و در حديث قدسي وارد شده است كه: «حق ـ سبحانه و تعالي ـ فرمود كه: بايد ايمن شود از غضب من هر كه اكرام كند بندهي مؤمن مرا».[4]
و از حضرت رسول ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ روايت شده است كه: «هيچ بندهاي از امت من نيست كه نيكويي و نرمي كند با برادر مؤمن خود، به نوعي از ملاطفت، مگر اينكه خدا از خدمهي بهشت خدمتكار از براي او مقررّ ميفرمايد.»[5]
و از حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ مروي است كه: «هر كه ذلت را از روي برادر مؤمن خود بردارد، خداي ـ تعالي ـ ده حسنه براي او مينويسد، و هر كه بر روي برادر مؤمن خود تبسم كند، خداي ـ تعالي ـ از براي او حسنه ثابت كند.»[6]
و فرمود: «هر كه برادر مؤمن خود را تحسين كند، خداي ـ تعالي ـ تا روز قيامت براي او تحسين مينويسد.»[7]
و فرمود: «هر كه نزد برادر مسلم خود آيد و او را گرامي دارد، خداي تعالي را گرامي داشته است.»[8]
روزي آن حضرت به اسحق بن عمار فرمود كه: «اي اسحق! به دوستان من هر قدر تواني احسان كن، كه هيچ مؤمني احسان به مؤمني نكرد و اعانت او ننمود مگر اينكه صورت ابليس را خراشيد، و دل او را مجروح ساخت.»[9]
و از جملهي اموري كه انسان را به اكرام و تعظيم مردم وا ميدارد، آن است كه به تجربه ثابت شده است كه: هر كه به هر نظري مردم را ميبيند، مردم نيز به آن نظر به او نگاه ميكنند و او را ميبينند.
آري، هر كس هر چه ميكارد درو ميكند.
همينت پسند است اگر بشنوي كه گر خار كاري سمن[10] ندروي
و بدان كه ـ همچنان كه مذكور شد ـ گرامي داشتن و عزت دادن جميع طبقات مردم، به قدري كه سزاوار ايشان است از جملهي اعمال پسنديده است. و شايسته است كه انسان بعضي از اصناف مردم را به تعظيم و اكرام بيشتري اختصاص دهد، و از آن جمله اهل علم و فضل و صاحبان ورع و تقوي است، زيرا در احاديث بسيار تأكيد زياد در اكرام و تعظيم اين دو طبقه جليله وارد شده.
احترام پيران
و از آن جمله پيران و ريش سفيدان اهل اسلام است، كه گرامي داشتن و احترام زياد ايشان بر جوانان لازم و حتمي است.
و حضرت پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود كه: «هر كه مراعات كند برتري بزرگتر از خود را به جهت زياد بودن سن او، و احترام كند او را، خداي تعالي او را از ترس روز قيامت ايمن ميگرداند.»[11]
و از حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ روايت شده است كه: «بزرگ شمردن بزرگان پير، و تعظيم آنان، تعظيم و بزرگ شمردن خداست.»[12]
و فرمود كه: «از ما نيست هر كه احترام نكند پيران ما را، و رحم نكند بر بچههاي ما».[13]
و از جملهي كساني كه زيادتي احترام به ايشان سزاوار است، بزرگ طايفه و بخشنده طايفه است. و حضرت پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود كه: «هرگاه كريم قوم، و بزرگ ايشان بر شما وارد شود، اكرام او كنيد.»[14]
احترام سادات
و از جملهي طوايفي كه زيادتي تعظيم و اكرام ايشان لازم، و احترام ايشان حتمي است، سلسلهي جليلهي سادات علويه است، كه دوست داشتن و محبت ايشان، اجر رسالت و مزد نبوت است.
و از حضرت رسالت پناهي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ مروي است كه: «شفاعت من ثابت است از براي هر كه اعانت كند ذرّيّهي مرا به دست يا زبان يا با مال خود.»[15]
و فرمود: «چهار نفر را من شفاعت خواهم نمود در روز قيامت، اگر چه به قدر گناه تمام اهل دنيا را آورده باشند:
يكي: آنكه اكرام كند ذرّيّهي مرا.
دوم: آنكه حاجت ايشان را برآورد.
سيّم: آنكه تلاش نمايد از براي ايشان در وقتي كه گرفتار باشند.
چهارم: آنكه به دل و زبان، با ايشان دوستي و محبت كند.»[16]
و فرمود: «اكرام كنيد خوبان ذرّيّهي مرا از براي خدا، و بدان ايشان را از براي من».[17]
و احاديث در فضيلت سادات، و اجر اكرام و تعظيم ايشان بينهايت است. و آنچه مذكور شد از براي اهل ايمان كافي است.
[1] . بحارالانوار، ج75، ص155، ح25، كافي، ج2، ص352، ح7.
[2] . بحارالانوار، ج75، ص158، ح28، كافي، ج2، ص352، ح6.
[3] . كافي، ج2، ص351، ح4.
[4] . بحارالانوار، ج67، ص71، ح36.
[5] . كافي، ج2، ص206، ح4، بحارالانوار، ج74، ص298، ح33.
[6] . بحارالانوار، ج74، ص297، ح30، كافي، ج2، ص205، ح1.
[7] . بحارالانوار، ج74، ص298، ح31، كافي، ج2، ص206، ح2.
[8] . بحارالانوار، ج74، ص298، ح32، كافي، ج2، ص206، ح3.
[9] . كافي، ج2، ص207، ح9، بحارالانوار، ج74، ص301، ح38.
[10] . مخفف ياسمن، اسم گل خوشبويي است.
[11] . بحارالانوار، ج75، ص137، ذيل ح5.
[12] . كافي، ج2،ص165.
[13] . همان.
[14] . محجة البيضاء، ج3، ص372.
[15] . جامع الاخبار، ص140.
[16] . خصال شيخ صدوق، باب الاربعة، ص196، ح1.
[17] . جامع الاخبار، ص140.
نظرات شما عزیزان: