پیـــام های آسمــانی
جزء دوازدهم
(برگرفته از تفسیر نور)
1. إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِير
مگر كسانى كه شكيبايى ورزيدند و كارهاى نيكو كردند،
كه آمرزش و مزد بزرگ از آن آنهاست.
صبر در برابر حوادثِ تلخ و شيرين زندگى،
از بهترين مصاديق عمل صالح است.
«صَبَرُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
(هود، 11)
2. وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَ وَحْيِنَا وَ لَا تُخاطِبْنِى
فِى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ
كشتى را زير نظر و الهام ما بساز و درباره اين ستمكاران
با من سخن مگوى، كه همه غرقه اند.
براى اولياى خدا كار كردن عار نيست.
«وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ»
(هود، 37)
گفت: بر آن سوار شويد، كه به نام خدا به راه افتد و به نام خدا
بايستد. زيرا پروردگار من، آمرزنده و مهربان است.
شروع هر كار با نام خداوند، رمز توكّل و
استمداد و رنگ الهى دادن به آن كار است.
«ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ»
حركت و توقّف، هر دو بايد با استمداد از خدا باشد.
«بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها»
(هود، 41)
مِن دُونِهِ فَكِيدُونِى جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ
گفت: «من خدا را گواه مى گيرم، و شاهد باشيد كه من از آنچه
جز او شريك وى مى گيريد بيزارم. همگى به حيله گرى
بر ضد من برخيزيد و مرا مهلت مدهيد.
در برابر خرافات بايد قاطعانه ايستاد.
«أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ»
(هود، 54 و 55)
قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ
به تحقيق رسولان ما براى ابراهيم مژده آوردند. گفتند: سلام.
گفت: سلام. و لحظه اى بعد گوساله اى بريان حاضر آورد.
سخن را بايد با سلام آغاز كرد.
«قالُوا سَلاماً»
سلام را به نحو بهتر بايد جواب داد.
(جمله ى «سَلامٌ» جمله ى اسميّه است كه دوام و ثبوت آن
از جمله ى فعليّه ى «قالُوا سَلاماً» بيشتر است)
(هود، 69)
اگر ايمان آورده ايد، آنچه خدا باقى مى گذارد برايتان
بهتر است. و من نگهبان شما نيستم.
رزق اندك ولى حلال و پاك، بهتر از درآمدهاى
بسيار، امّا حرام است.
«بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ»
(هود، 86)
اينها اخبار قريه هايى است كه براى تو حكايت مى كنيم
قريه هايى كه بعضى هنوز برپايند و بعضى ويران.
داستانهاى قرآنى، صادقترين و صحيح ترين قصه هاست،
زيرا گوينده ى آنها خداست.
«نَقُصُّهُ»
(هود، 100)
إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلْإنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِين
گفت: اى پسر كوچكم، خوابت را براى برادرانت حكايت مكن، كه تو را
حيله اى مى انديشند. زيرا شيطان آدميان را دشمنى آشكار است.
فرزندان را با مهربانى مورد خطاب قرار دهيد.
«يا بُنَيَّ»
(یوسف، 5)
فردا او را با ما بفرست تا بگردد و بازى كند و ما نگهدارش هستيم.
تفريح فرزند بايد با اجازه ى پدر باشد.
«أَرْسِلْهُ»
جوان، نيازمند تفريح و ورزش است.
«يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ»
( یوسف، 12)
شب هنگام، گريان نزد پدرشان بازآمدند.
گريه، هميشه نشانه ى صداقت نيست.
به هر گريه اى اطمينان نكنيد.
«يَبْكُونَ»
( یوسف، 16)