--------------------------------------------
یک بحث هم مربوط به فاطمهى زهرا (سلام الله علیها) است. من حقیقتاً، نه به عنوان تعارف، نه به عنوان یک حرفِ هزاران بار تکرار شده، واقعاً قاصرم؛ زبان قاصر است، دل قاصر است، ذهن قاصر است که بخواهد از این مقام بلند تعریف و تجلیل کند. این موجود انسانى، این دختر جوان، دارای این همه فضیلت، اینهمه درخشندگى، اینهمه کبریا و عظمت است به گونه ای که کسى مانند پیغمبر ، وقتى فاطمهى زهرا بر او وارد می شد، «قام الیها» (پیامبر بلند می شد و به سمت فاطمه زهرا می رفت .)(1) نه فقط بلند می شد، بلکه بلند می شد و به سمت او می رفت. یک وقت یکى وارد اتاق می شود، شما به احترامش بلند می شوید؛ یک وقت کسى وارد اتاق می شود، شما با اشتیاق به طرفش می روید. اینها مگر شوخى است؟ این بحثِ پدر - فرزندى نیست. پیغمبر خدا اینجور از فاطمهى زهرا تجلیل می کند. رضاى او را رضاى خود، رضاى خود را رضاى خدا می داند. سخط (غضب) او را سخط خود، سخط خود را سخط خدا اعلام می کند؛ اینها مقامات فاطمهى زهرا است. آن زندگى با امیرالمؤمنین، آن تربیت آن فرزندان. خب، مگر می شود دربارهى این بزرگوار، امثال ما حرف بزنیم؟
حضرت زهرا (س) و اهل بیت (ع) الگوی بشریت
------------------------------------------------------
این بزرگوار الگوست؛ نکته این است. ائمهى ما (علیهمالسّلام) که بدون تردید رتبه و مقامشان از ملک و فرشتگان مقرب خدا بالاتر است، جورى زندگى نکردند، جورى حرف نزدند، جورى مشى نکردند که از دسترس ما خارج باشند؛ نه. به فرمودهى مرحوم علامهى طباطبائى، مِثل آن کسى است که روى قلهى کوه ایستاده است، به مردم می گوید بیائید اینجا؛ به سمت خود، به سمت قله، به سمت اوج فرا می خواند. اینطور نیست که اینها مثل برجستگان دروغین دنیاى مادى و داراى معنویتهاى قلابى، بروند توى برج عاج و اتاق شیشهاى بنشینند، کسى به اینها دسترسى نداشته باشد؛ نه،(اهل بیت به مردم) می گویند بیائید. راه همین است و ما باید دنبال ائمه حرکت کنیم. زندگى آنها الگوى ما است. بله، «الا و انّکم لا تقدرون على ذلک» ( بدانید که شما توانایى چنین کارى را ندارید.) (2) ما مثل آنها نمی توانیم حرکت کنیم؛ ما لیاقت این را نداریم، طاقت این را نداریم؛ اما می توانیم آن راهى را که آنها رفتند، مسیر زندگىمان قرار بدهیم؛ این را جهت قرار بدهیم، در این جهت حرکت کنیم.
سعادت زنان در گرو حرکت در مسیر حضرت زهرا(س)
-----------------------------------------------------------
امام خمینی (رضوان الله علیه) در یک بیانى خطاب به زنها می فرمودند: "اینکه شما قبول کردید روز ولادت فاطمهى زهرا (سلام الله علیها) روز زن باشد، این براى شما مسئولیت و تکلیف به وجود مىآورد. روز شما، روز زن، روز مادر، روز فاطمهى زهرا (سلام الله علیها) است." معناى این چیست؟ این یک حرکت نمادین است؛ این کار، سمبلیک است. معنایش این است که زن باید در این صراط حرکت کند. عظمت و جلالت و علوّ مقام و مقدار براى زنان در این راه است. راهى که در آن تقوا هست، عفاف هست، دانش هست، نطق هست، ایستادگى در میدانهاى گوناگونِ محتاج ایستادگى هست، تربیت فرزند هست، زندگى خانوادگى هست. همهى زینتها و فضیلتهاى معنوى در آن هست؛ زنان باید در این جهت حرکت کنند. خوشبختانه زنان جامعهى ما حقاً و انصافاً نه فقط در انقلاب ما، بلکه از گذشته ، زنان متدین ما در میدانهاى گوناگون و در همهى قضایا جزو پیشروان بودند.
