بنابراین از ما درگذر و ما را ببخش تا خداى توانا از تو درگذرد و تو را ببخشد، زیرا كه او مىفرماید: « وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَاللَّهُ لَكُمْ.(2) از بدیها درگذرند و آنها را ببخشند، آیا دوست نمىدارید كه خدا هم از شما بگذرد؟»(3)
حضرت با چنین برخوردی، این نکته را به آنان متذکر می شدند که اولا خداوند به تمامی اعمال انسانها آگاه است و ثانیا با وجود علمش چون حلیم است بلافاصله عذاب نمی کند.
ب. توجه دادن به عفو و بخشش خدا: در ادامه همین داستان آمده است که : «همواره، این قبیل كلمات را تلقین به ایشان مىكرد، كلماتى كه بر میزان توجه خاص آن حضرت و ارتباط خاصّش به خداى متعال دلالت مىكرد، و آنگاه شروع مىكرد به گریه و از خوف و خشیت بارى تعالى اشك مىریخت و مىگفت: «پروردگارا! تو به ما امر فرمودى تا از كسانى كه به ما ستم كردهاند درگذریم و ما نیز از ستمگرانمان گذشتیم، همچنان كه به ما امر كردى، خود نیز از ما درگذر زیرا كه تو سزاوارتر به گذشت و بخشش از ما و از همه كسانى كه امر فرمودى هستى. خدایا به ما دستور دادى تا هیچ سائلى را از در خانهمان محروم بر نگردانیم و اینك ما درخواستكننده و مستمندانیم كه در خانه تو آمدهایم و از تو درخواست احسان و بخشش داریم، خداوندا با عنایت خود بر ما منّت بگذار و ناامیدمان مفرما! زیرا كه تو از ما و از هر كسى كه امر به احسان فرمودهاى به بخشش و احسان سزاوارترى.(4)
ج. توجه دادن به احسان بیکران الهی: «خداوندا! من احسان كردم، پس تو هم احسان كن، خدایا هر وقت از جمله درخواستكنندگان بودم از بزرگوارى تو برخوردار شدهام، پس هم اكنون نیز، اى خداى بخشنده مرا در زمره كسانى قرار ده كه از نعمتها و احسانت برخوردارند.»
آنگاه صورت مباركش را به سمت آنان بر مىگرداند، در حالى كه قطرات اشك از دیدگانش جارى بود، مىفرمود: «من شما را بخشیدم، آیا شما هم از من گذشتید؟ و از این كه بد سرپرستى كردم، مرا بخشیدید؟ زیرا كه من سرپرست بد و خوار و پست و ستمگر، اما مملوك پادشاهى بزرگوار، بخشنده، دادگستر، نیكوكار و بخشاینده هستم ...»
حضرت با چنین برخوردی، این نکته را به آنان متذکر می شدند که اولا خداوند به تمامی اعمال انسانها آگاه است و ثانیا با وجود علمش چون حلیم است بلافاصله عذاب نمی کند
د. آموزش توّاب بودن خداوند: بهترین راه برای فهماندن توبه پذیری خداوند این است که انسان خود عملا از خطای دیگران درگذرد. این روش در سیره امام چهارم در این داستان نمودار است.
راوی در ادامه می گوید: غلامان با شنیدن این قبیل سخنان از امام سجّاد، عرض مىكردند: «اى مولا و اى سرور! ما از تو گذشتیم ...»
مىفرمود: بگویید: «پروردگارا از على بن حسین بگذر چنان كه ما از او گذشتیم و او را از آتش دوزخ آزاد كن، همان طورى كه او ما را از قید بردگى آزاد كرد.»
غلامان نیز این جملات را مىگفتند، و پس از گفتن ایشان، مىگفت:
خداوندا اجابت كن اى پروردگار عالمیان!- و رو به ایشان مىكرد و مىفرمود:- بروید كه من از شما گذشتم و شما را به امید عفو پروردگار و آزادى از آتش جهنم، آزاد كردم. وقتى كه روز عید فطر فرا مىرسید، جایزه ارزشمندى به غلامان مىداد به قدرى كه بتوانند زندگى كنند و از مال مردم بىنیاز شوند. (5)
آموزش عملی علم امام
ابا حمزه ثمالى گفت خدمت حضرت زین العابدین بودم، در خانهاش درختى بود، گنجشكها روى آن قرار داشتند ناگهان پرواز نموده صدائى كردند، فرمود: ابا حمزه میدانى چه گفتند، عرض كردم نه، فرمود: تقدیس پروردگار نمودند و درخواست روزى امروز خود را كردند. و سپس فرمود: یا ابا حمزه خدا ما را به زبان پرندگان آشنا كرده و از هر چیز به ما عنایت نموده.(6)
پی نوشت:
1. به آیه شریفه: یَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً ... اشاره دارد. (آل عمران/ 30).
2. نور/ 22.
3. تحلیلى از زندگانى امام سجاد علیه السلام، نویسنده: باقر شریف قرشى / مترجم محمدرضا عطائى،ج1، ص321 و322،ناشر: آستان قدس رضوى،سال چاپ: 1372 ش
4. همان ،ج1،ص:323
5. همان ،ج1،ص:324
6. زندگانى امام سجاد و امام محمد باقر علیهما السلام ، ترجمه بحار الأنوار، مترجم موسى خسروى،ص 19،
ناشر: اسلامیه تهران، چاپ: دوم
نظرات شما عزیزان: