آسیابى در جهنّم!
قال على(علیهالسلام): «اِنَّ فى جَهَنَّمَ رَحىً تَطْحَنُ، اَفَلا تَسْئَلُونى ما طَحْنُها؟ فَقیلَ لَهُ: فَما طَحْنُها یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ؟ قَالَ: اَلْعُلَماءُ الْفَجَرَةُ، وَ الْقُرّاءُ الْفَسَقَةُ، وَ الْجَبابِرَةُ الظَّلَمَةُ، وَ الْوُزَراءُ الْخَوَنَةُ، وَ الْعُرَفاءُ الْكَذَبَةُ ...»؛ «در جهنم آسیابى وجود دارد كه همواره كار مىكند. آیا نمىپرسید كه چه چیزى را خُرد مىكند؟ پرسیده شد: خوراك این آسیاب چیست؟ حضرت فرمود: دانشمندان فاجر و منحرف، قاریان فاسق، حكمرانان ستمگر، وزیران خائن و كارشناسان دروغگو، خوراك آن آسیاب هستند!»(1) |
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: اخلاقی
آثار متفاوت عفو و بخشش
قال على(علیهالسلام): «اَلْعَفْوُ یُفْسِدُ مِنَ اللَّئیمِ بِقَدْرِ اِصْلاحِه مِنَ الْكَریمِ»؛ «عفو و بخشش به همان مقدار كه اگر از سوى كریم باشد باعث اصلاح مىشود، اگر از ناحیه لئیم باشد باعث إفساد است.»(1) |
شرح و تفسیر
این حدیث شریف را به دو شكل مىتوان تفسیر نمود.
1- انسان كریم هنگامى كه شخص خطاكارى را مورد عفو و بخشش خویش قرار دهد محبّت او را جلب مىكند؛ چرا كه عفو او آمیخته با بزرگوارى و تواضع است، ولى عفو و گذشت انسانهاى لئیم و پست، چون آمیخته با منّت و آزار است، سبب إفساد مىشود. و این در واقع مصداقى از مصادیق (قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَة یَتْبَعُها اَذىً وَ اللهُ غَنِىٌّ حَلیمٌ)؛ «گفتار پسندیده (در برابر نیازمندان)، و عفو (و گذشت از خشونتهاى آنها)، از بخششى كه آزارى به دنبال آن باشد، بهتر است؛ خداوند بى نیاز و بردبار است»(2)؛ مىباشد.
2- در تفسیر اول عفو و بخشش گاه از سوى «كریم» و گاه از سوى «لئیم» بود، كه در خطاكارى كه مورد عفو قرار گرفته دو عكس العمل متفاوت داشت، ولى طبق تفسیر دوم عفو و بخشش گاه در مورد شخص «كریم» و گاه نسبت به شخص «لئیم» كه مرتكب خطا شدهاند و مورد عفو قرار گرفتهاند؛ مىباشد.
طبق این تفسیر معناى روایت چنین مىشود: اگر آدمهاى كریمِ خطاكار مورد عفو قرار گیرند موجب إصلاح آنان مىگردد، ولى عفو انسانهاى پست و لئیم نه تنها موجب اصلاح آنان نمىشود، بلكه از آن سوء استفاده مىكنند و جسور و جرى شده و به فساد بیشتر مىپردازند، پس نتیجه عفو آنان إفساد است.
پیام اخلاقی روایت
پیام اخلاقى این روایت این است كه عفو و گذشت هم، حساب و كتابى دارد، هنگامى كه پیغمبر اكرم (صلى الله علیه وآله) مكه را فتح كرد، فرمان عفو عمومى صادر فرمود.(3) این عفو و گذشت اثر بسیار مطلوبى در غالب مردم مكه گذارد، ولى چند نفر را كه اصلاحپذیر نبودند استثناء كرد و فرمان قتل آنها را صادر نمود.
قرآن مجید در مورد ثمره این عفو عمومى مىفرماید: «یَدْخُلُونَ فى دینِ اللهِ اَفْواجاً»؛ آنها (مردم مكه) به صورت گروه گروه به دین اسلام مىگرویدند.»(4) این اقبال عمومى به اسلام، كه بدون هرگونه اجبار و اكراهى بود، ثمره عفو و بخشش پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) بود. این مسأله براى همه، مخصوصاً براى رهبران جامعه، درس بزرگى است. عفو و بخشش در آیات قرآن مجید و روایات، به صورت گسترده مطرح شده است كه این مختصر جاى طرح همه آن آیات نیست.(5)
پینوشتها:
1. بحارالانوار، ج 74، ص 419 .
2. سوره بقره، آیه 263.
3. فروغ ابدیت، ج 2، ص 338.
4. سوره نصر، آیه 2.
5. به میزان الحكمة، ج 6، ص 358 به بعد، مراجعه كنید.
برگرفته از کتاب 110 سرمشق از سخنان حضرت على(علیهالسلام)، آیة الله مکارم شیرازی .
تنظیم گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: اخلاقی
آثار متفاوت عفو و بخشش
قال على(علیهالسلام):
«اَلْعَفْوُ یُفْسِدُ مِنَ اللَّئیمِ بِقَدْرِ اِصْلاحِه مِنَ الْكَریمِ»؛ «عفو و بخشش به همان مقدار كه اگر از سوى كریم باشد باعث اصلاح مىشود، اگر از ناحیه لئیم باشد باعث إفساد است.»(1)
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: اخلاقی
آموزش سه ذکر اساسی
آثار مهم ذکرها!
قال على(علیهالسلام):
«یا كُمَیْلُ! قُلْ عِنْدَ كُلِّ شِدَّة «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ» و قُلْ عِنْدَ كُلِّ نِعْمَة «اَلْحَمْدُلِلّهِ» تُزْدَدْ مِنْها، وَ اِذا اَبْطَأَتِ الاَْرْزاقُ عَلَیْكَ «فَاسْتَغْفِرِ اللهَ» یُوَسَّعُ عَلَیْكَ فیها»؛ «اى كمیل: در مواجهه با هر مشكلى بگو: «لا حول و لا قوّة الاّ بالله» خداوند كفایت آن مشكل را مىكند و هرگاه نعمتى به تو رسید بگو: «الحمدلله» تا سبب فزونى نعمت گردد، و هرگاه روزى تو به تأخیر افتاد، «استغفار كن» كه باعث گشایش روزى است!»(1)
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: اخلاقی
مرگ را فراموش کردهای؟!
آرزوهای بی پایان
قال على(علیهالسلام):
«ما اَطالَ اَحَدٌ الاَْمَلَ اِلاّ نَسِىَ الاَْجَلَ و اَساءَ الْعَمَلَ»؛ هیچ انسانى آرزوهاى خود را طولانى نمىكند، مگر این كه مرگ را فراموش مىكند و اعمال او بد مىشود!(1)
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: اخلاقی
حق با اکثریت یا اقلیت است؟!
قال على(علیهالسلام): «اَیُّهَا النّاسُ لا تَسْتَوْحِشُوا فى طَریقِ الْهُدى لِقِلَّةِ اَهْلِهِ»؛ اى مردم! در راه هدایت از كمى طرفداران آن وحشت نكنید.»(1) |
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: اخلاقی
آفتهای دین
قال على(علیهالسلام):
«لِكُلِّ شَىْء آفَةٌ»؛ هر چیزى آفتى دارد (در هر كار مراقب آفتها باشید.)(1)
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: اخلاقی
عیب جویى ممنوع!
... وَلاتَلْمِزُوا اَنْفُسَكُمْ
به یكدیگر طعن مزنید و عیب جویى ننمایید.
یكى از پایههاى تكامل روحى این است كه هر فردى، وضع روحى خود را از نظر عیوب و نقایص اخلاقى، مورد بررسى قرار دهد و چهره باطنى خود را از نزدیك، در آیینه (خودشناسى) مشاهده كند، تا ریشه رذایلى را كه در روح و روان او پدید آمده است، قطع نماید.
مسأله (خودشناسى) ازنظر دانشمندان به قدرى اهمیت دارد كه مىگویند: كسى كه مىخواهد زنجیرهاى ناپاكیها را از هم بگسلد و از آثار منفى عیوب روانى نجات یابد، نه تنها در فصول خاصى ازعمر باید به این موضوع بیندیشد، بلكه همه روزه به هنگامى كه غوغاى زندگى به سكوت و خاموشى مىگراید، نتیجه و علل اعمال روز گذشته خود را روى كاغذ بیاورد و با بىطرفى كامل آنها را مورد بررسى قرار دهد و آنچه را ناشایست یافت، تصمیم بر ترك آنها بگیرد.
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: اخلاقی
این روزها و در این دوسه ماه کلمات و واژگانی مانند آشوب طلب ، اغتشاش گر ،هرج و مرج طلب،بر همزنندگان نظم عمومی و...فراوان به گوش می رسد .اما پرسشی همواره در ذهن خطور می کندکه معنای حقیقی این وازگان چیست؟ آیا این وازگانی نوپدید ونو ظهور هستند ویا آنکه در بستر رودخانه تاریخ اسلام می توان برای آن معنایی یافت؟ما در این نوشته کوتاه با غواصی دریای تاریخ اسلام و نهج البلاغه مولا علی (علیه السلام) پاسخ این پرسش روز را یافته و به شما کاربران گرامی هدیه من کنیم.نکته اساسی در تعریف امام علی (علیه السلام) آشوب طلبان یک پارچه بدی و نحوست و ضرر نبوده بلکه با دقت در کارکرد نقشهای اجتماعی ،انها دارای منفعت وسودمندی نیز هستند.پس تلاش کنیم در این زمانه افراد را خاکستری ببینیم نه مشکی و تیره و تار.
این روزها و در این دوسه ماه کلمات و واژگانی مانند آشوب طلب ، اغتشاش گر ،هرج و مرج طلب،بر همزنندگان نظم عمومی و...فراوان به گوش می رسد .اما پرسشی همواره در ذهن خطور می کندکه معنای حقیقی این وازگان چیست؟ آیا این وازگانی نوپدید ونو ظهور هستند ویا آنکه در بستر رودخانه تاریخ اسلام می توان برای آن معنایی یافت؟ما در این نوشته کوتاه با غواصی دریای تاریخ اسلام و نهج البلاغه مولا علی (علیه السلام) پاسخ این پرسش روز را یافته و به شما کاربران گرامی هدیه من کنیم.نکته اساسی در تعریف امام علی (علیه السلام) آشوب طلبان یک پارچه بدی و نحوست و ضرر نبوده بلکه با دقت در کارکرد نقشهای اجتماعی ،انها دارای منفعت وسودمندی نیز هستند.پس تلاش کنیم در این زمانه افراد را خاکستری ببینیم نه مشکی و تیره و تار.
امام علی (علیه السلام) در تعریف اوباش مردم فرمود : آنها کسانی هستند که هرگاه هماهنگ گردند غالب شوند
و هنگامیکه پراکنده شوند شناخته نشوند. و گفته شده که امام فرمود: آنها کسانی هستند که هرگاه متحد شوند زیان رسانند و هنگامی که متفرق گردند سود ببار خواهند آورد .
آنگاه مردم از امام علی (علیه السلام)پرسیدند: زیان اتحاد آنها را دانستیم . منفعت پراکندگی شان چیست ؟
حضرت علی (ع)فرمود : پیشه وران و اهل کسب به کارهای خود بازمی گردند و مردم از تلاش آنها سود می برند : بنا بکار خود می پردازد وساختمان می سازد ،بافنده مشغول بافندگی خویش می شود و نانوا به پخت نان اشتغال پیدا می کند .
وقال [ع ] فی صفه الغوغاء : هم الذین اذا اجتمعوا غلبوا ، و اذا تفرقوا لم یعرفوا و قیل : بل قال علیه السلام : هم الذین اذااجتمعوا ضروا ، و اذا تفرقوا نفعوا ، فقیل : قد عرفنا مضره اجتماعهم ، فما منفعه افتراقهم ? فقال : یرجع اصحاب المهن الی مهنتهم ، فینتفع الناس بهم ، کرجوع البناء الی بنائه ، و النساج الی منسجه ، و الخباز الی مخبزه
منبع :نهج البلاغه،حکمت 199
موضوعات مرتبط: اخلاقی
روزی روزگاری تاجر ثروتمندی بود كه 4 زن داشت . زن چهارم را از همه بیشتر دوست داشت و او را مدام با خریدن
جواهرات گران قیمت و غذاهای خوشمزه خوشحال میكرد. بسیار مراقبش بود و بهترین چیزها را به او میداد.
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: اخلاقی
مرد درشت قامت و چرب زبانی،خار ریشه داری را در وسط راه عبور مردم کاشت.مردم که از آن راه عبور می کردند،اورا سرزنش می کردندو از اومی خواستند که آن خار را از جا برکند،ولی او به اعتراض مردم اعتنا نمی کرد.
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: اخلاقی
خدای بزرگ در وصف قیامت و جهان واپسین فرموده : وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ یعنی و چون كارنامهها گشوده شود(1). آری؛ وقتى که صحیفه های کارنامه ات منتشر و پهن مى شود و تمام آشکار و نهانت شاید که زشت و شاید هم که زیبا در جلوی چشمهایت صف آرایند .
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: اخلاقی
«انفاق» از جمله عبادتهایى است كه احتمال خودنمایى و ریا در آن بسیار است. در مساله انفاق، انسان علاوه بر اینكه باید ثواب عمل را در نظر داشته باشد، باید به گونهاى عمل كند تا به آبروى شخصى كه قرار استبه او انفاق شود لطمهاى وارد نگردد. انسانهاى داراى عزت نفس، از اینكه در جلو چشم دیگران به آنها انفاق شود، ناراحت مىشوند.
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: اخلاقی
بخیل ترین مردم کسی است که از سلام کردن به دیگران بخل ورزد.
از این حدیث چه می فهمید:
سخاوتمندی در حقیقت یعنی اینکه دیگران را هم از آنچه دارید بهره مند کنید.
مثلاً وقتی می دانید که با گفتن یک جمله تشکر آمیز و یک لبخند خستگی را از تن پدر و مادر می زدایید، آیا تشکر و لبخند شما بر آن ها سخاوت نیست؟ وقتی شما درسی را به خوبی یاد گرفته اید و حاضرید با خوش رویی آن را به دیگران یاد دهید آیا این کار شما سخاوت نیست؟
اکنون به توجه به این مطلب آیا می توانید معنای حقیقی بخل را بیان کنید؟
اندازه نگهدار که اندازه نکوست!
به آیه زیر توجه کنید :
والذین
(مؤمنان واقعی) کسانی هستند که در هنگام بخشش نه اصراف می کنند و نه بخل می ورزند بلکه در میان این دو (معتدل و میانه رو) هستند.
یکی از اصحاب امام جعفر صادق(ع) می گوید: روزی از حضرت پرسیدم این آیه یعنی چه؟
امام (ع) از روی زمین مشتی سنگ ریزه را برداشتند و آنرا محکم در دست گرفتند، طوری که هیچ چیز از دستشان فرو نریخت. سپس فرمودند این همان بخل ورزی است که خداوند در کتابش فرموده است. سپس مشتشان را کاملاً باز کردند آنچنان که همه سنگ ریزه ها از لابه لای انگشتانشان بر زمین ریخت و هیچ چیز در دستشان نماند. بعد فرمودند این اصراف است. در آخر مشتی سنگ ریزه را برداشتند و دستانشان را کمی باز کردند مقداری از سنگ ریزه ها از دستانشان ریخت و مقداری هم در دستشان باقی ماند سپس فرمودند : این میانه روی است.(1)
1) کافی جلد4،ص56
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: اخلاقی
غیبت؛ كار ناتوانها
حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید:
الغیبة جهد العاجز؛ غیبت كردن، آخرین تلاش آدم ناتوان است. (1)
شرح روایت فوق:
غیبت كردن یعنی، پشت سر كسى سخن گفتن، و بدگویى كردن، و براى او عیب و ایراد شمردن. و این، از زشتترین و ناپسندترین عیبهایى است كه بعضى از افراد، دچار آن هستند.
حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید:
الغیبة جهد العاجز؛ غیبت كردن، آخرین تلاش آدم ناتوان است. (1)
شرح روایت فوق:
غیبت كردن یعنی، پشت سر كسى سخن گفتن، و بدگویى كردن، و براى او عیب و ایراد شمردن. و این، از زشتترین و ناپسندترین عیبهایى است كه بعضى از افراد، دچار آن هستند.
كسى كه غیبت میكند، بدون شك آدم ناتوان و بى جرأتى است. زیرا همین كه مىنشیند و پشت سر دیگران بدگویى مىكند، نشان مىدهد كه جرأت ندارد با آن افراد روبرو شود، و حرف خود را، پیش روى آنها بر زبان آورد. و چون در خود، قدرت و جرأت روبرو شدن با آن افراد را نمىبیند، آخرین تلاشى كه مىتوان به كار ببرند، این است كه به وسیله بدگویى كردن در پشت سر، انتقام خود را از آنها بگیرد و به اصطلاح دل خود را خنك كند.
حال آن كه یك مسلمان مؤمن واقعى، اگر نسبت به كسى ایراد و انتقادى داشته باشد، باید بر اساس جرأت انسانى و اخلاق اسلامى، رو در روى آن شخص، ایراد و انتقاد خود را بر زبان آورد، بدون ترس و واهمه، او را امر به معروف و نهى از منكر كند.
اگر هم، ایراد و انتقادش درست نباشد، و فقط از حسادت و تنگ نظرى سرچشمه گرفته باشد، هرگز نباید پشت سر كسى كه از او شایستهتر بود و به پیشرفت و ترقى رسیده است، بدگویى كند و خود را در جامعه، رسوا و بى اعتبار سازد.
پی نوشت:
1- نهج البلاغه، ح 461 .
برگرفته از کتاب پندهاى كوتاه از نهج البلاغه، هئیت تحریریه بنیاد نهجالبلاغه .
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: اخلاقی
قیامت ؛ راهی بس سخت و تکان دهنده!!
یکى از درد ناکترین منازل پس از مرگ، منزل هولناک آخرت است ، قیامت است که نگرانی و دلهره اش بزرگ و عظیم است ، بلکه از هر نگرانی و دلهره، بزرگتر و فزع و گرفتاریش "فزع اکبر" است و خداوند در وصف آن در سوره اعراف آیه 187 مى فرماید : هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِیكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً یعنی فرارسیدن قیامت در (بر اهل) آسمانها و زمین، سنگین و دشوار و گران است، فرا نرسد شما را مگر به یکباره و ناگاه و بدون آنکه شما را خبر
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: اخلاقی
نیکی به پدر و مادر هم ردیف یکتا پرستی
سوره اسراء که به آن بنی اسراییل و سبحان نیز گفته می شود پراست از نکته هایی که هر یک از آنها، انسان را به سوی جاودانگی پرواز می دهد ، یکی از این نکته ها توحید و ایمان، است، توحیدى كه خمیر مایه همه فعالیتهاى مثبت و كارهاى نیك سازنده است. (*)
شـرك سـبـب مـى شـود كـه خـداوند، مشرك را به معبودهاى ساختگیش واگذارد و دست از حمایتش بردارد در نتیجه «مخذول » یعنى بدون یار و یاورخواهد شد
در بخشی که آیات آن از نظر گذشت ، نخست مى گوید: «هرگز معبود دیگرى را با خدا قرار مده » (لا تجعل مع اللّه الها آخر). نـمى گوید معبود دیگرى را با خدا پرستش مكن ، بلكه مى گوید: «قرار مده » تامعنى وسیعترى داشته باشد، یعنى نه در عقیده ، نه در عمل ، نه در دعا و تقاضا و نه در پرستش، معبود دیگرى را در كنار «اللّه » قرار مده . سپس به بیان نتیجه مرگبار شرك پرداخته ، مى گوید: اگر شریكى براى او قائل شوى «نكوهیده و بى یار و یاور خواهى نشست » (فتقع
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: مقالات اخلاقی
«اُف هم مگو»!
نیكى به پدر و مادر، وظیفه اى اخلاقى است. انسان فطرتاً شاكر و سپاسگزار كسى است كه به او نیكى كرده است.
سپاسگزارى از پدر و مادر، نشانه و گواه سلامت فطرت است و كسى كه به پدر و مادر خود نیكى مى كند، از فطرت خود پاسدارى كرده است.
اهمیت سپاسگزارى از پدر و مادر چنان است كه خداوند پس از امر به شكرگزارى از خود، شكر پدر و مادر را آورده است: و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش كردیم. مادرش به هنگام باردارى او را با ناتوانى حمل كرد و دوران شیرخوارگى او در دو سال سفارش كردیم كه شكرگزار خدا و پدر و مادرت باش كه بازگشت همه به سوى خداست. و همان طور كه كسى نمى تواند شكر پروردگار را
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: مقالات ،اخلاقی
خود فروشی خوب و بد داره!
عجیبه تا این کلمه دیده یا شنیده می شود ذهن ها و فکرها فقط فقط به یک جا پر می کشد .اما باور کنید خود فروشی انواع وآدابی دارد. اگر از من قبول نمی کنید از کلام امام علی (علیه السلام)بشنوید.
1-الا ان ثمنکم الجنه فلا تبیعوها الا بها!
ترجمه:آگاه باشید قیمت شما فقط بهشت است ،پس خودتان را به چیزی کمتراز آن نفروشید!
حدیث شماره 133 :
2- الدنیا دار ممر لا دار مقر ، و الناس فیها رجلان :رجل باع فیها نفسه فاوبقها ، و رجل ابتاع نفسه فاعتقها
دنیا دار گذر است نه دار اقامت و مردم در آن دو گروهند :گروهی که خود را فروختند و خویش را هلاک کردند و گروهی که خود را خریدند و آزاد کردند .
پس تصمیم بگیریم از این به بعد خود فروشی وکم فروشی ممنوع !راستی خوب خریداری منتظرتون نشسته،آیه 111 سوره توبه یادتون که هست؟
دست حضرت علی (علیه السلام)پشت و پناهتون
گروه دین و اندیشه: رضا سلطانی
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: مقالات ،اخلاقی
کم آوردن و بریدن ممنوع!
بخاطر ناسپاسی افراد از کار نیک مضایقه نکنید چرا که در عوض گاهی کسی از تو سپاس گزاری می کند که از عمل نیکت بهره این برده . و چه بسا همین تعداد شکرگزاری اثرش بیش از ناسپاسی افراد ناسپاس است و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد
و قال [ع ] : لا یزهدنک فی المعروف من لا یشکره لک ، فقد یشکرک علیه من لا یستمتع بشی ء منه ، و قد تدرک من شکر الشاکر اکثر مما اضاع الکافر ، [[ و الله یحب المحسنین ] ]
ترجمه: کسیکه به خاطر دنیا محزون باشد . از قضای الهی ناخشنود است .
و آن کس که از مصیبتی که به او رسیده شکایت کند . شکایت پروردگارش را کرده
و کسیکه نزد ثروتمندی رود و بخاطر ثروتش در برابر او تواضع کند دو سوم دینش از دست رفته،
و کسیکه قرآن بخواند و پس از مرگ وارد آتش گردد از کسانی بوده که آیات خدا را استهزاء می کرده .
و آن کس که قلبش سخت با حب دنیا پیوند خورده باشد این سه حالت او را رها نخواهند کرد : اندوه دائم ،حرصی که هرگز او را ترک نگوید و آرزویی که به آن نخواهد رسید .
حال خودت دیدی و خواندی که محبت دنیا مانند مرض قند کم کم تمام وجودت را فرا می گیرد ونابودت می کند .پس تا بهار جوانی در وجودت ریشه دارد ،ریشه های دل باختگی به دنیا را از قلبت درآور.
منبع:نهج البلاغه،حکمت،228
موضوعات مرتبط: اخلاقی
برچسبها: مقالات ،اخلاقی