تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 30401
بازدید دیروز : 136836
بازدید هفته : 30401
بازدید ماه : 352682
بازدید کل : 10744437
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 30 / 6 / 1394

شهادت امام باقر علیه السلام با توطئه هشام

در بررسی زندگی سیاسی امام باقر (ع) نباید از اختلاف درونی برخی علویان با آن حضرت غافل بود، زیرا این اختلافها هر چند بظاهر رنگ سیاسی نداشت، ولی در نهایت به مسایل سیاسی انجامید.
آن چه این اختلافها را به امر سیاست گره می‏زند، این بود که خلفا همواره در صدد یافتن راهی آسان برای از میان بردن خط امامت و جریان اندیشه شیعی بودند و در این میان بدیهی است که دامن زدن به اختلافهای درونی آل علی و استفاده از عناصر ناراضی علیه آنان، می‏توانست شیوه‏ای راحت و کم پیامد برای حکومت باشد.


هشام بن عبد الملک، از همین شیوه استفاده کرد و با تدابیری زید بن حسن را که نسبت به امام باقر (ع) بر سر میراث رسول الله و امر امامت عداوت داشت، علیه آن حضرت به کار گرفت تا این امر به شهادت امام باقر (ع) منتهی گردید!


ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل کرده است:
زید بن حسن همیشه با امام باقر (ع) در مورد میراث رسول خدا، درگیری داشت و مدعی بود که او برای دریافت آن میراث سزاوارتر است به این دلیل که از نسل فرزند بزرگتر است ـ زیرا زید از نسل حسن بن علی و امام باقر از نسل حسین بن علی (ع) بود ـ این اختلاف حتی به محکمه قاضی نیز کشیده شد.


در یکی از همین محاکم زید بن حسن به زید بن علی بن الحسین ـ برادر امام باقر (ع) ـ توهین کرد و زید بن علی بن الحسین سوگند خورد که دیگر با زید بن حسن‏روبرو نشود.


از روایت استفاده می‏شود که در این محکمه‏ها، شخص امام باقر (ع) حضور نمی یافته، بلکه برادر خود (زید بن علی) را مأمور پاسخگویی به ادعاهای زید بن حسن می‏نموده است
.از این رو، پس از مشاجره یاد شده، زید بن علی از امام باقر (ع) خواهش می‏کند که دیگر او را از حضور در محکمه‏ای که زید بن حسن در آن مدعی است معاف دارد.امام باقر هم می‏پذیرد .

زید بن حسن که گویی در انتظار چنین فرصتی بود از این که می‏تواند از آن پس با شخص امام باقر (ع) رویارو شود، خرسند شد، زیرا امید داشت که در این رویارویی می‏تواند امام را تحت فشار و مورد اذیت و بی حرمتی قرار دهد!
زید بن حسن نزد امام باقر آمد تا آن حضرت را به محکمه قضا ببرد.
امام عازم شد، ولی به او فرمود: ای زید تو اکنون در زیر لباسهایت خنجری را پنهان کرده‏ای و...

امام در این هنگام گوشه‏هایی از قدرت امامت را به وی نمایاند و با کرامتهای خویش به او اثبات کرد که امامت امری الهی است و نه میراثی بشری و قراردادی اجتماعی.
زید با مشاهده کرامتها، گاه مدهوش می‏شد و بشدت شگفت زده می‏گردید، ولی هرگز از غفلت و هواپرستی بیرون نیامد.

زید بن حسن با مشاهده آن کرامتها، سوگند یاد کرد که دیگر به نزاع با امام باقر (ع) بر نخیزد! 
او از امام جدا شد ولی همان روز به سوی هشام بن عبد الملک (1) حرکت کرد.

وقتی که به حضور هشام رسید گفت: من از نزد ساحری دروغگو می‏آیم که برای تو سزاوار نیست او را به حال خود واگذاری.
زید بن حسن آنچه را دیده بود برای هشام باز گفت.
هشام بن عبد الملک به کارگزار خویش در مدینه دستور داد: محمد بن علی رادر بند بکش و نزد من بفرست! .
آنگاه به زید بن حسن گفت: اگر محمد بن علی را در اختیار تو قرار دهم، آیا حاضری او را به قتل رسانی؟
زید بن حسن گفت: آری.
والی مدینه با دریافت فرمان هشام به عواقب آن اندیشید و به هشام نوشت:
من فرمان تو را رد نمی‏کنم و این نامه به معنای مخالفت با تو نیست، ولی دوست دارم از سر خیرخواهی با تو سخنی بگویم: مردی را که از من خواسته‏ای تا در بند کشیده، نزد تو بفرستم، عفیفترین و زاهدترین کس در روی زمین است و من به صلاح حکومت تو نمی‏بینم که متعرض وی شوی... (2)
این حدیث طولانی است، ولی به هر حال، زید بن حسن از این طریق به خواسته خود دست نیافت .
پس از بازگشت از شام به مدینه، سر انجام با تدبیری زین اسب را آغشته به سم کرد و از این طریق امام باقر (ع) را مسموم ساخته، به شهادت رسانید.
در این راه دست هشام پنهان است، زیرا آنچه هشام از آن بیم داشت و برای حکومت خود از آن نگران بود، از یک سو وجود امام، و از سوی دیگر درگیری علنی با آن حضرت بود، اما از میان بردن امام باقر (ع) به صورت مخفی و به وسیله فردی از خاندان علی می‏توانست او را از هر دو مشکل برهاند! (3)



پی‏نوشت‏ها: 
1 ـ در برخی از متون به جای هشام بن عبد الملک فقط نام عبد الملک آمده است، ولی با توجه به این که عبد الملک معاصر امام سجاد (ع) بوده، می‏توان مطمئن شد که هشام بن عبد الملک مورد نظر است و چه بسا لفظ هشام به وسیله راویان یا نسخه نویسان ساقط شده باشد.
2 ـ الخرائج و الجرائح 2/600، بحار 46/ .329
3 ـ نور الابصار 49 و .60

کتاب: زندگی سیاسی امام باقر (ع)، ص 200



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی