند. و به‏این تقسیم‏بندی‏ها در حاشیه قرآن‏ها اشاره شده است.
15. تقسیم درونی و تفصیلی دیگر قرآن، به رکوعات است. رکوعات برخلاف سایر تقسیم‏بندی‏های قرآن طول و اندازه مساوی و معین ندارد، بلکه قرآن‏شناسان خبره هر بخش متشکل از چند آیه را که، هم موضوع و هم معنا و قابل قراءت در نماز بعد از سوره حمد بوده است، و نمازگزار پس از خواندن آن به‏رکوع می‏رود، رکوع/رکوعات نامیده‏اند. عدد رکوعات قرآن طبق مشهور 540 فقره است.


موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: هفتاد نکته قرآنی

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 12 / 4 / 1396 | 8:1 | نویسنده : اکبر احمدی |

هفتاد نکته قرآنی

هفتاد نکته قرآنی

 

استاد قرآن پژوه، بهاءالدین خرمشاهی در بخشی از کتاب قرآن شناخت، 101 نکته قرآنی را، که نوعا مرتبط با علوم قرآنی و حاوی اطلاعاتی مفید و ارزنده در زمینه آشنایی با قرآن است و در میان آنها لطایف و ظرایفی نیز مشاهده می‏شود، مطرح کرده است.
از آن‏جا که برخی از این نکات را در بخش‏های مختلف کتاب حاضر بیان کرده‏ایم


هفتاد نکته قرآنی
1. علومی که برای فهمیدن و فهماندن و شناخت و شناساندن هر چه عمیق‏تر و دقیق‏تر قرآن کریم به‏وجود آمده است، و در طی تاریخ اسلام و اسلام‏شناسی بر تعداد آنها هم افزوده شده است، «علوم قرآنی‏» نام دارد. هم‏چنین بعضی فنون نیز مانند تجوید و ترتیل و ترجمه جزو آنهاست. تعداد و عناوین این علوم و فنون قرآنی از این قرار است:
1) تاریخ قرآن 2) علم رسم [یعنی رسم‏الخط] عثمانی 3) شناخت مکی و مدنی 4) علم شان نزول/اسباب نزول 5) علم شناخت ناسخ و منسوخ 6) علم محکم و متشابه 7) تحدی، اعجاز و تحریف‏ناپذیری قرآن 8) تفسیر و تاویل 9) قراءت، تجوید و ترتیل 10) فقه قرآن یا احکام قرآن 11) اعراب قرآن یا نحو و دستور زبان قرآن 12) قصص قرآن 13) علم غریب‏القرآن یا واژگان‏شناسی قرآن 14) علم یا فن ترجمه قرآن. (1)
2. قرآن کریم آخرین وحی‏نامه الهی در ادیان توحیدی و ابراهیمی، و کتاب مقدس اسلام است که به عین الفاظ، وحیانی است و بدون هیچ کم‏وکاستی، با دقیق‏ترین جمع و تدوینی که درتاریخ کتب آسمانی سابقه دارد، با استفاده از نسخه‏ای که در زمان حیات پیامبر(ص) نوشته شده بوده; ولی حالت کتابی و مصحف نداشته، در عصر عثمان به هیئت کتاب (مصحف) درمی‏آید و این واقعه عظیم دوران‏ساز در فاصله بین یازده هجری وفات پیامبر(ص) و سی هجری، که هنوز پنج‏سال از خلافت عثمان باقی بوده است، انجام می‏گیرد.
3. مصاحف امام، همان مصاحف عثمانی است و تعداد آنها پنج‏یا شش نسخه بوده است که به مراکز بزرگ جهان اسلام همراه با یک حافظ قرآن‏شناس فرستاده شده است(نسخه‏ای به مکه، نسخه‏ای به مدینه، (2) نسخه‏ای به بصره، نسخه‏ای به کوفه، نسخه‏ای به بحرین، نسخه‏ای به شام).


موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: هفتاد نکته قرآنی

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 12 / 4 / 1396 | 7:59 | نویسنده : اکبر احمدی |
صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.