ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

نامه ششم:عظمت کتاب قرآن وهدف از نزول آن

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

نامه ششم:عظمت کتاب قرآن وهدف از نزول آن

نامه ششم:ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ‌

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

شرح عرفانی از آخرین دست نوشته سردار سلیمانی

شاید بپرسی چرا هدايت قرآن ويژه پرهيزكاران است ؟

(بنده من )پر هيز كاران آن دسته از انسانهايي هستند كه توانسته اند آنچه پروردگارشان از آنها خواسته است جامه عمل بپوشند وبه مرحله تقوا برسنديعني همان (مـرحله تسليم در مقابل حق و پذيرش آنچه هماهنگ با عقل و فطرت است )

مـسـلـمـا قـرآن را براى هدايت همه جهانيان نازل کرده ام , ولى چرا در آيه فوق هدايت قرآن مخصوص پـرهـيـزكـاران مـعـرفى گرديده ؟ علت آن اين است كه تامرحله اى از تقوا در وجود انسان نباشد (مـرحله تسليم در مقابل حق و پذيرش آنچه هماهنگ با عقل و فطرت است ) محال است انسان از هـدايت كتابهاى آسمانى ودعوت انبيا بهره بگيرد ((زمين شوره زار هرگز سنبل برنيارد, اگر چه هـزاران مرتبه باران برآن ببارد)) سرزمين وجود انسانى نيز تا از لجاجت و عناد و تعصب پاك نشود, بذر هدايت را نمى پذيرد, لذا روی این اصل می گویم: ((قرآن هادى و راهنماى متقيان است )).


موضوعات مرتبط: نامه خدا به بنده
برچسب‌ها: نامه خدا به بنده

تاريخ : شنبه 17 / 2 / 1399 | 4:0 | نویسنده : اکبر احمدی |

نامه پنجم:راه بندگان مخلص نه گمراهان

نامه پنجم:صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّينَ‌

راه کسانی که آنان را مشمول نعمت خود ساختی؛ نه کسانی که بر آنان غضب کرده‌ای؛ و نه گمراهان.

عکس و تصویر نامه ی خدا به انسانها

بنده من بدان که راه مستقیم، همان راه محمّد و اهل بیت(علیهم السلام)من است، باید پیرو آخرین پیامبر و جانشینان او باشی. راه مستقیم، همان راه علی(علیه السلام)است، با ولایت او و ولایت فرزندان معصوم او می توانی به من نزدیک و نزدیک تر شوم.امروز هم مهدی(علیه السلام)امام زمان تو است، پیشوای تو است، باید او را بشناسی، من از تو خواسته ام تا ولایت او را قبول کنی و پیرو او باشی، او نماینده من روی زمین است. اگر به سوی او بروی به هدایت، رهنمون می شوی و سعادت دنیا و آخرت را از آنِ خود می کنی.راه مهدی(علیه السلام)راهی وسیع و واضح است و در آن هیچ ابهامی نیست، با پیمودن آن، می توانی به سعادت و رستگاری برسی.

هر کس بخواهد به سوی من بیاید، باید به سوی مهدی(علیه السلام)رو کند، فقط از راه او می توانی به من برسی. هر کس با او بیگانه باشد، هرگز به مقصد نخواهی رسید.پس اینگونه دعا کن: «خدایا ! مرا به راه کسانی که به آن ها نعمت داده ای رهنمون کن !»، پیامبر و جانشینان او، بندگان خوب تو می باشند و به آنان، جایگاه بزرگی داده ای.و «خدایا ! مرا از راه کسانی که به آنان غضب کرده ای دور کن، مرا از راه کسانی که گمراه شده اند، دور کن».


موضوعات مرتبط: نامه خدا به بنده
برچسب‌ها: نامه خدا به بنده

تاريخ : شنبه 17 / 2 / 1399 | 4:0 | نویسنده : اکبر احمدی |

نامه چهارم:هدایت فقط راه راست

نامه چهارم :اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ‌

ما را به راه راست هدایت کن...

خدا هوای بنده هاش و داره!

دستان خود را به سویم بلند کن، و بزرگ ترین حاجت خودرا از من  بخواه به چه فکر می کنی؟ از که می خواهی؟خودت به من بگو از من چه میخواهی !از عمق وجودت چنین فریاد بر آورد: «بارخدایا ! مرا به راه مستقیم هدایت کن».باید از من راهنمایی و هدایت بخواهی، باید از راه های انحرافی پرهیز کنی، اگر می خواهی به سعادت برسی باید فقط در راه من قدم برداری، راهی که تورا به رضای من برساند.بعضی ها می خواهند به سوی من بیایند، امّا راه را بیراهه می روند، آن ها هرگز رستگار نخواهند شد.آن روز را به یاد بیآور که عیسی(علیه السلام)برای مردم سخن می گفت، مردی رو به او کرد و گفت: «من چهل روز با خدای خود خلوت کردم، روزها روزه گرفتم و شب ها نماز خواندم، هزاران بار خدا را صدا زدم، امّا او جوابم را نداد».

عیسی(علیه السلام)تعجّب کرد، چرا تو حاجت این بنده خود را نداده ای؟ او می خواست بداند چه رازی در میان است، به او چنین سخن گفتم: ای عیسی ! اگر او تا آخر عمر هم دعا می کرد، دعایش را مستجاب نمی کردم عیسی (ع)گفت:برای چه؟ مگر او چه کرده است؟اگر او می خواست صدایش را بشنوم، باید از دری می آمد که من آن را معرّفی کرده ام. تو را پیامبر و نماینده خود روی زمین قرار داده ام، او به تو اعتقادی ندارد، چگونه می شود که من دعایش را مستجاب کنم در حالی که می دانم در قلب خود، به پیامبری تو هیچ اعتقادی ندارد؟


موضوعات مرتبط: نامه خدا به بنده
برچسب‌ها: نامه خدا به بنده

تاريخ : شنبه 16 / 2 / 1399 | 4:0 | نویسنده : اکبر احمدی |

نامه سوم:پرستش فقط خدا، کمک ویاری جستن به سوی او

نامه سوم :إِيَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاکَ نَسْتَعِينُ‌

(پروردگارا!) تنها تو را می‌پرستیم؛ و تنها از تو یاری می‌جوییم.

می دانم که دل شما مجذوب قدرت ها و زیبایی ها می شود و ناخودآگاه به سوی آن ها جذب می شوید، امّا من به یادشما می آورم روزی این همه قدرت ها نابود می شوند و آن روز فقط من هستم که قدرت دارم ! روز قیامت را می گویم ! آن روز همه کسانی که به سویشان رفتیدو آن ها را بُت خود قرار دادید، زبون و خوار می شوند،و آن روز چقدر نزدیک است !و فقط من هستم که همیشه بوده ام و خواهم بود، پس چرا اندیشه نمی کنیدکه فقط مرا را بایدبپرستید و تنها از من یاری بخواهید.

خوب می دانم اصلِ همه بُت ها، بُتی است که درون شما هست، باید در هراس باشید از اینکه نفس تان، بُتِ شما شود، تا خودتان را نشکنید نمی توانید به سویم بیایید. باید دل خود را از عشق به خود خالی کنید، در دلتان باید فقط محبّت من باشد، مبادا خودپرست باشید ! تا هر چیزی که بخواهد جای مرا را در قلبتان بگیرد،وشما از من دور کند، دل شما باید حرمِ من باشد، ودر این حرم باید فقط یاد و محبّت من باشد.

لحظه ای باید فکر کنید ! به راستی به یاری چه کسی دل بسته اید؟ اگر من نخواهم، هیچ کس نمی تواند برایت کاری کند، هر کس که قدرتی دارد، از من دارد، پس آیا بهتر نیست در مشکلاتت، فقط از من یاری بخواهیدومرا را صدا بزنیدکه من صدای همه بندگانم را می شنوم و آنان را یاری می کنم.

 


موضوعات مرتبط: نامه خدا به بنده

تاريخ : شنبه 17 / 2 / 1399 | 4:0 | نویسنده : اکبر احمدی |

نامه دوم:ستایش مخصوص خداوند

 

نامه دوم :الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ‌

ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.

«بنده خوبم «الحمد لله»،بهترین نوع تشکّر ازمن که  پروردگارتان هستم می باشد.زیراهر کس در هرجا،با هر زبانی،هرگونه ستایشی از هر کمال و زیبایی دارد،در حقیقت سرچشمه ی آن را ستایش می کند.البتّه حمد من منافاتی با سپاسگزاری از مخلوق ندارد،به شرط آنکه به امر من و در خط و مسیر من باشد. چرا که من خالق همه ی آفریده هاهستم. «وَ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ»آنچه در آسمان ها و زمین و میان آنهاست،آفریدگارشان من هستم «رَبُّ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مٰا بَیْنَهُمَا».«له الخلق والامر تبارک الله رب العالمین»هم آفرینش از من است و هم اداره ی آن،و من مربی و پرورش دهنده ی همه هستم از طرف دیگرالرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ‌ هستم یعنی (خداوندی که) بخشنده و بخشایشگر است (و رحمت عام و خاصش همگان را فرا گرفته).وهمچنین مَالِکِ يَوْمِ الدِّينِ‌ هستم (خداوندی که) مالک روز جزاست.روی همین حمدوستایش مخصوص من است . آیا تعقل نمی کنید


موضوعات مرتبط: نامه خدا به بنده
برچسب‌ها: نامه خدا به بنده

تاريخ : شنبه 17 / 2 / 1399 | 4:0 | نویسنده : اکبر احمدی |

نامه یک: عظمت بسم الله

 

نامه 1: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

بنده ام گفتم که من بخشنده ومهربانم حتی از پدر ومادر شماسخاوتمند تر ومهربانتر ولی شما متاسفانه جلو بندگانم دست دراز می کنید چرا خودتان راخوار وذلیل می کنیدآخر تمام گنجها نزد من است آنوقت شما به دیگران رو می آورید آخر چرا؟!!!!از طرف دیگردر میان اقوام و ملل مختلف،رسم است که کارهای مهم و با ارزش را به نام بزرگی از بزرگان خویش که مورد احترام و علاقه ی آنهاست،شروع می کنند تا آن کار میمون و مبارک گردد و به انجام رسد.البتّه آنان بر اساس اعتقادات صحیح یا فاسد خویش عمل می کنند.گاهی به نام بت ها وطاغوت ها وگاهی با نام خدا و به دست اولیای خدا،کار را شروع می کنند.چنانکه در جنگ خندق،اوّلین کلنگ را رسول خدا صلی الله علیه و آله بر زمین زد.با «بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ»آغاز کرد


موضوعات مرتبط: نامه خدا به بنده
برچسب‌ها: نامه خدا به بنده

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 17 / 2 / 1399 | 4:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.