چهارشنبهای که سیاه بود
«قرار بود که آزادی برای انسان باشد نه انسان برای آزادی، قرار بود که هیچگاه آزادی را برهنگی تفسیر نکنیم و...» اما او «آزادیهای یواشکی» را زمانی به راه انداخت که مطمئن بود میتواند حجاب را از سر زنان ایرانی بردارد. همان روزها در شبکههای اجتماعی افرادی به این کمپین پیوستند، اما انگار این کمپینها و شعار و ... کارساز نبود که بساط آزادیهای یواشکی برچیده شد. «مسیح علینژاد» بعدها نیز کمپینهای دیگری را ساخت تا اعتراض خود و دولتهای حامیاش را به حجاب ایرانیها نشان دهد و...، حالا کمپین جدیدی در حال فعالیت است بهنام «چهارشنبههای سفید»؛
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: تفسیر آزادی ،آزادی ،برهنگی ،فرهنگ ،چهارشنبه سفید ،چهارشنبه سیاه
با استفاده از نکتهگوییهای استاد غلامرضا حیدری ابهری
دین 1400 سال پیش جوابگوی نیازهای ما نیست، برای روزگار ما دیگر کهنه شده است و نمیتواند چراغ راهمان در عصر کنونی باشد...
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: تهدیدهای اعتقادی ،تهدیدها، دین، قدیمی ،به روز ،1400 سال پیش
یک کتاب را در نظر بگیرید. آن کتاب از هزاران حرف و هزاران کلمه و جمله ترکیب یافته است این حروف و کلمات چه ارتباطی با هم دارند؟ آیا درهم و برهم و بیربط، کنار هم قرار گرفتهاند؟ یا این که با نظم و ربط خاصی در پی هم آمدهاند؟
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: نظم و همآهنگی در جهان
خداشناسی در قرآن کریم
قرآن کریم برای اثبات وجود خدا، از راههای گوناگون و گاه از سادهترین راهها استفاده کرده است؛ راهی که هم زیباست و هم برای همگان قابل فهم میباشد. این شیوه همانند برهانهای فلسفی پیچیده و دشوار نیست تا برای همگان قابل فهم و درک نباشد. این سادهترین راه، نیاز چندانی به تهیه مقدمات و تحصیل علوم فراوان ندارد؛ هر کس به مقدار آگاهی و علوم و اطلاعات خویش میتواند از آن بهره گیرد، آن راه ساده و زیبا، همان «برهان نظم» است که فطرت خداجویی را بیدار میسازد. بنابراین مطالعه و دقت و تفکر در اسرار و شگفتیهای جهان آفرینش یکی از بهترین راههای خداشناسی است.
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: برهانهای اثبات وجود خدا
تا آن جا که تاریخ نشان میدهد و در حفاریها و تحقیقات باستانشناسی به دست آمده است انسانهای گذشته و حتی انسانهای قبل از تاریخ نیز با ذاتی برتر (به نام خدا یا هر نام دیگر) آشنا بوده و در برابر او کرنش و عبادت میکردهاند و برای رضای او مراسمی را انجام میدادهاند.
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: خداجویی
ضرورت انتخاب یک جهانبینی صحیح
دوران نوجوانی و بلوغ دوران بسیار حساس و سرنوشت سازی است، در این دوران گویی زندگی از نو آغاز میشود. در این مرحله، نیروی تعقل و تفکر انسان شکوفا میگردد و آینده انسان پایهگذاری میشود و جوان باید در این دوران حساس برای آیندهاش تصمیم بگیرد و برنامهریزی کند.
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: ضرورت انتخاب یک جهانبینی صحیح
اما کافر چگونه است؟
شخص کافر چگونه میتواند از چنان صبر و مقاومتی برخوردار باشد؟
در صورتی که از میوههای درخت بلند ایمان بهرهای ندارد کافر اسیر خواستهها و تمایلات پست نفسانی است و این هوسها هر ساعت او را به سویی میکشند. کافر در برابر تمایلات نفسانی خود زبون و ذلیل است و نمیتواند به درستی آنها را تعدیل کند و از انحراف مصون بدارد. کافر در طریق مبارزه با مشکلات و گرفتاریها نقطه اتکایی ندارد تا بتواند پایداری و استقامت کند به همین جهت در برخورد با مشکلات و گرفتاریها استقامت و پایداری خود را از دست میدهد و از نیل به هدف مأیوس میگردد. کافر در برابر حوادثِ غیر قابل علاج، مانند پیری و برخی بیماریها و نزدیک شدن مرگ یا مرگ عزیزان و از دست دادن اموال، نیروی پایداری و صبر خود را از دست میدهد و راه چاره را بر خود مسدود میبیند و در غم و غصه فرو میرود و به جزع و فزعْ میافتد. لذا کافر از رخداد این گونه حوادث جداً نگران و بیزار است، ولی کاری از او ساخته نیست.
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: کافر چگونه است؟
ثمرات ایمان در زندگی
ایمان به آفریدگار عظیم جهان، خدای خوب و مهربان و ایمان به معاد و زندگی جاودانه در جهان آخرت، بعد از مرگ و ایمان به نبوت و صدق پیامبران الهی، به زندگی مؤمنان طراوت و زیبایی و صفا و نورانیت و آرامشی مخصوصی میبخشد. در این جا به برخی از ثمرات ایمان اشاره میکنیم:
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: ثمرات ایمان در زندگی
«كفر» در شريعت به معناي، انكار آن چه خدا معرفت آن را واجب كرده مي باشد
«كفر» در لغت به معناي پوشاندن شيء است. شب را كافر مي گويند به خاطر آن است كه اشخاص را مي پوشاند و به زارع كافر گفته مي شود به خاطر ان است كه تخم را در زمين مي پوشاند. واژه «كفر» در انكار دين و واژه «كفران»[1] در انكار نعمت به كار مي رود. همچنين كفر به معناي برائت و بيزاري نيز آمده است. (عنكبوت، آية 25)
«كفر» در شريعت به معناي، انكار آن چه خدا معرفت آن را واجب كرده مي باشد، از قبيل وحدانيت، عدل الهي، پيامبر و هر کس آن پيامبران آورده اند را انكار كند، كافر است.
به عبارت ديگر، كافر كسي است كه اصول يا ضروريات دين را انكار كند. بعضي از مشتقات «كفر» عبارتند:[2]
«كفر» براي كساني استعمال مي شود كه در كفران نعمت مبالغه مي كنند، يعني بسيار ناسپاس هستند. «اِنّه لَيَؤُس كفور» [3] و كفور در قرآن 12 بار آمده است.
«كفور» مصدر و به معني انكار دين و نعمت آمده است و 3 بار در قرآن آمده است. «فابي اكثر الناس الّا كَفوُراً».[4]
«كَفّار» مبالغه كافر هم در كفر دين و هم نعمت آمده است.[5]
«كُفّار» جمع كافر است و استعمال آن بيشتر در انكار دين است و 21 دفعه در قرآن بيان شده است.[6]
«كَفّاره» آن است كه گناه را با حسن وجه مي پوشاند و جبران مي كند «ذلك كفارة ايمانكم»[7] ، آن كفاره قسم هاي شماست.
«كوافر» جمع «كافره» به زنان كافر اطلاق مي شود و فقط يك بار در قرآن آمده است. «و لاتُمسِكوُا بِعِصَمِ الكوافر[8]؛ نكاح زنان كافر را نگاه نداريد».
در اين جا سوالي مطرح است كه آيا قرآن واژه «كافر» را در حق كساني كه از روي عناد و عمد، حق را پرده پوشي كرده اند استعمال كرده يا از روي جهل و ناداني حق را پوشاندند به كار برده است؟ با بررسي در آياتي كه مشتقات «كفر» در آن آمده است روشن مي شود كه لفظ «كافر» شامل حق پوسي از روي عناد و عمد و هم از روي جهل و ناداني مي شود: «انّ الذين كفروا سواءٌ عليهم أَأَنذرتهُم اَم لَم تٌنذِرهُم لا يُؤمنون»[9]. به آنهايكساني كه كافرشدند چه انذار كني و چه نكني براي آنها مساوي است و ايمان نمي آورند.» آيه به صراحت بيان مي كند كه كفر آنها از روي عناد و لجاجت است: «و جحَدوُا بها و استيقَنَتها انفُسهُم[10]؛ كفار اين نشانه ها را انكار مي كنند در حالي كه از باطن به آن يقين دارند.»
اما در مسئله عذاب اخروي كفار جاهل در حكم مستضعفان فکري هستند، و آيات عذاب شامل حال كساني است كه از روي علم و لجاجت به حق تسليم نشده و ايمان نياوردند و قرآن نيز بعد از «كفروا» «كذّبوا»[11] و «صدّوا عن سبيل الله»[12] را بيان كرده نشان مي دهد كه پيامبري بوده و آن را تكذيب كرده اند و مانع پيشرفت دين شده اند در اين جا عذاب اخروي محرز است.
«كُفّار» جمع كافر است و استعمال آن بيشتر در انكار دين است
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: فرق كافر و مشرك از نظر قرآن كريم چيست؟
جهان از دیدگاه کافران
من کیستم؟ چه مسئولیتی دارم؟ از کجا آمدهام و چه کسی مرا به وجود آورده است؟ در کجا هستم و هدف از آمدنم چه بوده است؟ به کجا میروم و سرانجام زندگیام چه خواهد شد؟ ...؟
همانگونه که گفتیم این قبیل سؤالها برای هر انسانی مطرح میشود و هر انسان صاحب عقل و خردی با تلاش فکری و کنجکاوی خود میخواهد پاسخ درست آنها را بیابد و وجدان خود را آرام سازد. یقیناً این سؤالها برای کافران هم مطرح میشود. لیکن آنها در این باره درست فکر نمیکنند، عقل و اندیشه خود را درباره این مسائل اساسی به خوبی به کار نمیگیرند. علاقه به امور دنیا و هواپرستی پرده بر بصیرت و عقلشان افکنده است لذتجوییهای بیحساب سرگرم و غافلشان ساخته است. از تفکر و اندیشه در این باره میگریزند و گاهی هم که فراغتی پیدا میکنند و ندای وجدان خود را میشنوند، فوراً خود را منصرف میسازند و حتی خود را فریب میدهند و با ظن و گمان، خویشتن را دل گرم میسازند. کافر، پاسخی از روی یقین و اطمینان ندارد، بلکه بر پندار خویش چنین میگوید:
من کیستم؟
... حیوانی هستم به نام انسان و همانند سایر حیوانات میخورم و میآشامم و برای ارضای تمایلات و خواستهها و نیازهایم به این طرف و آن طرف میروم. در تأمین خواستههایم از هر قید و حدی رها هستم.
در مقابل وجودی برتر مسئولیت و تعهدی ندارم.
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: جهان از دیدگاه کافران
روزی گفتگویی میان شیطان و رسول خدا(ص) اتفاق افتاد که پاسخ شیطان به سوالات ایشان شنیدنی است.
پیامبر اکرم(ص) در خانه اُمّ سلمه نشسته بودند.کسی از همسر ایشان اجازه ورود خواست.حضرت رسول(ص) فرمودند:ابلیس است، در را به روی او نبندید نمی خواهم راهش ندهید در را باز کنید و بگذارید بیاید .
وقتی ابلیس رو به روی پیامبر (ص) نشست، گفت من به اختیار خودم به اینجا نیامده ام، دو فرشته از جانب خداوند من را مأمور کردند تا جلسه ای با تو داشته باشم. حضرت فرمودند: من سؤالاتی دارم که تو باید به آنها جواب بدهی
حضرت رسول(ص) از شیطان پرسیدند: در این دنیا با چه کسی دشمن هستی؟
با تو! نسبت به شما دشمنی بسیار دارم. حضرت پرسیدند: چرا؟
شیطان پاسخ داد: تو با این قدرت معنوی،مردم را هدایت می کنی و به آنها وعده قطعی می دهی که آنها را در قیامت نیز شفاعت خواهی کرد. تو مانع و مخل کار من هستی و زحمت مرا به باد می دهی.
حضرت رسول (ص) از شیطان پرسیدند: آیا با کس دیگری هم دشمن هستی، شیطان گفت:من با یاران و دوستان تو هم دشمن هستم. آنها وقتی گناه می کنند عاشق توبه هستند و از عذاب الهی دلهره دارند و به پدر و مادرشان احترام می گذارند. همچنین دشمن عالمی هستم که به علمش عمل می کند و دشمن کسی هستم که از کار خیر روگردان نیست.
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: نظر شیطان در مورد امام علی(ع) چه بود؟
برای اولین بار چه کسی در جهان روزه گرفت؟
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: اولین روزهدار تاریخ؛ حضرت آدم یا امام علی(ع)؟
آدم(ع)بیم این را داشت که بعد از مرگش، قابیل به جان یکی دیگر از پسرانش سوء قصد کند.
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: حضرت آدم چند سال عمر کرد
انسانهای امروز ربطی به قبل از خلقت آدم ندارند
نکتهای که باید به آن توجه داشت، این است که انسانهای امروزی همه از نسل حضرت آدم علیهالسلام هستند و هیچ ربطی به نسلهای قبلی ندارند و ظاهر آیات قرآنی بهخوبی این مطلب را نشان میدهد؛ که در موارد مکرر انسانها را با تعبیر «بنی آدم» خطاب قرار داده است:
«یا بنی آدم [اعراف/۲۷]ای فرزندان آدم!»
و اینکه حضرت آدم علیهالسلام نیز به نسلهای قبلی ربطی ندارد و مستقل از آنها خلق شده، نیز مطلبی روشن است. از جمله دلایل آن اینکه در آیه ذیل به عدم وجود پدر برای حضرت آدم علیهالسلام و خلق ایشان از خاک اشاره میکند: «إنّ مثل عیسى عندالله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون [آلعمران/۵۹]مثل عیسى در نزد خدا، همچون آدم است که او را از خاک آفرید و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد.»
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: انسانهای امروز ربطی به قبل از خلقت آدم ندارند
دلایل مخالفت فرشتهها با خلقت آدم
همچنین بعضی از مفسرین در ذیل آیه مربوط به اعتراض فرشتهها به خلقت انسان، احتمال علم فرشتهها، از سابقه موجودات قبلی ساکن در زمین سخن گفتهاند: «قالوا أَتجعل فیها من یفسد فیها و یسفکالدماء (بقره/۳۰) گفتند: در آنجا مخلوقى پدید مىآورى که تباهى کنند و خونها بریزند؟»در تفسیر نمونه مینویسد: «بعضى دیگر از مفسران معتقدند پیشگویى فرشتگان بهخاطر آن بوده که آدم نخستین مخلوق روى زمین نبود، بلکه پیش از او نیز مخلوقات دیگرى بودند که به نزاع و خونریزى پرداختند. پرونده سوء پیشینه آنها سبب بدگمانى فرشتگان نسبت به نسل آدم شد!» (تفسیر نمونه/۱/۱۷۴)
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: دلایل مخالفت فرشتهها با خلقت آدم
آیا قبل از آدم و حوا انسان دیگری روی زمین بود؟
تاریخ نشان میدهد که میلیونها سال قبل از آدم و حوا انسانهای با شعور دیگری بر روی زمین زندگی میکردند.
وجود انسانهایی قبل از آدم و حوا بر روی کره زمین همیشه جزو سوالاتی بوده که ذهن افراد را درگیر خود کرده است. انسانهایی به نام انسانهای نخستین یا اولیه که اسمشان در تاریخ به چشم میخورد، اما دوره زمانی خاصی برای آنها نمیتوان معین نمود. اما به راستی آیا پیش از آدم و حوا انسان دیگری بر روی کره زمین میزیسته است؟!
انسانهای قبل از آدم و حوا
آیا به راستی نسل همه ما انسانها از حضرت آدم و حوا است؟
اگر به این صورت باشد انسانهای قبل از این دو از کجا آمده اند؟
در صورتی که تاریخ نشان میدهد که میلیونها سال قبل از ایشان انسانهای با شعور دیگری بر روی زمین زندگی میکردند.
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: آیا قبل از آدم و حوا انسان دیگری روی زمین بود؟
آرزوهای انسان پس از مرگ
در قران کریم ۹ آرزویی که انسان بعد از مرگ خواهد داشت ذکر شده است.
۱- يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَابًا
ای ﮐﺎﺵ! خاک می بودم
(ﺳﻮﺭة النبأء آیه 40)
۲- يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي
ای کاش برای این زندگیم(آخرت) چیزی از پیش فرستاده بودم
( ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻔﺠﺮ آیه 24)
۳- يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ
ﺍی ﮐﺎﺵ! نامه اعمالم به من داده نمی شد.
(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﺤﺎﻗﺔ آیه 25)
۴- يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا*
ﺍی ﮐﺎﺵ! فلان انسان را به دوستی نمی گرفتم
(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻔﺮﻗﺎﻥ آیه 28)
۵- يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا
ﺍی ﮐﺎﺵ! فرمانبرداری الله و رسولش (صلی الله علیه و آله و سلم) را می کردیم.
(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻷﺣﺰﺍﺏ آیه 66)
۶- يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا
ﺍی ﮐﺎﺵ! راه و روش رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را تعقیب می کردم
(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻔﺮﻗﺎﻥ آیه 27)
۷- يَا لَيْتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا
ﺍی ﮐﺎﺵ! من هم با آنها می بودم، حال کامیابی بزرگ حاصل می کردم
(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻨﺴﺎﺀ آیه 73)
۸- يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا
ﺍی ﮐﺎﺵ! با رب خود کسی را شریک نمی آوردم.
(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻜﻬﻒ آیه 42)
۹- يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِين
ای ﮐﺎﺵ! راهی برابر شود که دوباره به دنیا برگردیم و نشانی های رب خود را انکار نکنیم و از جمله مؤمنین شویم.
(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻷﻧﻌﺎﻡ آیه 27)
این ها آرزوهایی اند که بعد از مرگ برآورده شدنشان ناممکن است، پس کوشش نماییم که تا در دنیا هستیم خود را اصلاح نماییم تا باشد که در آخرت از نادمین نباشیم. الله متعال همه مارا هدایت به راه صراط المستقیم نماید.
آﻣِﻴﻦ ﻳَﺎ ﺭَﺏَّ ﺍﻟْﻌَﺎﻟَﻤِﻴْﻦ
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: آرزوهای انسان پس از مرگ
علمی که فراگرفتنش واجب است!
علامه مجلسی در شرح روایت نبوی «طلب العلم فريضة علی کل مسلم»؛ «طلب علم» بر هر مسلمانی واجب است، می نویسد:
مراد از «علم» علمی است که عهده دار شناخت خدا و صفات او و شناخت مطالبی است که معرفت خدا، بر آنها متوقف است.و همچنین علمی که مربوط به شناخت شریعت پایدار است.
و برای اولی دو مرتبه است:
اول: مرتبه ای است که حاصل می شود بواسطه آن، اعتقاد حق و استوار، و اگر چه قادر نباشد بر حل شک ها و شُبهات، و طلب این مرتبه واجب عینی است!
دوم: مرتبه ای است که قادر شود به واسطه آن بر حل شک ها و دفع شبهات و طلب این مرحله واجب کفایی است!
و برای دومی، یعنی علم به شریعت پایدار نیز دو مرتبه است:
مرتبه اول علم داشتن به مطالبی(از عبادات و...) است که محتاج عمل کردن به آنهاست، اگر چه این علم، «تقلیدی» باشد! و طلب این مرتبه از علم، واجب عینی است.
دوم: علم به احکام شرعی از أدلّه تفصیلی آنهاست و مصطلح این دوران در تعبیر از این مرتبه «اجتهاد» است و طلب این مرتبه از علم، واجب کفایی است در دورانی که رسیدن به محضر حجت خدا ممکن نیست.
و اما در دورانی که حجّت خدا ظاهر باشد و گرفتن احکام از او ممکن باشد، وجود حجت خدا و گرفتن علوم دین از ایشان کفایت می کند از اجتهاد و همچنین از مرتبه دوم از علمی که عهده دار شناخت خدا و صفات او و توابع آن است!
متن عربی :
المراد بالعلم العلم المتكفل بمعرفة اللّه و صفاته و ما يتوقف عليه المعرفة و العلم المتعلق بمعرفة الشريعة القويمة.
و الأول له مرتبتان:
الأولى: مرتبة يحصل بها الإعتقاد الحق الجازم و إن لم يقدر على حلّ الشكوك و الشبهات،و طلب هذه المرتبة فرض عين.
و الثانية: مرتبة يقدر بها على حلّ الشكوك و دفع الشبهات و طلب هذه المرتبة فرض كفاية.
و الثاني أي العلم المتعلق بالشريعة القويمة أيضا له مرتبتان:
إحداهما العلم بما يحتاج إلى عمله من العبادات و غيرها و لو «تقليدا» و طلبه فرض عين.
و الثانية: العلم بالأحكام الشرعية من أدلتها التفصيلية و اصطلح في هذه الأعصار على التعبير عنها بـ«الإجتهاد» و طلبها فرض كفاية في الأعصار التي لا يمكن الوصول فيها إلى الحجة و أما في العصر الذي كان الحجة ظاهرا و الأخذ منه ميسرا،ففيه كفاية عن الإجتهاد و كذا عن المرتبة الثانية من العلم المتكفّل بمعرفة اللّه و صفاته و توابعه!
منبع : مرآة العقول؛ علامه مجلسی؛ ج۱، ص ۹۹-۹۸
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: علمی که فراگرفتنش واجب است!
محبوب ترین بندگان الهی
امام جعفر صادق عليه السلام فرمودند:
به راستى دوست داشتنى ترينِ آفريدگان نزد خداوند، جوانِ كم سال و خوش سيمايى است كه جوانى و زيبايىاش را در راه فرمانبرى خداوند بزرگ قرار داده است و خداوند متعال نزد فرشتگان به وی افتخار مىكند و مىفرمايد: اين، بنده حقيقى من است.
قالَ اﻹمام الصادق (علیه السلام):
إِنَّ أَحَبَّ الْخَلَائِقِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى شَابٌّ حَدَثُ السِّنِّ فِي صُورَةٍ حَسَنَةٍ جَعَلَ شَبَابَهُ وَجَمَالَهُ فِي طَاعَةِ اللَّهِ تَعَالَى ذَاكَ الَّذِي يُبَاهِي اللَّهُ تَعَالَى بِهِ مَلَائِكَتَهُ فَيَقُولُ هَذَا عَبْدِي حَقّا.
أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص120
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: محبوب ترین بندگان الهی
تلقین ترجمه عقائد به اطفال
و مخفی نماند که: سزاوار آن است که طفل را در ابتدای تمیز و ادراک، تلقین به ترجمه عقاید مذکوره نمایند تا آنها را حفظ کند و بر صفحه خاطر نقش نماید. و به تدریج معانی آنها را تعلیم نمایند تا معانی آنها را بفهمد و سبب نشو و نمای او بر این «رسوخی» (69)در قلب او حاصل می شود و از برای او اعتقاد به هم می رسد، اگر چه هیچ دلیل و برهانی از برای او نباشد. و این از فضلهای غیر متناهیه الهیه است که در ابتدای نشو، دل انسان را محل ایمان می کند بی دلیل و برهان. (70)
و لیکن این اعتقاد در ابتداء خالی از وهن و ضعف نیست و ممکن است به سبب شبهات، ازاله شود و باید آن را در دل اطفال و سایر عوام به نحوی راسخ نمود که متزلزل نشوند، و طریق آن این نیست که به او مناظره و جدل تعلیم شود یا به خواندن و مطالعه کتب کلامیه و حکمیه اشتغال نماید، بلکه باید مشغول شود به تلاوت قرآن و تفسیر قرآن و خواندن احادیث و فهمیدن معانی آنها و مواظبت کند به وظایف عبادات و طاعات، و به این سبب روز به روز اعتقاد او قوی تر می گردد، و به سبب آنچه از ادله قرآنیه و حجتهای معصومیه گوشزد او می شود و به واسطه نوری که به تدریج از عبادات بر دل او می تابد.
و باید اجتناب کند از مصاحبت صاحبان مذاهب فاسده و آراء باطله و ارباب مناظره و جدل و اصحاب تشکیک و شبهات، بلکه از صحبت اهل هوا و هوس و ابنای دنیا، ومجالست نماید با اتقیا و صالحین و اهل ورع و یقین، و ملاحظه نماید طریقه و رفتارایشان را در خضوع و تذلل در نزد پروردگار.
موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسبها: تلقین ترجمه عقائد به اطفال