آن پروردگار عادل و حکیمی که ذرّهای و کمتر از ذرّهای به کسی ظلم و ستم روا نمیدارد و اعمال بندگان را همچنانکه انجام دادهاند به آنان عرضه خواهد کرد و حساب و گواهی خدا کافی است ... ببخش و عفو کن تا پادشاه روز قیامت از تو عفو کرده و درگذرد چنانکه خودش در قرآن میفرماید: « باید ببخشند و درگذرند. آیا دوست ندارید خداوند شما را بیامرزد؟» او خداوند آمرزنده و مهربان است. امام سجاد(علیه السلام) این کلمات را برای خویش و غلامان و کنیزانش تلقین میکرد و آنان با هم تکرار میکردند و خود امام(علیه السلام) که در میان آنان ایستاده بود و میگریست و با لحنی ملتمسانه میگفت: «ربّ انّک امرتنا ان نعفوا عمّن ظلمنا فقد ظلمنا انفسنا فنحن قدعفونا عمّن ظلمنا کما امرت فاعف عنّا فانّک اولی بذلک منّا و من المأمورین...؛ پروردگارا، تو به ما فرمودی از ستمکاران خویش درگذریم و ما براستی بر خود ستم کردهایم. همان طور که فرمودی، ما از کسانی که ستم کردهاند درگذشتیم، تو هم از ما درگذر که تو در عفو کردن از ما و از ماموران برتری. تو به ما فرمودی سائلی را از درگاه خود محروم نکنیم و هم اکنون ما سائلان و گدایان در آستانه در خانهات زانو زده و احسان و عطای تو را میطلبیم، بر ما منّت بگذار و محروممان نگردان، که تو در این کار شایستهتر از ما و از مأموران هستی. خدایا! من اکرام کردم تو هم به من اکرام کن و با اهل نعمت و مغفرت محشور نما ای صاحب احسان و کرامت. پس از این برنامه عرفانی حضرت سجاد(علیه السلام) خطاب به غلامان و کنیزان خویش میفرمود: من شما را عفو کردم، آیا شما هم من و بدرفتاریهای مرا که فرمانروای بدی برای شما و بنده فرومایهای برای فرمانروای بخشاینده عادل و نیکوکار بودم، بخشیدید؟! آن پروردگار عادل و حکیمی که ذرّهای و کمتر از ذرّهای به کسی ظلم و ستم روا نمیدارد و اعمال بندگان را همچنانکه انجام دادهاند به آنان عرضه خواهد کرد و حساب و گواهی خدا کافی است ... ببخش و عفو کن تا پادشاه روز قیامت از تو عفو کرده و درگذرد همگی یک صدا میگفتند: با اینکه ما از تو جز خوبی ندیدهایم ترا بخشیدیم. آنگاه به آنان میفرمود: بگوئید خداوندا! از علی بن الحسین درگذر! همان طور که او از ما در گذشت، او را از آتش جهنم آزاد کن همان طور که او ما را از بردگی آزاد کرد. آنان دعا میکردند و امام سجاد(علیه السلام) هم آمین میگفت. و در پایان می فرمود: بروید، من از شما در گذشتم و آزادتان کردم به امید اینکه خدا نیز از من درگذرد و آزادم کند. در روز عید فطر چندان به آنها جایزه و هدایا میبخشید که از دیگران بینیاز میشدند. هر سال در شب آخر ماه مبارک رمضان در هنگام افطار حدود بیست بنده آزاد میکرد و میگفت: «انّ للّه تعالی فی کلّ لیلةٍ من شهر رمضان عند الافطار سبعین الف عتیقٌ من النّار کلّاً قد استوجبوا النّار؛ خداوند متعال در هر شب ماه مبارک رمضان هفتاد هزار کس را از آتش جهنم آزاد میکند که همگی مستحق عذاب بودهاند آن حضرت هیچ بندهای را بیش از یک سال به بندگی نمیگرفت. هرگاه کسی را در اول سال و یا در وسط آن مالک میشد در شب عید فطر آزاد میکرد. این عمل روش هر ساله او بود. بندگان سیاه را که هیچگونه نیازی به آنان نداشت میخرید و در عرفات بعد از مراسم عرفه همه را آزاد ساخته و هدایای قابل توجهی را به آنان عطاء میکرد. با توجّه به این روایت نسبتاً طولانی در مییابیم که رهبران الهی و پیشوایان معصوم ما چقدر در ترویج فرهنگ اسلامی و آموختن آن به انسانهای تشنه معرفت تلاش نموده و نه تنها در ماه رمضان و عید فطر در آزادی جسم آنان میکوشیدند بلکه افکار و اندیشههای آنان را نیز از بند جهل و غفلت و خرافه پرستی رها میساختند و بهدین گونه بود که تربیت یافتگان مک تب اهل بیت(علیهم السلام) از پستی ذلّت به اوج عزت میرسیدند و بردگان گرفتار به رهبران جامعه و عارفان خدا جوی مبدل میگشتند که فهرست مفصلی از اینان را میتوان در کتابهای رجالی، تاریخی و سیره مطالعه نمود. فرآوری : زهرا اجلال
منابع:
سایت راسخون
خبرگزاری فارس
نظرات شما عزیزان: