ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

مذهب حق یکی بیش نیست

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

مذهب حق یکی بیش نیست

https://www.ketabrah.ir/img/l/9773457074218924.jpg

مذهب حق یکی بیش نیست

بدان ای ابراهیم که در میان این همه مذهب جز یکی حق نیست و دلیل براین مطلب ، سخن گران بهای صاحب شریعت، خاتم انبیاء محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم است که می فرماید: «سَتَفْترقُ اُمَّتی عَلی ثَلاثَ وَ سَبْعینَ فِرْقَه واحِدَهٌ مِنْها ناجِیَه وَ الْباقی فِی النّار» یعنی بزودی امّت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند که یکی از آنها اهل نجات بوده و باقی به آتش دوزخ رهسپار خواهند شد.

و چون جمعی از اصحاب پرسیدند: یا رسول اللّه! آن فرقه ناجیه کدامست؟ فرمود آنچه من و اهلبیت من معتقد بر آن هستیم.

و سپس فرمود: «مَثَل اَهْل بَیْتی کَمَثَلِ سَفینَهِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَها نَجی و مَنْ تَخَلَّفَ عَنْها غَرَقَ»(2)

بدان ای ابراهیم تمامی فرقه های اسلامی بر صحیح بودن این دو حدیث توافق دارند و اهل بیت و اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نه معتزلی بودند و نه حنفی و نه شافعی و نه مالکی و نه حنبلی، پس بدون شک

 


1- هر حزب و گروهی به آنچه نزد آنهاست بسنده کرده و با آن خوشند (غافل از اینکه حق چیز دیگری است و بخاطر آن بازخواست خواهند شد). مؤمنون / 53 .

2- اهلبیت من همچون کشتی نوحند، آنکس که بر آن سوار شود و با آن باشد ، نجات یابد وآنکس که به آن پشت کند و ازآن پیروی نکند غرق و هلاک خواهد شد.

تنها فرقه ای که اهل نجات است تابعان رسول خدا و اهل بیت اویند. زیرا که اصول اعتقادات این گروه متفاوت با اعتقادات سایر مذاهب است و نسبت به هیچ یک از این فرقه ها نمی توان یقین کرد که اهل نجات باشند مگر این طایفه که پیرو اهل بیت علیهم السلام هستند.

ای ابراهیم! بدان که من از کشته شدن به دست تو هیچ باکی ندارم، و به این حیات پنج روزه دلبستگی و علاقه ای ندارم و همیشه از خدا توفیق شهادت را طلب کرده ام و امروز می خواهم به روشنی عقیده خود را بیان کنم تا بر خلیفه زمان نیز ظاهر گردد که این عقیده پیشینیان شما که می گفتند که شقاوت اشقیا و کفر و فسق، و خیر و شرّ به تقدیر و اراده الهی است و بنده هیچگونه اختیاری از خود ندارد، و اکنون شما نیز آن را ابراز می کنید به این خاطراست که زشتی های خود و گمراهانی راکه بر اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ظلم کردند، توجیه و تبرئه کنید، آنان را که این منصب را به ناحق غصب کردند و سیده نساء را اذیّت نموده و ارثیّه پیامبر، فدک، را به زور از دست ایشان گرفتند و صحابه بزرگ رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم همچون سلمان و ابوذر و مقداد و عمّار و... را آزار دادند و به شهادت رساندند و مدتی بعد جگر گوشه پیامبر، امام حسن علیه السلام ، را زهر داده و سرور جوانان بهشت، حسین بن علی علیهماالسلام و اولاد آن حضرت را به قتل رساندند و از رسیدن خمس به اولاد رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم جلوگیری کردند و با پسر عمو و برادر و وصیّ رسول خدا به نبرد برخاستند و ابوذر غفاری را تبعید و عبداللّه بن مسعود را اذیت کردند و مُصحف (قرآن) او را آتش زدند و عمّار یاسر و چند تن از صحابه بزرگ را کشتند و حتی خانه کعبه را با منجنیق سنگ باران کردند و مسلمانان را در مدینه، شهر پیامبر به قتل رساندند

و چندین هزار مؤمن را به خاطر محبّت ورزیدن به اهل بیت در سراسر عالم به قتل رساندند و آن قدر ظلم و فساد و بدعت به بار آوردند که زبان از شمارش آن ناتوان است، و باید بگویم قتل اصحاب کبار و محبّان و شیعیان اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و خاصان و تابعان، آنها که به صفت ایمان حقیقی موصوف بودند، به خاطراین بود که ایشان را همواره ملامت می کردند، و گاه مخفیانه و گاه آشکارا به لعن آنان می پرداختند و افعال زشت و قبیح آنها را افشاء می کردند و از خدا و رسول خدا و عذاب آخرت می ترساندند.

آری پیشینیان شما برای دفع سرزنش از گمراهان و درست جلوه دادن افعال و کردار شیخین (ابوبکر و عمر) و بقیه خلفای بنی امیّه، تمام این اعتقادات و بدعت ها را جعل کردند و گفتند که بندگان، صاحب اختیار فعل خود نیستند و همه کارها خواست خداست و او از ازل خواسته و چنین تقدیر کرده است.

و اگر کسی، امام را همانند پیامبر، معصوم بداند ، او را رافضی(1) خوانده و قتلش را واجب می دانید، در حالی که عصمت امام به دلائل عقلی و براساس آیه «وَ اِذِ ابْتَلی اِبْراهیم رَبّهُ بِکَلِماتٍ فَاَتَمَّهُنَّ قالَ اِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماما قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهدِی الظّالِمین»(2)، واجب است ، که خدای متعال به ابراهیم فرمود: من تو را امام مردمان قرار دادم، ابراهیم عرض کرد آیا ذریّه من هم لایق این امامت هستند؟ خدای متعال فرمود که این پیمان من شامل ظالمان نمی شود، پس خدا از

 


1- یعنی از دین خارج.

2- عهد من به ظالمان نمی رسد. بقره / 124.

امام نفی ظلم نمود ، چرا که خداوند در آیه شریفه ظلم کردن را از ساحت مقدس به دور دانسته است.

و ظلم بر دو قسم است، ظلم به خود و ظلم به دیگری، هر کس از این دو ظلم منزّه باشد معصوم است. و بر اساس آیه شریفه «اِنَّ الشِّرکَ لَظُلمٌ عَظیم»(1) شرک و بت پرستی، ظلم بزرگ محسوب می شود، پس مشرک اگرچه توبه کرده باشد لایق منصب و امامت نیست.

شما حقیقتا از سنّت و روش معاویه پیروی می نمائید هرچند ادعای پیروی از سنت پیغمبر دارید و خود را اهل سنت می نامید، اما همه انبیاء را تا درجه فاسقان پائین می آورید، و جالب تر اینکه کسی که این اعتقاد را ندارد کافر می دانید.

چون در دل حُسنیه آتش محبت به اهل بیت علیهم السلام بر افروخته شده و بر مسند فصاحت و بلاغت تکیه زده بود، پیوسته و بی پروا در ردّ مذهب مخالفان عصمت و طهارت اهل بیت علیهم السلام برهان اقامه می نمود.

هارون و طرفدارانش لرزه بر اندام افتاده و از قبایح و اعمال ناشایست خود شرمنده گشته، سر بزیر افکنده و متحیّر بودند و دانشمندان یارای سخن گفتن نداشتند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: دفاع از حریم ولایت
برچسب‌ها: دفاع از حریم ولایت

تاريخ : یک شنبه 22 / 8 / 1400 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.