زن با حجاب پیشرو در فعالیتهای اجتماعی
------------------------------------------------
حالا یک عدهاى خیال می کنند زن تا وقتى که بىحجاب نباشد، بىاخلاق نباشد، نمی تواند در میدانهاى گوناگونِ اجتماعى و سیاسى وارد شود. در همین انقلاب خود ما، در بعضى از نقاط کشور، زنها زودتر از مردها اجتماع راه انداختند، در خیابانها حرکت راه انداختند و مقابله کردند؛ که ما اطلاع قطعى داریم. در دوران انقلاب همین جور، در مبارزات گوناگون بعد از پیروزى انقلاب همین جور، در جنگ تحمیلى همین جور .
باید همۀ مراقب آسیب ها و انحرافات باشند
-------------------------------------------------
انسان در معرض آسیب است. مردها در معرض آسیبند. زنها در معرض آسیبند. جوانها در معرض آسیبند . پیرها در معرض آسیبند. عالِم، جاهل، همه در معرض آسیبند. «و المخلصون فى خطر عظیم» ( مخلصین هم در معرض خطر بزرگ هستند.) حالا کو مخلص؟ همهى ما زیر این استاندارد قرار داریم. اگر به حد استاندارد هم برسیم، مخلص هم بشویم، تازه «فى خطر عظیم»! خب، باید مراقب باشیم. دشمنان دنیاى ما، دشمنان آخرت ما، دشمنان عزت ما، دشمنان نظام جمهورى اسلامى، از نقاط ضعف ما استفاده می کنند؛ از حس شهوت ما، از حس غضب ما، از قدرتطلبى ما، از علاقهى ما به جلوهفروشى و خودنمائى؛ باید مراقب باشیم. بانوان عزیز هم باید مراقب باشند، دخترهاى جوان هم باید مراقب باشند.
گناه ، لذتی زودگذر و مخرب
-------------------------------
این زندگى می گذرد؛ لذات و سختىهایش همه به طرفةالعینى ( چشم به هم زدنی ) می گذرد. شما در دورهى جوانى، این حرف را درست نمی فهمید. انسان در دوران جوانى خیال می کند دنیا ثابت است، ساکن است، همیشه همین جور است؛ به سن ما که رسیدید، یک نگاه می کنید، مىبینید دنیا عجب سریع می گذرد. چشم به هم می زنید، ( دنیا ) گذشته است. خب، آن طرف: «و انّ الدّار الأخرة لهى الحیوان» ( و زندگی واقعی سرای آخرت است...) (3) زندگى و حیات، آنجاست. «ذلک الّذى یبشّر الله عباده»( این همان چیزی است که خداوند بندگانش را که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام داده اند به آن نوید میدهد...)(4) بشارتهاى الهى آنجاست ... وضع حجاب را، وضع عفاف را، وضع تقیدات و پایبندى را خانمها باید مراقبت کنند؛ این وظیفه است. یک لحظه است و آثار سوء آن براى کشور، براى جامعه، براى اخلاق، حتّى براى سیاست، آثار مخرب و ماندگار است. در حالى که ملاحظهى عفاف، ملاحظهى حدود شرعى در رفتار و حرکات بانوان، اگر چنانچه سختىاى داشته باشد، سختىِ کوتاهى است، اما آثارش، آثار عمیق و ماندگارى است.
حجاب زن مساوی با آزادی و عزت اوست
----------------------------------------------
خود خانمها خیلى باید مراقبت کنند مسئلهى حجاب را، مسئلهى عفاف را. وظیفهى آنهاست، افتخار آنهاست، شخصیت آنهاست. حجاب مایهى تشخص و آزادى زن است. برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانهى مادی گرایان، مایهى اسارت زن نیست. زن با برداشتن حجابهاى خود، با عریان کردن آن چیزى که خداى متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را کوچک ، سبک و کمارزش می کند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذارى زن است . سنگین شدن کفهى آبرو و احترام اوست. این را باید خیلى قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئلهى حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهاى الهى است.
****************
تاریخ سخنرانی : ۱۳۹۱/۰۲/۲۳
1) فضائل الخمسة، ج 3، ص 127
2) نهج البلاغه، نامهى 45
3) عنکبوت: 64
4) شورى: 23
نظرات شما عزیزان: