ویژه نامه شهادت امام هادی (ع)
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 25719
بازدید دیروز : 8958
بازدید هفته : 368534
بازدید ماه : 25719
بازدید کل : 11082570
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 23 / 1 / 1395

در زمان امام هادی(ع) سخت‌گیری‌ها و اصرار معتزله بر روی مخلوق بودن قرآن، سبب نفرت مردم از آنان شد و متوکل عباسی خود جانب اهل حدیث (اشاعره) را گرفت و مسئله معروف به «محنة القرآن» را خاتمه داد، ولی بحث همچنان رونق داشت و تا مدت‌ها در جامعه اسلامی مطرح بود.[2] امام هادی(ع) مصلحت را سکوت در برابر این بحث و جدال فکری دید و مسلمانان را از چنین مباحث بیهوده‌ای برحذر داشت. ایشان در پاسخ یکی از شیعیان بغداد نوشت: 
«بسم الله الرحمن الرحیم. خداوند ما و تو را از دچار شدن به این فتنه حفظ کند که در این صورت بزرگ‌ترین نعمت را بر ما ارزانی داشته است، و گر نه هلاکت و گمراهی است. به نظر ما بحث و جدال درباره قرآن ( که مخلوق است یا قدیم؟) بدعتی است که سؤال کننده و جواب دهنده در آن شریک‌اند؛ زیرا پرسش کننده دنبال چیزی است که سزاوار او نیست و پاسخ دهنده نیز بی‌جهت خود را به زحمت و مشقت می‌افکند که بیرون از توان او است. خالق، جز خدا نیست و به جز او همه مخلوق‌اند. قرآن نیز کلام خداست و از پیش خود اسمی برای آن قرار مده که از گمراهان خواهی گشت. خداوند ما و تو را از مصادیق سخن خود قرار دهد که می‌فرماید: متقیان کسانی هستند که در نهان از خدای خویش می‌ترسند و از روز جزا بیمناک‌اند».[3]
تازه بودن قرآن در همه زمان‌ها
یعقوب بن سکیت نحوی می‌گوید: امام هادی(ع) فرمود: 
«إنّ الله تعالی لم یجعله لزمان دون زمان و لالناس دون ناس، فهو فی کلّ زمان جدید، و عند کلَّ قوم غضّ إلی یوم القیامة؛ خدای سبحان قرآن را برای زمان خاص بدون زمان دیگر، و برای مردمی خاص بدون مردم دیگر، قرار نداده است. از این رو، قرآن تا قیامت در هر زمان نو، و نزد هر ملتی تازه است».[4]
تفسیر ایه شریفه)ام تریدون أن تسألوا رسولکم([5] 
حضرت امام حسن عسکری(ع) از امام هادی(ع) نقل می‌کند که فرمود: )ام تریدون(؛ یعنی بلکه‌ ای کفار قریش و یهود! شما از پیامبر خود همان معجزات پیشنهاده شده‌ای را ـ که نمی‌دانید ایا به صلاحتان است یا نه ـ می‌خواهید که قبلاً آن را از موسی خواستند، و به ایشان پیشنهاد کردند، و گفتند که: )لَن نُؤمِنَ لَکَ حتّی نَرَی اللهَ جَهرَةً فأخَذَتْکُم الصّاعِقَةُ([6]؛ ما هرگز به تو ایمان نمی‌آوریم تا خدا را آشکارا ببینیم، پس صاعقه شما را فرا گرفت».
)و من یتَبّدلُ الکفر بالایمان(؛ یعنی پس از پاسخ پیامبر(ص) به ایشان که: آن درخواست پیشنهادی به خدا به مصلحتشان نیست، و اگر هم درست ( و مصلحت) باشد، پس از آوردن آن معجزات از سوی خداوند «چنانچه کسی کفر را با ایمان عوض کرد»، یعنی به معجزات ایمان نیاورد یا چون فهمید به مصلحت نیست و باید به همان براهین و معجزات موجود اکتفا کند، قبول نکند و کفر را با ایمان عوض کند، لجاجت ورزد و حجّت راستین حق را نپذیرد، )فقد ضلَّ سواء السبیل(؛ یعنی از راهی که به بهشت می‌رسد، گمراه شده و در راهی که به دوزخ می‌رسد، گام نهاده است...».[7]
تفسیرمیسر
ابراهیم بن عنبسه به امام هادی(ع) نوشت: چنانچه سرور و مولایم مصلحت بداند، بفرماید که مراد از «میسر» در ایه شریفه )یسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ([8]چیست؟ امام هادی(ع) در پاسخ نوشت: هر چه با آن قمار شود، مَیسِر است و هر مست کننده‌ای حرام است.[9]
تفسیر ایه مباهله[10]
عیاشی نقل کرده است امام هادی(ع) در تفسیر ایه شریفه مباهله فرمود:
«و اگر می‌فرمود: بیایید مباهله کنیم و لعنت خدا را بر شما قرار دهیم، آنان برای مباهله نمی‌آمدند، و گرنه خدا می‌داند که پیامبرش پیام‌های او را به مردم می‌رساند و دروغگو نیست».[11]
سرزنش تشبیه‌کنندگان
صدوق نقل می‌کند: محمد بن عیسی از امام هادی(ع) درباره ایه شریفه ) وَ الأرضُ جمیعاً قَبْضَتُهُ و یوْمَ القیامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْویاتٌ بیمینهٍ([12] پرسیدم. فرمود: خدای سبحان سرزنش کرده کسی را که او را به خلقش تشبیه می‌کند. ایا نمی‌بینی که (در صدر ایه) می‌فرماید: )و ما قدروا الله حق قدره(؛ «و خدا را چنان که شایسته است نشناخته‌اند» که می‌گویند: «تمام زمین در روز قیامت، در قبضه اوست و آسمان‌ها پیچیده در دست راست او»؛ نظیر آنجا که خدای سبحان می‌فرماید: «و خدا را آن چنان که شایسته است، نشناخته‌اند که می‌گویند: خدا چیزی را بر بشری نازل نکرده است». سپس خدای سبحان خود را از قبضه و یمین منزّه می‌شمرد و می‌فرماید: «خداوند پاک و برتر است از آنچه با وی شریک می‌گردانند».[13]
تفسیر )لِیغْفِرَ لَکَ اللهُ مَا تقدَّم(َ[14]
استرآبادی نقل می‌کند: از امام هادی(ع) درباره ایه «تا خداوند از گناه گذشته و اینده تو درگذرد»، پرسیدند. فرمود: پیامبر خدا(ص) کدام گناه گذشته و اینده‌ای دارد؟ این گناهان گذشته و اینده شیعیان علی(ع) است که خدا آن را بر دوش پیامبر(ص) می‌نهد و از همه به خاطر او در می‌گذرد».[15]
تفسیر ایه )یوْمَ یعَضُّ الظّالم علی یدَیه(
علامه مجلسی نقل می‌کند: به متوکّل عباسی خبر دادند که امام هادی(ع) ایه شریفه)یوم یعضُّ الظالم علی یدیه یقول یالیتنی...([16] را بر خلیفه اول و دوم تطبیق می‌کند. متوکل گفت: با او چه کار کنیم؟ گفتند: مردم را جمع کن و از او در حضور مردم بپرس. اگر همان پاسخ را داد، مردم به حسابش می‌رسند، و اگر غیر آن را گفت، نزد یاران خود رسوا می‌شود. متوکّل همه قضات و بنی هاشم و یاوران خود را فراخواند و در جمع آنان از امام هادی(ع) پرسید. آن امام همان فرمود: اینان کسانی هستند که خدا با کنایه از ایشان سخن گفته است و بر ایشان منّت نهاده و عیبشان را پوشانده است. ایا امیر می‌خواهد آنچه را خدا پوشانده، آشکار کند؟ متوکّل گفت: نه، نمی‌خواهم.[17]
تفسیر )تَبَّتْ یدا أبی لَهَبٍ([18]
مجلسی نقل می‌کند که متوکّل روزی یک نویسنده نصرانی به نام ابا نوح را صدا کرد و اطرافیان با کنیه خواندن اهل کتاب را جایز نشمردند. متوکل استفتا کرد و پاسخ‌های گوناگون شنید. از امام هادی(ع) نیز آن را پرسید. امام(ع) در پاسخ نوشت: )بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم تبَّتْ یدا أبی لَهَبً(. متوکل فهمید که جایز است؛ زیرا خدا کافر را با کنیه خوانده است.[19]
فضیلت سوره هَلْ أتی
شیخ طوسی نقل می‌کند که علی بن عمر عطار گفت: در روز سه‌شنبه خدمت امام هادی(ع) رسیدم. فرمود: تو را دیروز ندیدم. عرض کردم: در روز دوشنبه حرکت به سوی مقصد را دوست ندارم. امام هادی(ع) فرمود: ای علی! هر که می‌خواهد خدا او را از شرّ روز دوشنبه حفظ کند، در رکعت اوّل نماز صبح آن، سوره هل أتی را بخواند. سپس امام هادی(ع) ایه )فَوَقاهُمُ اللهُ و شَرَّ ذلکَ الْیوْمِ وَ لقّاهُمْ نَضْرَةً وَ سروراً([20] را خواندند.[21]
تفسیربَلْ هم أضلّ
شیخ طوسی با سند خود از عبید الله بن محمّد تمیمی نقل می‌کند که گفت: در سامرا از سرورم ابوالحسن امام هادی(ع) شنیدم که می‌فرمود: اراذل و اوباش، قاتلان پیامبران‌اند، و عامّه، نامی است که از عمی (به معنای نابینایی) گرفته شده است و خداوند نخواست ایشان را فقط به چارپایان تشبیه کند؛ از این رو، فرمود: )بل هم اضلّ[22](؛ «بلکه گمراه‌ترند».[23]

مهدی سلطانی رنانی
_____________________________
[1] . ر.ک: تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهر کلام، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1336ش، ج3، ص214.
[2] . برای آگاهی بیشتر درباره بحث خلق قرآن می‌توانید به منابع ذیل رجوع کنید: تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص306 ـ 312؛ ضحی الاسلام، احمد امین، ط7، قاهره، المکتبة المصریة، ج3، ص 155ـ 207؛ بحوث الملل و النحل، جعفر سبحانی، ط2، قم، لجنة ادارة الحوزة العلمیة، 1411ق، ج2، ص252ـ269.
[3] . التوحید، صدوق، تهران، مکتبة الصدوق، 1387ه.ق، ص224، ح4؛ الأمام الهادی من المهد الی الحد، ص156، ح19؛ انبیاء/ 49: )الّذینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیبِ وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُون(.
[4] . الامالی، شیخ طوسی، ص 580، ح1203؛ بحارالأنوار، ج92، ص15، ح9.
[5] . بقره / 108.
[6] . بقره / 55.
[7] . بحارالانوار، ج17، ص421، ح47؛ فرهنگ جامع سخنان امام هادی، ص120ـ124.
[8] . بقره / 219.
[9] . تفسیر العیاشی، ج1، ص105، ح311.
[10] . ایه مباهله در سوره آل عمران / 61 آمده است: )فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نساءَنا وَ نِساءَکُمْ و أَنْنُسَنا وَ أنْفُسَکُمْ ثُمَّ نََبْتَمِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَی الکاذبینَ(.
[11] . تفسیر العیاشی، ج1، ص176، ح55؛ بحارالانوار، ج21، ص342، ح9.
[12] . زمر / 67.
[13] . التوحید، صدوق، ص160، ح1، معانی الأخبار، ص14، ح4.
[14] . فتح / 2.
[15] . بحارالانوار، ج24، ص273، ح57؛ فرهنگ جامع سخنان امام هادی(ع)، ص152.
[16] . فرقان / 27.
[17] . بحارالانوار، ج30، ص246، ح113 و ج50، ص214، ح26.
[18] . مسد / 1.
[19] . بحارالانوار، ج10، ص391، ح4؛ فرهنگ جامع سخنان امام هادی، ص154.
[20] . انسان / 11
[21]. الأمالی، شیخ طوسی، ص224، ح389.
[22] . فرقان / 44.
[23] . الامالی، شیخ طوسی، ص613، ح 1267؛ بحارالانوار، ج70، ص11، ح12.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی