بسم الله " یک ذکر عجیب است. زیرا " بسم الله " نور است و با گفتن " بسم الله " قلب به تپش می افتد و عقل متحیر می شود .
" بسم الله " یک پل ارتباطی بین خالق و مخلوق و یک پل ارتباطی بین دنیا و بهشت است. زیرا رسول اکرم (ص) فرمودند : چون روز قیامت شود به بنده خدا امر می شود که وارد آتش دوزخ شو چون نزدیک دوزخ می شود و می گوید " بسم الله الرحمن الرحیم " و پا در دوزخ می نهد آتش دوزخ هفتاد هزار سال از او دور می شود ." بسم الله الرحمن الرحیم " : سر آغاز کتاب وحی الهی بوده بلکه تمام کتابهای آسمانی بوده است.
" بسم الله الرحمن الرحیم " : رمز بقا و دوام است .
" بسم الله الرحمن الرحیم " : رمز وصل و اتصال است .
" بسم الله الرحمن الرحیم " : عامل سربلندی و جاودانگی است .
به نام "الله"ای است که عاشق است و معشوق است و خود،
حقیقت عشق است. عاشق، میفهمد که عاشق چه میگوید
و اگر انسان عاشق نباشد، معنای کلام خداوند پر محبت را درک نمیکند...
"بسم الله الرّحمن الرّحیم"
چرا سورههای قرآن این طور شروع میشود؟
چرا با کلام دیگری آغاز نمیشود؟ دلیل تکرار پیدرپی این آیهی عاشقانه چیست؟
همین نشان میدهد که خدایی که اسلام از آن میگوید،
بیش از هر چیز و بیش از هر چیز دیگر مهربان و بخشنده است
و چنین خدایی، از مؤمنان به خود، انتظار مهربانی و بخشودن دارد.
تأکید قرآن و اسلام بیش از هر چیز، آن است که
ای مردم محبت را دریابید و مهربانی کنید
...پس خدایی که در دل آیات قرآن نهفته است،
در اوّل و آخر مهربان و بخشنده است.
اگر صفت دیگری دارد، این ویژگی او حالتی است از محبت بیپایانش.
خداوند عادل است، اما بخشش خود را بر عدالت خویش برتری میدهد...
این عدل عاملی است برای تحقق عشق و محبت خداوند، به همهی مخلوقات خود...
خدای قهّار، همان خدای رحمان است. قهر او همان مهر اوست...
تلاش عاشق است برای نجات معشوق ...
عدلی که اساس آن محبت نباشد، از سنخ عدل الهی نیست.
خشم و قهری که باطن آن رحمت و محبت نباشد،
نه خدایی است و نه برای خدا. خدا خواهانه نیست، نفسانی و خودخواهانه است...
پیام منحصر به فرد و اختصاصی اسلام، بعد از "لا اله الّا الله" که پیام مشترک ادیان است،
"بسم الله الرّحمن الرّحیم" است و این به بشر میگوید:
اسلام دین رحمت است، نه خشونت
اسلام آیین محبت است، نه نفرت
خدایی که اسلام وصفاش میکند عاشق است
عاشق مخلوق خود است و او عاشقترین است
"اَرحَم الرّاحمین" است
قرآن را با وضو باید گشود. ظاهر این وضو کار همگان است، اما باطن آن کار نوادر زمان است.
برای ورود به قرآن، باید با "بسم الله الرّحمن الرّحیم" وضو کرد
و گرنه ورود به قرآن ممکن نیست.
وضوی ظاهری با آب است و وضوی باطنی با عشق است.
باید روح را با عشق شست تا بتوان به درون قرآن راه یافت
و عمق قرآن را یافت.
باید به صفت رحمن و رحیم موصوف شد تا به ادراک وصفی که،
قرآن از خدا و حقیقت و زندگی دارد، نائل شد...
...کسی که عاشق نیست این خدا را نمیفهمد و بلکه از فهم و تجربهاش _
(که خود الله اکبر فهم ناپذیر است)_بسیار دور است.
کسی که عاشق نیست قرآن را نمیفهمد.
منظور آیات را در نمییابد، چون نخست میگوید:
"بسم الله الرّحمن الرّحیم"
"وقتی میگویی به نام خداوند بخشندهی مهربان،
نمیتوانی با نفرت و بدی عمل کنی.
"اگر الآن بگویی به نام خداوند بخشنده، اگر به راستی بگویی،
پس تو هم اکنون بخشندهای. چون انسان همیشه شبیه همانی میشود
که آن را میپرستد و تسلیم اوست.
"اگر خدای تو رحمان و رحیم است و اگر تو واقعاً چنین خدایی را میپرستی،
پس تو هم باید رحمان و رحیم باشی. مشت،
نمونهی خروار است و قطره میتواند از دریا خبر دهد.
"اگر تو مهربانی، پس معلوم است که خدایی هم که تو میپرستی مهربان است...
...اگر صفت خداوند تو، در تو نیست، پس به واقع "او " خداوند تو نیست
و تو خود را در اختیار جز "او" قرار دادهای و جز "او" را شنیدهای...
به نام "الله"ای است که عاشق است و معشوق است و خود،
حقیقت عشق است. عاشق، میفهمد که عاشق چه میگوید
و اگر انسان عاشق نباشد، معنای کلام خداوند پر محبت را درک نمیکند...
نظرات شما عزیزان: