قرآن کریم برای بصیرت و آگاهی مبتنی بر ایمان به خدا و رسول به خصوص برای رزمندگان اسلام اهمیت فراوان قائل شده و آن را عامل پیروزی و ناآگاهی را سبب شکست دانسته و می فرماید: یا أَیهَا النَّبِی حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ عَلَی الْقِتالِ إِنْ یکنْ مِنْکمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یغْلِبُوا مِائَتَینِ وَ إِنْ یکنْ مِنْکمْ مِائَةٌ یغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذینَ کفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یفْقَهُونَ، (انفال: 65) اگر از شما بیست تن صابر باشند بر دویست تن از کافران و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از آنان پیروز خواهند شد، این بدین جهت است که کفار از بینش صحیح برخوردار نیستند.
امام علی علیه السلام می فرماید: ان القتال لیس بالکثره بل بالبصر، همانا نبرد با زیادی نیرو(عوامل پیروزی و شکست، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص 127)
نیست بلکه با بصیرت و بینش کامل است. و نیز می فرماید: وَ أَمَّا مَا ذَکرْتَ مِنْ عَدَدِهِمْ فَإِنَّا لَمْ نَکنْ نُقَاتِلُ فِیما مَضَی بِالْکثْرَةِ وَ إِنَّمَا کنَّا نُقَاتِلُ بِالنَّصْرِ وَ الْمَعُونَة، امّا آنچه از شمار آنان(نهج البلاغه، ص 204)
گفتی، ما در گذشته نمی جنگیدیم به نیروی بسیاری، بلکه می جنگیدیم با چشم داشتن به پیروزی و یاری آن حضرت همچنین می فرماید: الْعَامِلُ عَلَی غَیرِ بَصِیرَةٍ کالسَّائِرِ عَلَی غَیرِ طَرِیقٍ فَلَا تَزِیدُهُ سُرْعَةُ السَّیرِ إِلَّا بُعْدا، همانا عمل کننده بی دانش چون(تحف العقول عن آل رسول، ص 363)
رونده در بیراهه است و چنین شخصی هر چه بیشتر می رود از مقصود خویش فاصله می گیرد. اما کسی که از روی آگاهی عمل می کند همچون رهروی است که در جاده روشن قدم برمی دارد و نیز شخص باید بنگرد که آیا پیشرفتی دارد یا به عقب برمی گردد. از همین جا معنای تأثیر تقوا در تقویت عقل و ازدیاد بصیرت و روشن بینی روشن می شود.
بنابراین بصیرت دینی عامل اصلی پیروزی در جهاد و دفاع است. و جایگاه بصیرت دینی به عنوان یکی از عناصر اصلی فرهنگ سازمانی نیروهای مسلح بسیار پراهمیت می باشد. چون بر این مبنا مجاهدان به هر صفت نفسانی پسندیده مانند شجاعت، شهامت، جرأت، جسارت، استقامت و وقار و آرامش متصف می گردند.
ضرورت بصیرت دینی برای نیروهای مسلح
الف) بصیرت، لازمه جهاد
نیروهای مسلح از دیدگاه اسلام واجد ویژگیهایی اند که آنان را با افراد دیگر متمایز می کند. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: إِنَّ اللّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیقْتُلُونَ وَیقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیهِ حَقّاً فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیعِکمُ الَّذِی بَایعْتُم بِهِ وَذلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ، (توبه: 111) خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد؛ (به این گونه که:) در راه خدا پیکار می کنند، می کشند و کشته می شوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده اید؛ و این است آن پیروزی بزرگ.
از امام صادق علیه السلام سؤال شد که این وعده قرآن یک وعده عمومی است و هر رزمنده ای را شامل می شود یا وعده ای است برای رزمندگانی با ویژگیهای مشخص؟ امام علیه السلام فرمود: وقتی این آیه نازل شد، عده ای از اصحاب پیامبرصلی الله وعلیه وآله همین سؤال را از آن حضرت پرسیدند و ایشان جوابی به آنها ندادند تا اینکه خداوند آیه شریف زیر را نازل فرمود: التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکعُونَ السَّاجِدُونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ، (توبه: 112) توبه کنندگان، عبادت کاران، سپاسگویان، سیاحت کنندگان، رکوع کنندگان، سجده آوران، آمران به معروف، نهی کنندگان از منکر، و حافظان حدود (و مرزهای) الهی، (مؤمنان حقیقی اند)؛ و بشارت ده به (اینچنین) مؤمنان.
چنانکه روشن است در آیه فوق همه این صفات به بعد عملی دین برمی گردد که طبق تعریف، بصیرت دینی یعنی به این صفات پایبند بودن و حرکت و اعمال و رفتار خود را بر ملاک آنها قرار دادن. مفسران در تفسیر واژگان این آیه سائحون را به کسانی تفسیر کرده اند که سیر عقل و فکر را در مسائل مختلف مربوط به جهان هستی به کار می گیرند و عوامل و اسباب پیروزی و شکست را پیگیری می کنند.
اسلام از پیروانش به خصوص مجاهدان فی سبیل اللّه می خواهد نسبت به جهان اطراف، مسائل زندگی و وظیفه شناخت کافی داشته باشند و همه کارهای آنان از جمله جنگ و جهادشان نیز از شناخت، عقیده، یقین و بصیرت صادر شود. به همین علت خداوند تبارک و تعالی از حضرت ختمی مرتبت صلی الله وعلیه وآله به صراحت می خواهد که: قُلْ هذِهِ سَبِیلی أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ عَلَی بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ، (یوسف: 108) بگو: این راه من است و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم! و در همین مفهوم حضرت علی علیه السلام می فرماید: حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَی أَسْیافِهِم، آنان آگاهی هایشان را(اعیان الشیعه، ج 3، ص 28؛ عوامل پیروزی و شکست، ص 127)
بر شمشیرها حمل می کردند. و خداوند در سوره آل عمران فرموده است: وَکأَینْ مِنْ نَبِی قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیونَ کثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکانُوا وَاللّهُ یحِبُّ الصَّابِرِینَ، (آل عمران: 146) چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان می رسید، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند)؛ و خداوند استقامت کنندگان را دوست دارد.
اعتقاد و عمل به اصول مسلم دینی در ایجاد استقامت و فداکاری و به دست آوردن پیروزی سهم فوق العاده ای دارد زیرا رزمنده ای که سمیع و بصیر به دین باشد باور دارد که هدف اصلی از تمام نبردها و مجاهدتها خداشناسی و مبداشناسی است و روزی خواهد آمد که در آن روز تمام مردم بر سر خوان عمل خویش خواهند نشست و هر انسانی جزای کرده خویش را خواهد دید و ذره ای ستم به کسی نخواهد شد.
بنابراین از آیات و روایات یاد شده به دست می آید که نیروی مسلحی که متصف به صفات مذکور باشد و با این تفکر و منطق و بصیرت قدم در راه انجام وظیفه گذارد، در رویارویی با مرگ، آن را فوز عظیم می داند و همیشه با روحیه بالا حماسه و پیروزی می آفریند.
ب) بصیرت، لازمه پیروزی
تاریخ مبارزات مسلمانان از بدر، احد و خندق تا مبارزه با ناکثین، مارقین و قاسطین و قیام عاشورا و در روزگار معاصر ما هشت سال دفاع مقدس این مدعا را تایید می کند که داشتن بصیرت دینی و خود را برای خدا خالص کردن ضرورتی بس مهم در پیروزی جبهه حق بوده است.
برخی از آیات نورانی قرآن کریم بیان تاریخ و هدفش عبرت گرفتن ما از آن است. به عنوان مثال نام حضرت موسی علیه السلام و قومش در 35 سوره قرآن و 136 بار تکرار شده است. قرآن، انقلاب حضرت موسی را یکی از پیچیده ترین انقلابها می داند و آنرا خوب تحلیل می کند اما با همه عمق و گسترش آن، نهایتا به دلیل بی بصیرتی پیروانش سقوط می کند.
تاریخ نشان می دهد که انسانهای بی بصیرت یا کم بصیرت زود فریب می خورند و در جنگهای روانی تاب مقابله با دشمن را ندارند و به همین دلیل، مصداق ضرب المثل آب به آسیاب دشمن ریختن می شوند و در نتیجه مسیر خود و انقلاب را به انحراف می کشانند. پیامبر اسلام صلی الله وعلیه وآله فرمود: لیس الأعمی من یعمی بصره إنّما الأعمی من تعمی بصیرته، کور آن نیست که چشم او کور است بلکه کور آنست که بصیرت ندارد.(نهج الفصاحه، ص 657)
همچنین حضرت علی علیه السلام می فرماید: فقد البصر أهون من فقد البصیرة، چشم سر را از(غرر الحکم، ص 41، حکمت 5؛ و الحیاة، ترجمه احمد آرام، ج 1، ص 63)
دست دادن آسانتر است تا چشم دل.
در تاریخ اسلام آمده است که شخصی در جنگ صفین وقتی صدای اذان را از دو جبهه شنید دچار تردید شد و نزد امیرالمومنین علی علیه السلام آمد و گفت چگونه می شود دو سپاه با هم در شهادت به وحدانیت خدا و رسول او و بر پاداشتن نماز و دعا یکسان باشند، اما در مقابل هم به جنگ برخیزند. حضرت علیه السلام او را نزد عمار فرستاد تا هر چه او حکم کند همان باشد. مرد مردد نزد عمار آمد و ماجرا را گفت، عمار در جواب گفت آن پرچم سیاه که در سپاه معاویه است را می بینی پیشتر من سه بار با آن پرچم، همراه پیامبر خدا جنگیده ام. اکنون به خدا سوگند می خورم که تمام کسانی که همراه معاویه آهنگ پیکار با ما کرده اند از آئین ما جدا شده اند. می خواستم آنها یک پیکر بودند و من آن پیکر را به شمشیر می زدم و تکه تکه می کردم. ریختن خون آنها از ریختن خون گنجشکی حلالتر است. سپس فرمود به خدا سوگند که به قدر خاشاکی که چشم مگسی را بیالاید بر حق نیستند.(پیکار صفین، نصر ابن مزاحم المنقری، ترجمه پرویز اتابکی، ص 487)
در روایتی از امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) نقل شده است که اگر امیرالمؤمنین علیه السلام با اهل قبله نمی جنگید، تکلیف اهل قبله بد و طغیانگر تا آخر معلوم نمی شد. این علی بن ابی طالب بود که این راه را باز نمود و به همه نشان داد که چه کار باید کرد. بچه های ما، وقتی که به بعضی از سنگرهای جبهه مهاجم وارد می شدند و آنها را اسیر می گرفتند، در سنگرهایشان مهر و تسبیح پیدا می کردند! بله، درست مثل همان کسانی که مقابل امیرالمؤمنین علیه السلام قرار داشتند و نماز هم می خواندند و نتیجتاً یک عده هم به شبهه می افتادند. آن کسی که سراغ اینها می رفت، عمار یاسر بود. این، هوشیاری و آگاهی است و کسی مثل عمار یاسر لازم است.(نرم افزار حدیث ولایت سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم 6 / 2 / 1369)
عظمت امثال عمار یاسر، به همین است. عظمت آن اصحاب خاص امیرالمؤمنین علیه السلام در همین است که در هیچ شرایطی دچار اشتباه نشدند و جبهه را گم نکردند. من در موارد متعدد در جنگ صفین، این عظمت را دیده ام؛ البته مخصوص جنگ صفین هم نیست. در بسیاری از آن جاهایی که برای جمعی از مؤمنین، نکته ای مورد اشتباه قرار می گرفت، آن کسی که می آمد و با بصیرت نافذ و با بیان روشنگر خود، شبهه را از ذهن آنها برطرف می کرد، عمار یاسر بود. انسان در قضایای متعدد امیرالمؤمنین -از جمله در صفین - نشان وجود این مردِ روشنگرِ عظیم القدر را می بیند.(همان)
بصیرت مجاهدان و فرماندهان و مجموعه نیروهای مسلح تضمین کننده و بیمه کننده نظام مردم سالار دینی است.
ج) بصیرت عامل تقویت روحیه و انگیزش
روحیه رزمی یکی از عواملی است که سرنوشت جنگها را رقم می زند. رزمنده معتقد و بصیر خود را در متن پدیده ها می بیند و به مدد و یاری خدا در هر شرایطی با نیت قرب الی اللّه پیروزی را باور دارد و در ضمیر و عمق جانش این پیروزی را حس می کند و همیشه قلبش روشن است که اسلام پیروز است.
بصیرت و آگاهی دینی مبتنی بر اصول خداجویی و خداخواهی و انگیزه دهنده است. هدف رزمنده با بصیرت مطابق بیان قرآن کریم است وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکونَ فِتْنَةٌ وَ یکونَ الدِّینُ کلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللّه بِما یعْمَلُونَ بَصیرٌ، (انفال: 39) و با آنها پیکار کنید، تا فتنه (شرک و سلب آزادی) برچیده شود، و دین (و پرستش) همه مخصوص خدا باشد! و اگر آنها (از راه شرک و فساد بازگردند، و از اعمال نادرست) خودداری کنند، (خداوند آنها را می پذیرد؛) خدا به آنچه انجام می دهند بیناست.
مولای متقیان علی علیه السلام فرمود: از جمله کسانی که در نبرد و صحنه پیکار ثابت قدم بوده و پایداری خواهند کرد کسی است که دارای بصیرت و بینایی کامل باشد. از این رو می بینیم آن حضرت در جنگ با معاویه در هنگام فراغت از نبرد(عوامل پیروزی و شکست، ص 135)
که همه سپاه در محل استقرار جمع می شدند به بیان خطبه هایی که همه اش بصیرت آموزی و معرفت صفات خدا بود می پرداخت چرا که امام دنبال دو هدف بوده است: 1. هدف تمام نبردهای اسلام خداشناسی است و حضرت می خواست این هدف جهاد هیچ موقع فراموش نشود. 2. با شناساندن صفات خدا، روح سربازان تقویت شود و آنان در راه مجاهدت خویش استوارتر شوند.
د)بصیرت شاخص حرکت
رزمنده مسلمان درپی دستیابی به اهدافش و بمنظور تحقق آرمانها و وظایف والایش ناگزیر از داشتن جهت یاب و معیار سنجش ارزشها و ضد ارزشهاست. علاوه بر این انسان به لحاظ روانی، قهرمانگراست و در طول تاریخ بدنبال آن بوده تا مجموعه ارزشها را در یک مظهر تماشا کند تا به عنوان راهنما و قطب نمادر حرکت و حیات اجتماعی و سیاسی او بشمار آید. مقام معظم رهبری می فرماید:
»من از سابق مکرر گفته ام که اگر ملتی قدرت تحلیل (بصیرت) خودش را از دست بدهد، فریب و شکست خواهد خورد. اصحاب امام حسن، قدرت تحلیل نداشتند؛ نمی توانستند بفهمند که قضیه چیست و چه دارد می گذرد. اصحاب امیرالمؤمنین، آنهایی که دل او را خون کردند، همه مغرض نبودند؛ اما خیلی از آنها - مثل خوارج- قدرت تحلیل نداشتند. قدرت تحلیل خوارج ضعیف بود. یک آدم ناباب، یک آدم بدجنس، یک آدم زبان دار پیدا می شد و مردم را به یک طرف می کشاند؛ شاخص را گم می کردند. در جاده، همیشه باید شاخص مورد نظر باشد. اگر شاخص را گم کردید، زود اشتباه می کنید. امیرالمؤمنین می فرمود: »و لایحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر« اول، بصیرت، هوشمندی، بینایی، قدرت فهم و تحلیل، و بعد صبر و مقاومت و ایستادگی. از آنچه که پیش می آید، انسان زود دلش آب نشود. راه حق، راه دشواری است.«(حدیث ولایت، سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم، 26 / 1 / 1370)
ه’) بصیرت مانع رسوخ اندیشه های التقاطی
در مقطع کنونی تاریخ کشور، ما شاهد یکی از پیچیده ترین و گسترده ترین و احتمالا جدیدترین متد تقابل اندیشه های التقاطی با اسلام فقاهتی و ارزشهای انقلاب اسلامی هستیم. »خطر درونی که دشمن قدیمی امت اسلامی است همان کج فهمی و جمود و تحجّر، یا خودباختگی و التقاط، یا نومیدی و ضعف نفس، یا تردید و وسوسه فکری، و یا مجموعه ای از اینها و امثال آن است.«(همان، پیام به حجاج بیت اللّه الحرام 28 / 12 / 1377)
عامل نفوذ اندیشه های التقاطی و فراموش کردن نقش عقل در نیروهای مسلح بی توجهی و تحجر و جمود و حرکت بدون بصیرت است. امام علی علیه السلام می فرماید: مَنْ ضَعُفَتْ فِکرَتُهُ قَوِیتْ غِرَّتُه، انسانهای بی بصیرت، زود فریب می خورند. همین(غرر الحکم، ص 57)
امروز هم در دنیا آدمهای دلسوزی هستند که فریب خورده اند؛ دشمن را نشناخته اند و صف را تشخیص نداده اند. هرجا در انحای عالم مبارزه ای صورت می گیرد، حرکتی می شود، انسان دلسوزی در پی نجات توده های مردم حرکت می کند، باید بداند که این راه، با هوشمندی و بصیرت و نیز با صبر و مقاومت طی شدنی است. حرکت بدون بصیرت، فرد و سازمان را به سوی خطرها و کمینگاهها می برد و ممکن است او را به سمت افکار و اندیشه های التقاطی غرب یا شرق بکشاند. نیروهای مسلح بایستی با قوت فکری و اندیشه صائب و بصیرت دینی خود وارد میدان مبارزه شوند تا به یک جهاد هوشمندانه دست بزنند و با توان علمی و ایمان راسخ و اعتماد به نفس، موفقیت های بزرگی به دست آورند و با استعانت از اسلام فقاهتی و انصاف و ادب علمی، روشی متقن و بدور از تحجر و التقاط برای معرفی اسلام و مقابله با کج اندیشی و انحراف ایجاد کنند و پایه های افکار مورد نیاز جامعه اسلامی و انقلابی را محکم نمایند و نقش مؤثری بر جریان فکری اسلامی و شکل گیری نظام اسلامی بر جای گذارند و بصورت سنگری امن برای آحاد جامعه طالب و علاقمند فکر اسلامی در حوزه ها و دانشگاه ها درآیند تا بتوانند زیر سایه این تفکر عمیق و مستحکم دین خود را حفظ کنند و دست آوردهای نوین فکری داشته باشند و از آن دفاع نمایند. خطر درونی که دشمن قدیمی امت اسلامی است همان کج فهمی و جمود و تحجّر، یا خودباختگی و التقاط، یا نومیدی و ضعف نفس، یا تردید و وسوسه فکری، و یا مجموعه ای از اینها و امثال آن است. که همه از بی بصیرتی نشات می گیرد.
نتیجه گیری
الزامات دفاع و جهاد درراه خداو پیروی از ارزشهای الهی برای نیروهای مسلح و رزمندگان مسلمان با نیروهای مسلح در جبهه های دشمنان اسلام بسیار متفاوت است. زمندگان اسلام علاوه بر تجهیز خود به سلاح و تجهیزات نظامی بایستی در دین و دینداری مجهز باشند. به همین دلیل است که رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی فرمود: »با یک دست قرآن را و با دست دیگر، سلاح را برگیرید و چنان از حیثیت و شرافت خود دفاع کنید که قدرت تفکر توطئه علیه خود را از آنان (دشمنان) سلب نمایید.«(صحیفه امام، ج 12، ص 203)
در این مقاله از پنج دلیل برای اثبات ضرورت بصیرت دینی برای نیروهای مسلح سخن گفتیم که عبارتند از: 1. بصیرت، لازمه جهاد 2. بصیرت، لازمه پیروزی 3. بصیرت عامل تقویت روحیه و انگیزش 4. بصیرت عامل گم نکردن شاخص و صراط مستقیم 5. بصیرت مانع رسوخ اندیشه های التقاطی.
از این رو بصیرت دینی نیروهای مسلح عامل مهم امنیت جامعه است. هشت سال دفاع مقدس نمونه بی بدیل قرن حاضربرای اثبات این ادعا است. پس نتیجه می گیریم که فرماندهان و مدیران عالی سازمانهای مسلح کشور برای تربیت نیروهای دلیر که هر کدام باید نمونه ای از یک رزمنده بصیر باشند لازم است از طریق مستقیم یا غیر مستقیم بسترها و زمینه های آن را فراهم نمایند تا آنان در همه فتنه ها از بصیرت و هوشیاری به عنوان چراغ هدایت برای شناخت حق از باطل استفاده نمایند.
نظرات شما عزیزان: