بر اساس آموزه های وحیانی اسلام هر تکلیفی از تکالیف شرعی دارای فلسفه و اهدافی است که دانستن آنها می تواند انگیزه عمل را در مکلفان تقویت کند. در اصول فقه اسلامی بار ها بر این جمله تاکید می شود که «ان جمیع الاحکام موضوعهْ علی اساس المصالح و المفاسد و ان لکل حکم فلسفته و علته؛ مبنای شکل گیری همه احکام شرعی و الهی مصالح و مفاسدی است که فلسفه و علت آن است.» بر همین اساس برخی از عالمان اسلامی همچون شیخ صدوق(ره) بر آن شده اند تا با مراجعه به آموزه های وحیانی، علت ها را کشف و معرفی کنند. کتاب علل الشرایع بر همین اساس تدوین شده تا علل و حکمت های احکام بیان گردد.

البته نمی توان به همه علل احکام و شرایع دست یافت؛ زیرا برخی از آنها ناظر به حکمت هاست که با علت ها متفاوت خواهد بود؛ چرا که دانستن علت می تواند زمینه تعمیم را فراهم آورد، اما حکمت احکام چنین بستری را فراهم نمی آورد.

آموزه های وحیانی اسلام به برخی از علل و حکمت های احکام و متعلقات آن توجه داشته است. از جمله در آیات قرآنی برخی از آثاری که خداوند برای روزه بیان کرده را می توان از حکمت ها و اهداف و فلسفه روزه بر شمرد. بر همین اساس می توان گفت که تعظیم الهی[1]؛، شکرگزاری و سپاسگزاری[2]؛ بهره مندی از امدادهای الهی[3]،بهره مندی از خیر[4] ، دست یابی به تقوا[5]  و پیروزی و موفقیت در کارها[6] از جمله حکمت ها و اهداف روزه است.

امام صادق(ع) درباره معنای صبر در کلام خداوند می فرماید: «واستعینوا بالصبر و الصلوهْ »[7] قال: الصبر الصوم؛ اینکه خداوند عزوجل فرموده است: از صبر و نماز کمک بگیرید، مراد از صبر، همان روزه است.[8]

روزه، آزمون اخلاص

روزه فواید و آثار دیگری نیز دارد که از جمله مهم ترین آنها، شناسایی مخلصان است؛ زیرا روزه به معنای خودداری نفس از نوشیدن و خوردن و دیگر لذت های نفسانی و همچنین محرمات، برای بسیاری از مردم که نمی توانند دل از لذت های دنیوی و مادی بشویند بسیار دشوار است و تنها اهل خشوع و خضوع هستند که به حکم الهی دست از اموری حتی مباح چون خوردن و نوشیدن و مباشرت با همسر بر می دارند.[9] از این رو، می توان گفت که روزه یکی از مهمترین آزمون های الهی است که از طریق آن می توان اهل اخلاص را از غیر آن باز شناخت.

امام علی (ع) درباره این کارکرد روزه می فرماید: فرض الله. .. الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق؛ خداوند روزه را واجب کرد تا به وسیله آن اخلاص خلق را بیازماید.[10]

حضرت فاطمه (س) نیز در باره نقش روزه در اخلاص می فرماید: فرضَ الله الصیام تثبیتا للاخلاص؛ خداوند روزه را به خاطر تثبیت اخلاص واجب فرموده است.[11]

روزه و همدردی با دیگران

از دیگر کارکردهای روزه می توان به عنصر همدردی در آن اشاره کرد؛ زیرا روزه دار با روزه داری خود شرایط سخت دیگران را درک می کند و به سبب تحمل رنجی که در مدت روزه داری می برد، رنج فقیران را با تمام پوست و گوشت خود احساس می کند. ایجاد شرایط مشابه و همانندسازی فضای زندگی با زندگی فقیران، در مهمترین بعد یعنی فقدان خوردنی و نوشیدنی و لذت های دیگر، موجب می شود تا احساس همدردی ایجاد شده و زمینه برای احسان و انفاق مالی فراهم آید.

پس غیر از حکمت های بیان شده، می توان به این حکمت نیز اشاره کرد که امام صادق(ع) درباره وجوب روزه بیان کرده است. ایشان می فرماید: انما فرض الله الصیام لیستوی به الغنی و الفقیر؛ خداوند روزه را واجب کرده تا بدین وسیله دارا و ندار و غنی و فقیر مساوی گردند.[12]

امام رضا (ع) نیز در این باره می فرماید: انما امروا بالصوم لکی یعرفوا الم الجوع و العطش فیستدلوا علی فقر الاخر؛ مردم به انجام روزه امر شده اند تا درد گرسنگی و تشنگی را بفهمند و به واسطه آن فقر و بیچارگی آخرت را بیابند.[13]

روزه، زکات بدن

از دیگر حکمت هایی که در روایات برای روزه بیان شده، زکات بدن است. به این معنا که برای هر چیزی زکاتی است؛ یعنی همان طوری که برای مال زکاتی است و برای دانش زکاتی چون انتشار و تعلیم آن، برای بدن نیز زکاتی است که با پرداخت آن زمینه رشد و بهبودی و نمو مناسب بدن فراهم می آید.

رسول خدا (ص) فرموده است: لکل شیئی زکاهْ و زکاهْ الابدان الصیام؛ برای هر چیزی زکاتی است و زکات بدن ها روزه است.[14]

نیز آن حضرت می فرماید: صوموا تصحّوا؛ روزه بگیرید تا تندرست بمانید.[15]

 پژوهش های پزشکی نیز امروزه ثابت کرده است که روزه نقش بسیار موثری در از بین بردن بیماری ها به ویژه بیماری های سرطانی دارد؛ زیرا کاهش مواد مغذی در بدن، نخستین تاثیر را در سلول های سرطانی به جا می گذارد و ریشه آنها را می خشکاند. بنابراین، برای اینکه بدنی سالم و اندامی خوب داشته باشیم و همه اعضای بدن به درستی به کار خود مشغول شوند باید روزه را به عنوان یک درمان بپذیریم و از آن برای رشد و نمو درست بدن خود سود بریم.

روزه، سپر آتش

برخی از اعمال صالح، آثار خاصی برای دفع و رفع عذاب دارند. به عنوان نمونه اطعام، نقش بسیار موثری در رهایی انسان از دوزخ ایفا می کند؛لذا بسیاری از دوزخیان در پاسخ چرایی گرفتار شدن به دوزخ می گویند:لَمْ نَک مِنَ الْمُصَلِّینَ وَلَمْ نَک نُطْعِمُ الْمِسْکینَ؛ از مجرمان پرسش می شود که چه چیزی شما را به دوزخ کشانده است؟ گفتند: ما نمازگزار نبودیم و مسکین را اطعام نمی کردیم.[16]

در سوره انسان نیز خداوند درباره چرایی اطعام اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به مسکین و فقیر و اسیر افزون بر مسئله وجه الله و اخلاص ایشان، به خوف از دوزخ اشاره می کند و آن را یکی از علل اطعام آنان بر می شمارد.

روزه یکی از راه ها و اسبابی است که خداوند برای در امان ماندن از آتش دوزخ قرار داده است. پیامبر(ص) درباره این حکمت و فلسفه روزه می فرماید: الصوم جنهْ من النار؛ روزه سپر آتش (جهنم) است؛ یعنی به واسطه روزه گرفتن انسان از آتش جهنم در امان خواهد بود.»[17]

روزه جهادی

در آموزه های اسلام، جهاد به ویژه نظامی آن به سبب سختی اش معیاری برای کارهای دیگر قرار داده شده است. از این رو اموری چون کسب حلال، خوب شوهرداری کردن و مانند آن در حکم جهاد دانسته شده و این گونه اعمال با جهاد سنجیده می شود. مثلا گفته می شود: جهاد المراه حسن التبعل؛ جهاد زن خوب شوهرداری کردن است.

روزه گرفتن به سبب آنکه پاگذاشتن بر هواهای نفسانی و لذت ها حتی مباح است، کاری سخت و مشقت آور است؛ و از این دشوارتر روزه ای است که در گرمای تابستان و در زیر آفتاب و با کار و کارگری همراه باشد. چنین روزه ای به حکم «افضل الاعمال احمزها؛ بهترین کار ها سخت ترین آنهاست» یکی از مصادیق افضل اعمال است؛ چنانکه از نظر پیامبر(ص) از مصادیق جهاد است و شخص روزه دار در چنین شرایطی به عنوان مجاهد شناخته می شود؛ زیرا به جهاد اکبر نفس در شرایط بسیار سخت رفته است. پیامبر(ص) می فرماید: الصوم فی الحر جهاد؛ روزه گرفتن در گرما، جهاد است.[18]

امام صادق (ع) نیز درباره روزه داری در گرمای شدید و سخت می فرماید: من صام لله عزوجل یوما فی شدهْ الحر فاصابه ظما و کل الله به الف ملک یمسحون وجهه و یبشرونه حتی اذا افطر؛ هر کس که در روز بسیار گرم برای خدا روزه بگیرد و تشنه شود خداوند هزار فرشته را می گمارد تا دست به چهره او بکشند و او را بشارت دهند تا هنگامی که افطار کند.[19]

روزه نفس

در آموزه های اسلامی برای روزه اقسام و انواع گفته شده که از جمله آنها روزه سکوت[20]، روزه کفاره حج[21] و مانند آن است.

البته یک نوع تقسیم بندی دیگر وجود دارد که به حسب جسم و روان است. به این معنا که گاه تنها جسم آدمی روزه دار است، ولی روح و روانش روزه ندارد. بهترین روزه آن است که جسم وروح با هم روزه دار باشد. البته روزه روان و نفس سخت تر است. روزه نفس، جهاد اکبر است. اینکه انسان بتواند در برابر همه لذات زندگی چشم بپوشد و روانش را به سوی لذت معنوی و لقاءالله سوق دهد سودمندترین روزه هاست، چنانکه علی(ع) درباره روزه نفس می فرماید: صوم النفس عن لذات الدنیا انفع الصیام؛ روزه نفس از لذتهای دنیوی سودمندترین روزه هاست.[22]

روزه واقعی

به سخن دیگر روزه نفس همان روزه واقعی است؛ زیرا انسان اگر تنها از خوردن و نوشیدن دست بردارد، در حالی که توانایی ندارد از حرام های دیگر الهی چون غیبت و دروغ و ظلم و چشم چرانی و بدگویی و تحقیر و مانند آنها دست بردارد، در حقیقت روزه دار نیست. از این رو شرط دست یابی به تقوا، روزه در تمام ابعاد و ترک همه محارم الهی است. امیرمومنان (ع) دراین باره می فرماید: الصیام اجتناب المحارم کما یمتنع الرجل من الطعام و الشراب؛ روزه پرهیز از حرام ها است همچنانکه شخص از خوردن و نوشیدن پرهیز می کند.[23]

برترین روزه

پس دست یابی به روزه واقعی آن است که قلب و روان آدمی روزه دار باشد و تنها به روزه جسمانی و زبان بسنده نکند.امام علی(ع) در بیان برترین و بهترین اقسام روزه ها می فرماید: صوم القلب خیر من صیام اللسان و صوم اللسان خیر من صیام البطن؛ روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شکم است.[24]

پس در روزه واقعی باید همه اعضا و جوارح و جوانح آدمی روزه دار باشد و همان طوری که شکم و فرج روزه دار است، باید چشم و گوش و دیگر اعضای بدن نیز روزه دار باشد. امام صادق(ع) دراین باره می فرماید: اذا صمت فلیصم سمعک و بصرک و شعرک و جلدک؛ آنگاه که روزه می گیری باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه دار باشند.«یعنی از گناهان پرهیز کند.»[25]

از حضرت فاطمه (س) نیز روایت است که درباره روزه اعضا و جوارح فرموده است: ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه؛ روزه داری که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده روزه اش به چه کارش خواهد آمد.[26]

روزه ناقص

روزه ناقص انواع و اقسامی دارد، از جمله آنها روزه ای است که تنها شخص نخورد و نیاشامد ولی دروغ و غیبت کند و از دیگر محارم الهی اجتناب نورزد. البته غیر از اینها موارد دیگری است که توجه به آنها می تواند ما را به روزه کامل رهنمون کند و گرفتار روزه های ناقص نگردیم.

امام باقر (ع) در بیان برخی از مصادیق روزه های ناقص می فرماید: لا صیام لمن عصی الامام و لا صیام لعبد ابق حتی یرجع و لا صیام لامراهْ ناشزهْ حتی تتوب و لاصیام لولد عاق حتی یبر؛ روزه این افراد کامل نیست: 1 - کسی که امام (رهبر) را نافرمانی کند؛ 2 - بنده فراری تا زمانی که برگردد؛ 3 - زنی که اطاعت شوهر نکرده تا اینکه توبه کند؛ 4 - فرزندی که نافرمان شده تا اینکه فرمانبردار شود.[27]

روزه بی ارزش

همان طوری که برخی از روزه ها ناقص است برخی دیگر از روزه ها نیزبی ارزش است و تنها برای شخص ظاهر و پوستی بی محتوا و بی معنا می ماند. امیرمومنان علی (ع) می فرماید: کم من صائم لیس له من صیامه الا الجوع و الظما و کم من قائم لیس له من قیامه الا السهر و العناء؛ چه بسا روزه داری که از روزه اش جز گرسنگی و تشنگی بهره ای ندارد و چه بسا شب زنده داری که از نمازش جز بی خوابی و سختی سودی نمی برد.[28]

از جمله مصادیق این روزه های بی ارزش و بی اهمیت روزه کسی است که دروغ و غیبت می کند و یا برای ریا روزه می گیرد و یا برای سلامتی تن و جنبه های بهداشتی و لاغر شدن، روزه را به جان می خرد و یا علل و عوامل و نیات و انگیزه های دیگری در روزه اش وارد می شود و آن را بی ارزش و بی اهمیت می سازد.

اهمیت و پاداش روزه

در اهمیت روزه همین بس که خداوند خود مسئولیت پاداش دهی به روزه دار را به عهده گرفته است. رسول خدا(ص) فرمود: قال الله تعالی: الصوم لی و انا اجزی به؛ خدای تعالی فرموده است: روزه برای من است و من پاداش آن را می دهم.[29]

از جمله پاداش هایی که خداوند برای روزه دار در نظر گرفته، غذای بهشتی است. رسول خدا (ص) فرموده است: من منعه الصوم من طعام یشتهیه کان حقا علی الله ان یطعمه من طعام الجنهْ و یسقیه من شرابها؛ کسی که روزه، او را از غذاهای مورد علاقه اش باز دارد برخداست که به او از غذاهای بهشتی بخوراند و از شرابهای بهشتی به او بنوشاند.[30]

در این راستا آن حضرت (ص) می فرماید: طوبی لمن ظما او جاع لله اولئک الذین یشبعون یوم القیامهْ؛ خوشا به حال کسانی که برای خدا گرسنه و تشنه شده اند اینان در روز قیامت سیر می شوند.[31]

امام صادق(ع) نیز برای روزه دار دو شادی در دو زمان در دنیا و آخرت بیان می کند و می فرماید: للصائم فرحتان فرحهْ عند افطاره و فرحهْ عند لقاء ربه؛ برای روزه دار دو خوشحالی است:1 - هنگام افطار 2 - هنگام لقاء پروردگار[32]

خداوند برای بیان ارزش و اهمیت روزه داری، برای بهشت دری خاص به عنوان در روزه داران قرار داده است. از پیامبر(ص) روایت است که فرمود: ان للجنهْ بابا یدعی الریان لا یدخل منه الا الصائمون؛ برای بهشت دری است به نام (ریان) که از آن فقط روزه داران وارد می شوند.[33]

از برکات روزه داری می توان به اجابت دعای روزه دار اشاره کرد. از امام کاظم(ع) یا امام رضا(ع) روایت است که می فرماید: دعوه الصائم تستجاب عند افطاره؛ دعای شخص روزه دار هنگام افطار مستجاب می شود.[34]

عفت و روزه

همچنین کسی که توانایی ندارد تا شهوت جنسی را از راه حلال پاسخ دهد، باید با روزه گرفتن آن را مهار نماید و مدیریت نفس را در دست گیرد؛ چرا که روزه یکی از راه های مهار طغیان شهوت جنسی است، بنابراین میان عفت و روزه، رابطه مستقیم وجود دارد، پیامبر اکرم (ص) می فرماید: یا معشر الشباب ان استطاع منکم الباءَةُ ـ فلیتزوّجُ، فانّه اَغضُّ للبصَر و اَحصنُ للفرج و من لم یستَطِعْ فعلَیه بالصوم: ای گروه جوانان! کسی که از شما توانایی ازدواج داشته باشد، ازدواج کند، زیرا ازدواج سبب می شود که از نوامیس مردم چشم فرو بندد و دامان خویش را از آلودگی به بی عفتی حفظ کند و کسی که توانایی بر ازدواج ندارد، روزه بگیرد.[35]

از دیگر آثار روزه می توان به آرامش قلب اشاره کرد. امام باقر(ع) می فرماید: الصیام و الحج تسکین القلوب؛ روزه و حجّ آرامش دهنده قلوب آدمیان است.[36]

پی نوشت:



[1] بقره، آیه 185

[2] همان

[3] بقره، آیات 45 و 153 و روایات تفسیری

[4] بقره، آیه 184

[5] بقره، آیه 183

[6] بقره، آیات 45 و 153 و روایات تفسیری

[7]  بقره، آیات 45 و 153

[8] وسائل الشیعه، ج 7 ص 298، ح 3

[9] بقره، آیات 45 و 46 و 153 و روایات تفسیری

[10] نهج البلاغه، حکمت 252

[11] بحارالانوار، ج 96، ص 368

[12] من لا یحضره الفقیه، ج 2 ص 43، ح 1

[13] وسائل الشیعه، ج 4 ص 4 ح 5 علل الشرایع، ص 10

[14] الکافی، ج 4، ص 62، ح 3

[15] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، المکتبه الاسلامیه، 1388 هـ، ج 96، ص 255

[16] مدثر، آیات 40 تا 44

[17] الکافی، ج 4، ص 162

[18] بحارالانوار، ج 96، ص 257

[19] الکافی، ج 4، ص 64، ح 8؛ بحارالانوار، ج 93، ص 247

[20] آل عمران، آیه 41؛ مریم، آیات 10 و 11 و 26

[21] بقره، آیه 196

[22] غررالحکم، ج 1، ص 416، ح 64

[23] بحارالانوار، ج 93، ص 249

[24] غررالحکم، ج 1، ص 417، ح 80

[25] الکافی، ج 4، ص 87، ح 1

[26] بحارالانوار، ج 93 ص 295

[27] بحارالانوار، ج 93، ص 295

[28] نهج البلاغه، حکمت 145

[29] وسائل الشیعه، ج 7، ص 294، ح 15 و 16 و 27 و 30

[30] بحارالانوار ج 93 ص 331

[31] وسائل الشیعه، ج 7 ص 299، ح 2

[32] وسائل الشیعه، ج 7، ص 290 و 294 ح 6 و 26

[33] .وسائل الشیعه، ج 7، ص 295، ح 31؛ معانی الاخبار، ص 116

[34] بحارالانوار، ج 92، ص 255، ح 33

[35] مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی ابن ابیطالب، 1378، ج 2، ص 315

[36] عظیمی، سید جعفر، روزه از دیدگاه قرآن و عترت، مؤسسه انتشارات رسالت رمضان 1415 هـ