عبدالملک بن مروان زمامدار ستمگری بود و فرمانروایی ستمگرتر از خود بر کشور مسلمانان گمارده بود،از جمله فرمانروایان نصب شده توسط عبدالملک بن مروان،حجاج بن یوسف ثقفی در بصره و کوفه بود که دست به کشتار مردم به ویژه نابودی شیعیان امام علی(ع) زد.
عبدالملک شدیداً مراقب امام سجاد(ع) بود و می کوشید تا از رفتار آن حضرت(ع) بهانه ای بدست آورد تا بر او سخت بگیرد و یا توهین کند،روزی به او خبر دادند که امام سجاد(ع) با کنیز آزاد شده خویش ازدواج کرده است،او،طی نامه ای،آن حضرت(ع) را بر این کار شماتت کرد و از طرفی خواسته بود که به این وسیله امام(ع) را متوجه سازد که از همه امور او حتی امور داخلی و شخصی امام(ع) باخبر و مطلع است و همچنین خویشاوندی خود را به یاد او بیاورد.
امام سجاد(ع) طی نامه ای در پاسخ به او نوشت:اسلام و ایمان به خدا،همه امتیازات دیگر را از بین برده و می برد.همچنین با طنزی پنهان او را به گذشته جاهلی پدرانش (و خودش) سرزنش نمود و فرمود:
«هر فرد مسلمان هیچ پستی و خواری ندارد،بلکه پستی،تنها در جاهلیت است».1
همچنین امام(ع)با استناد به این آیه کریمه قرآن فرمودند:«قدکان لکم فی رسول الله اسوة حسنة؛به تحقیق رسول خدا(ص) برای شما الگوی نیکویی است».(سوره احزاب،آیه 21)
ایشان،اشاره به ازدواج پیامبر اکرم(ص) با صفیه کردند و همچنین یادآور شدند که چگونه پیامبر(ص) دختر عموی خود زینب را به عقد زید بن حارث که بَرده بود،در آورد.2
1.مناقب ابن شهر آشوب،ج 4، ص 176.
2.عقد الفرید،ج 7، ص 140، ابن سعد، ج 5، ص 24.
نظرات شما عزیزان: