ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

قدرت بیان قرآن و اعتراف قریش

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

قدرت بیان قرآن و اعتراف قریش

عالم مرگ از نگاه قرآن

قدرت بیان قرآن و اعتراف قریش

 
به نام خدای رحمان و رحیم، حاء میم، اینکه از جانب خدای بخشنده و مهربان نازل گردیده کتابی است که آیه های آن برای گروهی که دانا هستند توضیح داده شده است. قرآنی عربی برای مردمانی که بدانند. بشارت و بیم دهنده است. امّا بیشتر آنها روی گردانیده و گوش نمی دهند.

منبع : معارف، 87

عتبة بن ربیع از بزرگان قریش بود، روزی که حمزه اسلام آورد سراسر محفل قریش را غم و اندوه فرا گرفت و سران قریش بیم آن داشتند که دامنه اسلام بیش از این توسعه یابد. در آن میان عتبه گفت: من به سوی محمد می روم و مطالبی را پیشنهاد می کنم، شاید اویکی از آنها را بپذیرد و دست از آیین جدید بردارد. سران جمعیت نظر وی را تصویب کردند. او برخاست و به سوی پیامبر که در مسجد نشسته بود رفت و به او پیشنهاد کرد که ریاست مکه را به او بدهند و ثروت هنگفتی در اختیار او بگذارند و از دعوت خود دست بردارد. آن گاه که سخنان او پایان یافت پیامبر فرمود: آیا سخنان توخاتمه یافت؟ گفت: آری. پیامبر  صلّی الله علیه و آله  فرمود این آیات را گوش ده که پاسخ تمام پرسش های تو در آنهاست:

« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، حم تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، کتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیا لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ، بَشِیراً وَ نَذِیراً فَأَعْرَضَ أَکثَرُهُمْ فَهُمْ لا یسْمَعُونَ»[1]

«به نام خدای رحمان و رحیم، حاء میم، اینکه از جانب خدای بخشنده و مهربان نازل گردیده کتابی است که آیه های آن برای گروهی که دانا هستند توضیح داده شده است. قرآنی عربی برای مردمانی که بدانند. بشارت و بیم دهنده است. امّا بیشتر آنها روی گردانیده و گوش نمی دهند».

پیامبر  صلّی الله علیه و آله  وقتی به آیه 37 رسید سجده کرد. پس از سجده به عتبه رو کرد و فرمود: (ای اباولید! پیام خدا را شنیدی؟) عتبه که هنگام تلاوت آیات بر دستهای خود تکیه زده و سراپا گوش شده بود بدون اینکه سخنی بگوید بلند شد و به طرف قریش رفت. برخی قریشیان گفتند: به خدا قسم، این حالت و قیافه ابا ولید، همان حالتی نیست که به سوی محمد رفت. عتبه به آن حالت خود در میان مجلس قریش نشست. به او گفتند: ابا ولید چه دیدی؟ (که چنین مبهوت و در فکر هستی) گفت: به خدا قسم، کلامی از محمد  صلّی الله علیه و آله  شنیدم که تاکنون از کسی نشنیده بودم:

«و اللهُ ما هُوَ الشَّعرُ و لا بالسِّحرِ ولا بِالکهانةِ».

«به خدا سوگند، سخن او نه شعر است و نه سحر و نه کهانت».

ای جمعیت قریش! صلاح می بینم که او را رها کنید تا در میان قبایل تبلیغ کند. اگر پیروز گردید و سلطنت به دست آورد از افتخارات شما محسوب می شود وشما نیز از آن بهره می برید و اگر در میان آنها مغلوب گردید و دیگران او را کشتند، شما راحت شده اید.

قریش گفت: ای اباولید، زبان و کلام پیامبر  صلّی الله علیه و آله  تو را سحر کرده است. ابا ولید گفت: این رأی من است، حال اختیار با خودتان است. [2]

پی نوشت ها


[1] سوره فصلت، آيه 1 ـ 4.

[2] سيره ابن هشام، ج 1، ص 313. (با اندكي تغيير)




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: قرآنی
برچسب‌ها: قران کریم ،پیامبر صلی الله علیه و آله ،قریش

تاريخ : چهار شنبه 18 / 12 / 1399 | 8:41 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.