داستانی وحشتناک از مشاهده عذاب قبر

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

داستانی وحشتناک از مشاهده عذاب قبر

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

داستانی وحشتناک از مشاهده عذاب قبر

جوان با ناراحتی گفت: وقتی نبش قبر کردم ، دیدم مار سیاه و باریکی دور گردن مادرم حلقه زده و سرش را در دهان مادرم فرو برده و او را نیش میزند ! این منظره به قدری وحشتناک بود که طاقت مرا گرفت و از شدت ترس و هراس فوری روی قبر را پوشاندم.

آقا از او پرسید: آیا مادرت کار زشتی مرتکب می شد؟

جوان گفت: من چیزی به خاطر ندارم ، ولی همیشه پدرم او را نفرین میکرد؛ زیرا مادرم نسبت به ارتباط با نامحرم پروایی نداشت و با سر رو روی باز با مردان نامحرم رو به رو میشد و بی حجاب و بی پروا با انان سخن میگفت و با نامحرمان شوخی میکرد و می خندید و به همین خاطر همیشه مورد عتاب و نفرین  و سرزنش پدرم بود.

چه بد جایگاهی است قبر برای زنان بد حجاب و بی حجاب

و اضافه شود: که در قیامت، هر قسمتی از بدن زن رو که نامحرم دیده،

از همان قسمت به دار آویخته میشود.

و چه بسیارند زنانی که از موی سر و سینه هایشان آویزان می شوند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: فرجام شناسی
برچسب‌ها: فرجام شناسی

تاريخ : چهار شنبه 27 / 5 / 1399 | 8:57 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.